راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

حکایت #دست هایش

 

بعید بدانم این همزمانی با سالروز ترور نافرجامش برنامه ریزی شده باشد، اما من چقدر یاد توان و قدرت و شکوه دست هایش افتادم...همان دستی که در بمب گذاری کار کردش را از دست داد و شاید اصلا از همان زمان بود که قدرت معنوی حرکت دنیا را به او عطا کردند، که دنیا نخواهد و جلویش بایستد اما او دست در دست خدایش پیشران حرکت های امید بخش جهان شود....

حالا باز هم دست‌هایش ماجرا آفرین شده اند، هم او که چون کوه مقاوم و مطمئن برای صرف واژه ی «ما می توانیم» این بار دست های خودش را جلو آورده است...

بابرکت تر از این دست ها مگر پیدا می شود در جهان؟

 

پ.ن : اللهم احفظ قائدنا خامنه ای...

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۰ ، ۰۳:۳۹
راهی به سوی نور

#صیرورت_انسان_بر_صراط_مستقیم
#شهید_دکتر_عبدالحمید_دیالمه
#نشر_معارف

مسیر و بستری که انسان در آن حرکت می‌کند، جریان و حرکتی است از بی نهایت کوچک به سمت بی‌نهایت بزرگ... در این مسیر، بُعد مادی انسان او را به «بودن» وا می دارد؛ به گونه‌ای که خواستش این است که در آن محدوده ای که وجود دارد، باقی بماند و آنچه به دست آورده، در همان دستاوردهایش مرور کند و گاهی اوقات هم به وسیله ی آن ها سرگرم باشد و اما اگر قرار شود که از این محدوده ی قالب گیری شده خارج شود، باید به نوعی «شدن» دست بزند و برای این «شدن» که در مفهوم بسیار وسیع تر با اصطلاح «صیرورت» مطرح می شود، نیازمند یکسری ضوابط است و اگر آن ضوابط در اختیار انسان نباشد، یا در حالت رکود باقی می‌ماند یا در حرکتش به انحراف کشیده می‌شود. مهم‌ترین عاملی که برای «شدن» انسان اهمیت بسیار دارد، چیستی و چگونگی «راهی» است که در آن حرکت می کند. اگر این راه راهی بسیار عریض باشد، زمینه‌های انحراف در آن فراوان خواهد بود... امروز یکی از مثال های بسیار ساده برای این موضوع «خط امام» است. در مفهومی کلی دائم شنیده ایم که همه ی گروه ها و همه ی طرز تفکرها... مدعی حرکت در این مسیر و پیروی از «خط امام» هستند و چون این مسیر که به خط امام مشهور شده، به صورت بزرگ راه وسیع و عریضی ترسیم شده است، گاهی اوقات می‌بینیم که حتی گروه ها و طرز تفکر های غیر اسلامی هم در محدوده ی این بزرگ راه جا گرفته‌اند. به تعبیر دیگر، امروزه محک و ضابطه ی مشخصی برای تعیین این که چه کسی در خط امام هست و چه کسی نیست، وجود ندارد؛ یعنی معیاری در دست ما نیست که بیانگر این موضوع باشد که چطور میشود سره را از ناسره تشخیص داد. به تعبیر دیگر، ما جاده ی پهنی را به جای یک خط ترسیم کرده ایم و مسلّم است که در چنین جاده ی عریضی، هزاران طرز تفکر جای خواهد گرفت و اینجا به خوبی روشن می شود که اگر از این جاده کم شود و به سمت یک خط می کند، هرچه این خط ظریف تر و نازک تر و حساس تر شود، از طرفی شناسایی افرادی که روی این خط حرکت می‌کنند، آسان تر می‌شود و از دیگر سو، حرکت روی چنین خطی مشکل تر خواهد بود.

 


پ.ن: متن رو طولانی انتخاب کردم، چون کل حرف شهید در مجموعه کتاب های ضابطه شون، حول این موضوع مهمِ و این موضوع همچنان دامن گیر جامعه ما هست. یه سری مفاهیم رو درست تعریف نکردیم و همه توش جا شدن.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۴۹
راهی به سوی نور

#شرح_اسم

زندگی نامه آیت الله سید علی حسینی خامنه ای

#هدایت_الله_بهبودی


در قسمتی از کتاب، علی آقا(مادر اینطور صدایشان می زده) گرفتار تصمیمی می شود که گرفتنش سخت و شاید برایشان آن زمان سرنوشت ساز بوده، ادامه ی حضورشان در قم و تحصیل در آنجا و‌ یا بازگشت به مشهد برای مونس پدر کم بینایشان شدن!


