راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

#درمان_دردم_آرزوست

(چند پرده از تجربیات جهاد پزشکی)

#زهرا_شکری

 

قرار شد با بچه های گروه برویم جهادی. همه شرایطشان را می توانستم قبول کنم الا چادر!

ولی چون همه دوستان صمیمی ام بودند، دلم نیامد نروم!

روز اول داشتیم آماده می شدیم برویم روستا که چادر سر کردم و داشتم بازی درمی آوردم و بچه ها را می خنداندم که یک دفعه یکی از بچه ها فال شهدا آورد!

«شما را قسمتان می دهم به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س)،حجاب را، حجاب را، حجاب را رعایت کنید»(شهید حمید رستمی).

و حالا من چادرم را با هیچ چیز دنیا عوض نمی کنم.

پ.ن: دلم جهادی خواست، دلم چند روز بدون دغدغه ی دنیای دودی شهر خواست!

دلم عدالت در سلامت خواست...چیزی که وقتی اردوهای این چنینی می روی، مطمئن می شوی نیست!

پ.ن۲: آدم های متحول شده همیشه برایم جذاب تر بودند، آن ها از یک مسیر طی شده برایت صحبت می کنند. عمده ادم های مذهبی اطراف من از این ادم ها هستند. یک اتفاق، مثلا جهادی، راهیان، کربلا، مکه و... می شود نقطه عطف زندگی شان...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۱۱
راهی به سوی نور

#زمینه_های_موثر_در_تربیت_دینی_کودک_و_نوجوان

نکته ها و روش ها

(کتاب های عسل)

#مریم_ادیب


🔹آنچه می تواند رفتار دینی و حالات معنوی فرد را قوام بخشد، در درجه نخست «خُلق و سیرت» تربیت کننده است. در اینجاست که والدین قبل از آنکه در پی اصول و مفاهیم دینی به کودک باشند، باید در اعتقاد و ایمان خود به آنچه آموزش می دهند، پایبند باشند.


🔸پدران و مادران خوب اما بی علم غالبا فرزندان خوب داشته اند؛ البته آنجا که نه با زبان، بلکه با وجود دستان درستکار عمل کرده اند. چراکه تربیت دینی با زبان وجود و از طریق کلام قلبی رخ می دهد، در حالی که پدران و مادران عالم اما بی عمل احتمالا فرزندانی شرور و بی ایمان داشته اند.

پ.ن: نکته و‌روش تربیتی زیاد داشت که با خوندن کتاب می تونید استفاده کنید ، اما به نظرم مهمترینش همون بود که بالا نوشتم.: 

«در تربیت حال و هوای ماست که سرایت می کند، نه قال و کلام ما»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۹:۳۸
راهی به سوی نور

 

با توجه به اظهارات رئیس جمهور، آقای روحانی در جمع مدیران وزارت اقتصاد؛ لازم دیده شد نکاتی صرفا جهت یادآوری ذکر شود.

کسانی که در دوران پیامبر ایشان را نقد می کردند یا افراد جاهل به جایگاه عصمت و مقام رسول خدا(ص) و معصومین بوده اند، و یا افرادی مغرض نسبت به ایشان، چرا که با توجه به معنای نقد که جدا کردن خوب  و سره از بد و ناسره است، مطرح شدن آن در زمان معصوم که قول و فعلشان عاری از خطا می باشد، بی معنا است.

 مسئله دیگر این است، آیا صرفا رفتار کسی در زمان پیامبر، مجوزی برای الگوبرداری و الگوسازی آن رفتار است؟

اگر نگاهی به سوره حجرات و نور بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که تذکر نکاتی مانند نحوه ی صدا کردن پیامبر، لحن و تون صدا، چگونگی رفت و آمد با ایشان، یعنی اشتباهاتی که قرآن سعی در اصلاح آن دارد. پس تقلید از الگوی رفتاری یک اعرابی، لزوما به معنای درست بودن رفتار نیست.

