راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظهور» ثبت شده است

موسیقی دنیا، موسیقی جدیدی شده است.
می شنوی؟
صدای شکستن هیمنه ای که هرگز کسی فکر خط افتادن رویش را هم نمی کرد.
صدای فرو ریختن بنای تئوری های رنگارنگ.
خاموش شدن عربده های جهانِ تجربه. 
بی فایده شدن تکنولوژی در برابر اراده ای برتر.

درهم دریده شدن دموکراسی و لیبرالیسم در به اصطلاح کشورهای قدرتمند.

لا به لای این صداها 
صدای الغوث الغوث مردم جهان هم شنیده میشود.
باید هوشیارانه زیست.

حداقل ما که بشارتی داریم، ما که امید و آینده ای را منتظر هستیم.
جای آن نیست که گم شویم.
در این اوضاع که عجایبش بیش از پیش به چشم می‌آید


وقتی خدا بخواهد
می شود

اگردرمسیر درست هستید 
جدیتتان را بیشتر کنید

دنیا در دور تند تر قرار گرفته است.
همه جهان اتفاقاتی را حس کرده اند.

زمان، زمان توقف و خستگی و ناامیدی نیست.. 
عصر، عصر رها شدن کنترل عالم از دست اومانیست خاک خورده است.

ظلم، حساسیت برانگیز شده 
و...

آنقدر آماده باش که اگر گفتند یک ساعت دیگر ...

جا نخوری...

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۹ ، ۱۷:۳۳
راهی به سوی نور

چرا ۴،۵سالی است که پیاده روی اربعین انقدر پررنگ شده است؟


یادم نمی آید اولین بار، کجا با این سوال مواجه شدم، اما یادم هست که در جواب دادنش ماندم، من تازه از سفر اولم برگشته بودم و این سوال و جواب های به شدت مغرضانه ی مطرح شده اش، سیستم دفاعی اعتقادی ام را به شدت فعال کرده بود. فقط می توانستم نپذیرم، اما جواب؟... تقریبا هیچ! 

چیزی برای گفتن نداشتم. من از کجا بدانم چرا پیاده روی اربعین جدیدا انقدر مهم شده است؟

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۱
راهی به سوی نور

#تو_می_آیی

#استاد_علی_صفائی_حائری

#عین_صاد


به جان تو! که این دل گرچه خواستار است، ولی بازیگوش هم هست. بازیگر هم هست. بازیچه هم هست و تماشاچی هم هست. این دل، لاهی و غافل هم هست، مگر اینکه بلایی بیدارش کند و تازیانه ای وقوفش  را برانگیزد و مدام، او را یاداوری کند و با فکر و ذکر، این عشق بی قرار را بارور سازد. تو از رعایت و چوپانی این دل سرگشته، دست بر ندار و بر جست و خیزهای این فراموشکار غافل که گاه به مرتعی چشم می دوزد و گاه با گرگی پیمان می بندد و در نهایت از خودش و از اندازه هایش و استمرار و ارتباطش و از تو که آموزگار عشق و‌ پرستار رنج هایش هستی،چشم می پوشد، خشم نگیر...

پ.ن:حضور تو پیداست، من غائبم، آیا امید ظهوری هست؟

پ.ن۲: یادم بده که از تو، جز تو نخواهم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۲۶
راهی به سوی نور

قسمت دوم:



سوال: چه نگاهی به تاریخ داشته باشیم که بدانیم چطور در برابر حوادث رفتار کنیم؟

 

نگاه ما به تاریخ:   

    1- تاریخ نقلی:  علم به بودن ها، ناظر به هست ها،جزئی، علم به وقایع گذشته( اینکه بدانیم چه سرنوشتی بر اقوام گذشته است. همان تاریخ دبیرستان! خودمان)

مصداق یادگیری: از مرور حوادث و سرنوشت انتخابات 88 می فهمیم وقتی ملت رو 10 ماه در جو انتخابات قرار دادیم، آن هم با تجربه ی گزاره های جدید( مناظرات و رنگ بندی و...) نمی توانیم فردای انتخابات آن ها را از جو خارج کنیم!!!فایده: برای انتخابات بعد تجربه کنیم زودتر فضای کشور رو انتخاباتی نکنیم!(ولی کو گوش شنوا!؟ 3 ماه روی یه نفر تاکید می کنی بعد اصلا می فهمی طرف نمی خواسته بیاد!)

 

   2- تاریخ علمی: علم به قواعد و سنن زندگی گذشتگان، کلی، عقلی، علم به شدن ها(چه باید شوی؟)

مصداق یادگیری:  حضرت آقا در سخنرانی یک فروردین (یادم نمیاد چه سالی) می فرمایند: اگر فشارها بر ما زیاد بشه آنچه تکرار میشه عاشورای حسینی است نه صلح حسنی...

چرا اقا نگفتن مثلا ما مقابله می کنیم؟ نگفتن قیام می کنیم؟ نگفتن مثلا ما یار داریم که مجبور نشیم صلح کنیم؟...چرا این جمله؟

این جمله 50 سال تاریخ رو در خودش خلاصه کرده( اینکه آن زمان چه شرایطی بوده، بصیرت فعلی، شرایط، نیروها، اهمیت موضوع، اصل اسلام و....) که با هیچ جمله ی دیگری قابل انتقال نبود.

 

  3- فلسفه تاریخ: علم به تحولات جوامع از مرحله ای به مرحله ی دیگر(چطور گزاری اتفاق می افتد؟)،از گذشته می گوید ولی به گذشته خلاصه نمی شود. قواعد تاریخی را یاد می دهد و امکان پیش بینی را فراهم می کند. (آینده پژوهی)

مصداق یادگیری: نامه ی امام به گورباچوف و رفتن کمونیسم به موزه های تاریخ مکاشفه امام بود؟ فال گیری بود؟ خیر, ایشان فلسفه تاریخ می دانستند.

قواعد تاریخ می دانستند. آقا می فرمایند اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید از  روی چه چیزی می گویند؟ از روی قواعد تاریخی! نه مکاشفه .

 

 

نوع نگاه ما به تاریخ در این سلسله نوشته ها از نوع دوم است. به علت بررسی یک دوره خاص و در آوردن سنن و قواعد آن دوره.

 

از نگاه دیگر،وقایع تاریخی را دو دسته می کنیم:

وقایع تاریخی:  1- حادثه: یه جایی، یه کسی، نسبت به دیگری، کاری را کرده.

 

                  2- جریان: مقدماتی کنار هم قرار گرفته اند و منجر به نتیجه ای شده اند.

فایده دسته دوم  آن است که به محض دیدن آن مقدمات می توانیم اتفاق و نتیجه را پیش بینی کنیم و آن را مدیریت کنیم.



نتیجه: عاشورا، صلح امام حسن(ع)، انقلاب اسلامی و ظهور جریان است نه حادثه.

عاشورا 50 سال مقدمه در خود جای داده که باید به دقت بررسی شود، تحلیل شود، چرا که بسیار زیاد به درد امروزمان خواهد خورد.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۰:۳۷
راهی به سوی نور