«پاسخی شنید که او ‌را به فکر فرو‌ برد، تا جایی که تصمیم گیری را برایش آسان کرد. او‌گفت: از قم دست بکش و به مشهد برو، می دانم که دنیا و آخرتت در قم است و نمی توانی آن ها را رها کنی اما خدا می تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند، گره ای که داشت کور می شد باز شد

...بعدها گفت که اگر توفیقی در  زندگی داشته، ناشی از گوش شنوی ها، نیکی ها و عمل به وظایفی بوده که می بایست در حق پدر و مادر ادا شود.»


پ.ن: یه بار یه استادی به جمع هم دانشگاهی و هم تشکلی مون گفت، شما چه جور مدعی هایی هستید که این کتاب رو نخوندید! 

بعدش خوندن کتاب یکی از آرزوهام شد حقیقتا! حجمش حدود ۷۰۰صفحه بود و همین باعث میشد اصلا طرفشم نرم

به لطف یه جمع با برکت، جمعی خوندنش رو شروع کردیم. اون جمع منحل شد، اما خوندنش رو ادامه دادم و خداروشکر تموم شد!

پ.ن۲: چقدر آقای دوست داشتی ام، برایم دوست داشتنی تر شد

سیاست و کیاست، اقتدار و شجاعت، رأفت و شفقت، شوخ طبعی و هوش و مدیریت و همه چی با هم به ندرت در یه نفر جمع میشه، الحمد الله، هزار بار شکر که برکت حضورشون رو داریم.

آخر کتاب به شکرانه داشتنشون سجده کردم


پ.ن۳: علینا به والدین!  خیلی تلاش کردم یاد بگیرم که این احترام و حرف شنوی رو از پدر و مادرم داشته باشم و واقعا که هرچی خیر تو زندگیم هست از دریچه ی دعاهای اوناست...دست کم نگیریمشون که راه حل میان بر خیلی از اتفاق های سخت و نشدنی زندگیمونن

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۸ ، ۲۲:۳۵
راهی به سوی نور

#در_مینودر

#محمدرضا_بایرامی

۴روز با رهبر در سفر به استان قزوین.


...چیزی در ذهنم شکل می گیرد و شباهتی عجیب بین رهبر و‌ توده ی مردم می یابم، شباهتی که تا به حال، هیچ وقت به آن توجه نکرده ام: آری، هر دوی آن ها به یک اندازه، از برخی مسئولین زخم خورده و گلایه مند هستند. هر دوی آن ها هزینه ی ناتوانی بعضی مسئولانِ پشت هم اندازِ نالایقِ سیاست بازِ کاسب کارِ فرصت طلبِ از خدا و خلق به یک اندازه بی واهمه را می پردازند. آن ها داد می زنند، غصه می خورند، تلاش می کنند، اما آن طور که باید و شاید نتیجه نمی گیرند، چرا که اشکال کار جای دیگری است و گره ها جای دیگری باز می شوند. البته هیچ ‌مسئولی نمی گوید که کار نمی کنم یا هیچ‌مسئولی نمی گوید که توانایی لازم را ندارد، همه ی آن ها می گویند چشم، می گویند باید کاری کرد، اما در عمل اتفاق خاصی روی نمی دهد..... فکر می کردم رهبر نیز همانند توده ی مردم، هم دردمند است و هم ناراضی از وضع موجود. او نه تنها اولین قربانی وضعیت موجود که در واقع سپر بلای تمام مسئولان ناکارامد هم بود...

پ.ن: کتاب یادداشت های شخصی نویسنده از حاشیه های سفر رهبری به قزوین در سال۸۲است.

پ.ن۲: شهید بهشتی یه جمله دارند به این مضمون: در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می بینید.

بی شک حضرت آقا برای من از همان آدم هاست.

پ.ن۳: خود نویسنده می گن: (رضا امیرخانی) با قدرت قلم و‌دقت نظر ستودنی اش، حرف اول و آخر را در زمینه هایی از این دست زده بود (داستان سیستان) و کسی نمی توانست چیزی برآن بیفزاید...که منم باهاشون موافقم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۷ ، ۲۲:۲۲
راهی به سوی نور

#اشک_باید_رازدار_باشد

#مرتضی_مفید_نژاد

#حضرت_آیت_الله_خامنه ای


از اعماق وجودمان عرض مى‌کنیم: «السّلام علیک یا اباعبداللَّه، السّلام على الحسین الشهید». شهادت تو، جهاد تو و ایستادگى تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزى باقى نمى‌ماند. امروز دلهاى ما هم مشتاق حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است. ما هم گرچه دوریم، ولى به یاد حسین‌بن‌على و به عشق او سخن مى‌گوییم. ما با خودمان عهد کرده‌ایم و عهد مى‌کنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگى خودمان جدا نکنیم. همه‌ى ملت ما، همه‌ى کشور ما، همه‌ى شیعیان عالم و بلکه همه‌ى آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسى نسبت به حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) دارند. 85/1/1

پ.ن: " اشک باید رازدار باشد" در برگیرنده گزیده ای از بیانات رهبر فرزانه انقلاب پیرامون "محرم الحرام و نهضت عاشورای حسینی" که بین سالهای 1361 تا 1385 و در جمع های مختلف مبلغان دینی، مداحان اهل بیت(ع)، واعظان و خطیبان و قشرهای مختلف مردم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۵:۲۷
راهی به سوی نور

#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن

#استاد_سید_علی_حسینی_خامنه_ای



آن کسانی که یک کلمه ای را در کودکی فراگرفته اند، بر اثر شکِ دوران بلوغ، آن یک کلمه از آن صلابت و از آن عظمت در روح این ها افتاد، کوچک شد، ناقض شد، ناچیز شد، یک نیمه ایمانی، یک نیمه حقیقتی در روحشان باقی ماند، آن هم بر اثر پیش آمدنِ جریانات و حوادث گوناگون، مدام کاسته شد و کاسته شد؛ یک چنین ایمانی یک روزی هم از انسان به آسانی گرفته می شود. ایمان مستودع، ایمان عاریت، مؤمن این جوری نیست.

مؤمن راستین، آن مؤمنی است که اگر یک کلمه از حقایق و معارف دینی الهی در دل اوست، آن یک کلمه را با تدبر، با دقت نظر، با اندیشیدن، با هرچه نسبت به آن یک کلمه مساعد، ایمان خود را زیادتر کردن، این ایمان را از زایل شدن نجات بدهد.مؤمن واقعی این است.

پ.ن:چقدر یاد گرفتیم از این کتاب.

پ.ن۱: انتخاب موضوع یعنی این! یعنی کاربردی، خارج از حرف های تکراریه بی فایده!

عالی بود

پ.ن۲: یادمه اون اوایل که تازه برام مهم شده بود راجع به یه سری موضوعات مطالعات اساسی کنم! کتابای حضرت آقا رو می خوندم کنار بقیه ی کتاب ها... بدون هیچ‌پیش زمینه ی ذهنی، بدون هیچ تعصبی...

بدون شک امروز می گم اگه راجع به اون موضوع حتی دو سه تا کتاب دیگه هم خونده باشید کاملا فرق عمق و زاویه ی نگاه کتاب های ایشون رو می فهمید.( خیلی جاها،دیدن نظراتشون باعث شد محبت و‌ایمان و‌اطاعتم بهشون بیشتر بشه...)  بده که جایگاه سیاسی ایشون باعث شده خیلی از جنبه های دیگه شون دیده نشه! یا کم تر بهش توجه بشه!ایشون واقعا دانشمندن! سخنورن، قرآن پژوهن، فرهنگ دانند و...

پ.ن۳: اللهم احفظ قائدنا خامنه ای....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۱
راهی به سوی نور

راست می گفت، وقتی فقط برای حمایت از این کشور و آن کشور، حمایت ار این فرد و آن فرد، اعتراض به این جنگ و آن جنگ ، توهین به این امام و آن امام رگ گردنمان باد می کند، وقتی یادمان می رود قبل از اینکه دانشجو باشیم، دبیر فلان و بهمان باشیم، عضو جامعه ی فلان باشیم، یا انجمن فلان صنف، بسیجی باشیم یا عضو فلان تشکل، قبل از همه ی این ها مردمیم و قرار است برای مردم کار کنیم، وقتی این اتفاق ها افتاد، نتیجه ی طبیعی اش می شود اینکه مردم، خود را و دغدغه هایشان را جدا از ما بدانند.

چه می شود که هیچ‌وقت برای اعتراض به معاش و اقتصاد مردم، برای گرانی ها و امثالهم هیچ‌تجمعی را بر گزار نکرده ایم؟

چرا یکبار یک حرکت هماهنگ و سراسری و متقن و فکر شده برای پیگیری فرمان اقتصادی هشت ماده ای رهبر جامعه به سران قوا انجام ندادیم، چرا یک بار دادمان در نیامد که اهالی قوای سه گانه، ۱۷سال گذشت، بسم الله، گزارش دهید، چه کردید با فرمان های ابلاغ شده؟

چه کردید برای مقابله با «فریاد و نعره های مخالفانه ی متضررین مبارزه با فساد»؟

 «افراد مطمئن در دولت و قوه قضایی»، جواب دهید، آیا «بدون تبعیض»، «بدون شعار و تبلیغات»، با «پرداخت به ریشه ها به جای ضعفا» با مفاسد مبارزه کردید؟

«همکاری های وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات» برای این مبارزه به کجا رسید؟

بی عرضگی من و ما است که این فرمان، ۱۷سال در بایکوت ماند و صدایمان در نیامد...

امروز سالگرد ابلاغ آن است، کاش مرورش کنیم تا قبل از آن که به کل فراموش شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۳۰
راهی به سوی نور

#ابووصال

#محدثه_علیجان_زاده_روشن

(کتاب طلبه دانشجو، شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری)


سخنان رهبری را گوش می داد و پیگیری می کرد. پرینت شان را می گرفت و زیر سخنان ایشان خط می کشید. اگر به اینترنت دسترسی نداشت، روزنامه می خرید. می نشست و با دقت مطالعه می کرد. بین مطالب چاپ شده در روزنامه ها مقایسه می کرد و می گفت این روزنانه سخنان حضرت آقا را حذف کرده و یا فلان روزنامه همه ی فرمایشات را کامل چاپ کرده است.



پ.ن: دوست داشتم بیشتر بشناسم شهید رو...به نظرم  کم بود. کتاب دیگه ای مربوط به شهید هست؟

پ.ن۲: دیدید! سخنان رهبری رو باید گوووووش کرد. نه که فقط گوش کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۰۲
راهی به سوی نور

#خاطرات_سفیر

#نیلوفر_شادمهری


ایدئولوژی اسلام نقص نداره. خطای مسلمونا اشکال مسلموناست. اگه کسی بخواد آدم خوب و متعهدی باشه و به اسلام عمل کنه، از فرش به عرش می رسه، اما در مورد شما اشکال اتفاقا از ایدئولوژیه. حالا اگه کسی هم بخواد همه ی تلاشش رو بکنه تا به ایدئولوژی متعهد تر باشه، بیشتر تو قعر فرو می ره.


#کتاب توصیه شده ی #رهبر 

پ.ن:  چه خوبه که آدم اینقدر داشته هاش رو با اتقان و دلیل و استدلال پذیرفته باشه و چه  خوب تره که اگه به حق بودنشون رسید واسه ی صادر کرده اون ها تلاش کنه...


پ.ن۲: بعضی ها میرن خارج، بعضی ها هم می رن خارج...تفاوت زمین تا آسمونه بین این بعضی ها

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۶
راهی به سوی نور

نمی دونم یادتون میاد یا نه...ولی وقتی ایران شروع کرد به حمایت از دولت رسمی سوریه و‌کمک در برابر نیروهای متجاوز مثل داعش، خیلی ها حتی آدم خوب خوباش می گفتن نمیشه،کار تمومه!

اما ما گفتیم مقاوت...

این کلمه رو انقدر گفتیم و خیلی های دیگه اونور عملیش کردن، که چند روز قبل مرد خدا به وعده ی مردونه اش عمل کرد و عراق و سوریه رو از شر سایه منحوس داعش پاک کرد...

و صدالبته یادمون میمونه صحبت های آدم هایی که قرار بود با مذاکره این مشکل رو حل کنن... یادمون می مونه طعنه کنایه هایی که به شهدای مدافع حرم زدن، یادمون می مونه مرز کشی انسانی بین ایران و سوریه و عراق و حتی فرانسه!

یادمون می مونه که ترقه بازی داعش تو مجلس یادمون آورد که نعمت امنیت رو  تا از دست ندی قدردانش نیستی...یادمون می مونه که اگه اونجا دفاع نمی کردیم باید تو همدان و کرمانشاه دفاع می کردیم

یادمون می مونه که حضرت آقا گفتن خرمشهر ها در پیش است و ...

یادمون میمونه که تو شادی و جشن و تبریک این اتفاق نصبت به خرمشهر  که یه شهر بود و این اتفاق که دو کشوره چقدر کم کاری کردیم، از نهادی مثل صدا و سیما بگیرید تا نهادهای مردمی و  تشکلات دانشجویی و...

اما

در آخر 

یادمون میمونه که...

 

در بهار آزادی...جای شهدا خالی است

و یاد شعر آهنگران بخیر...

محسن جان نبودی ببینی شهر آزاد گشته....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۲:۲۴
راهی به سوی نور