نکته ی بعد شأن و جایگاه معصومی است که ایشان او را نیز قابل نقد دانسته اند. درباره مقام پیامبر اعظم(ص)، آیات فراوانی است که ذکر چند مورد در رسیدن به مقصود، ما را کفایت می کند، ایشان پیامبری را ممکن النقد می دانند که قرآن در آیه 3 سوره نجم درباره ایشان می گوید که از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و گفتارش چیزی جزء وحی نازل شده به سویش نیست.

یا در آیه 65 سوره نساء گفته شده، مبادا مومنان در دلشان نارضایتی ای درباره حکم پیامبر داشته باشند، چه رسد به اینکه با زبان ایشان را نقد کنند!

در زیارت جامعه کبیره که سندی موثق دارد می خوانیم" والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم و انتم...." شما عین حق هستید، آن وقت حق را نقد کنیم؟

با توجه به آیه 159 سوره آل عمران آنچه در تعامل با معصومین وجود دارد "مشورت" است، آن هم با توجه به  ضمیر"تَ"  در "فاذا عزمتَ" که یعنی تصمیم گیر نهایی نیز پیامبر است. "نصیحت" معصومین نیز یعنی چیزی که جز خیرخواهی در آن وجود نداشته باشد، که مشخص است که با معنای نقد متفاوت است.

 نکته آخر نیز اثرات چنین صحبت هایی در جامعه است، جامعه ای که در آن به معصوم گفته شود سخنت از  کیست؟ اگر مال خداست، می پذیرم و اگر برای معصوم است نمی پذیرم، جامعه ی " نومن ببعض و نکفر ببعض"می شود، یعنی به بعضی چیزهای اسلام ایمان دارد، به بعضی از آن ها خیر، که نتیجه آن با توجه به آیات 150 و 151 نساء چیزی جز عذاب خوار کننده نخواهد بود.

 

ان شاء الله صحبت های ایشان در آن جلسه ناظر بر بی اطلاعی و سهو لسان بوده باشد که اگر با پشتوانه ی علمی و اعتقادی گفته شود باید گفت بر بسیاری از دانسته ای اعتقادی و قرانی ایشان باید شک کرد.

و امیدواریم این آخرین باری باشد که ایشان به بهانه های سیاسی، یک بحث اعتقادی و اصولی دینی مان را با تحریف سیاسی مطرح می کنند.

 

اما سوالی که برای نگارنده مطرح است، با توجه به اینکه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، هیچ رئیس جمهوری به اندازه ایشان به منتقدین خود توهین نکرده است( بیش از 50 توهین در سخنرانی های رسانه ای ایشان گفته شده است)،آیا آقای روحانی خود، به آنچه قائل است، فاعل نیز هست؟

و سوال مهم تر از ایشان این است، آقای روحانی شما یادتان می آید در سال 94 در باره برجام فرمودید "دوران نقد و انتقاد که در جای خودش ارزشمند بود، دیگر جایی در برجام ندارد"

در نگاه شما مقام و شأن برجام از رسول خدا(ص)بالاتر است؟  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۸
راهی به سوی نور

#فقط_داشتم_کار_خودمُ_محک_می‌زدم

#شیما_عباسی_آبگرمی


دو مدیر در رابطه با چگونگی مقابله با مشکلات مالی و کاری خود صحبت می کردند.

اولی: « من روشی جدیدی را از پارسال شروع کردم و اصرار دارم هر کدام از کارمندانم هر سه ماه یک بار دسته کم یک هفته به مرخصی اجباری برن.»

دومی: «برای چی؟»

- «برای اینکه تشخیص بدم بدون کمک کدوم یک از اون ها میشه کارها رو سامان داد»


پ.ن: کتاب تففنی بدی نبود! ولی با خوندنش فهمیدم کتاب نوشتن به همین آسونیه!😉


پ.ن ٢مهم تر از متن: چند روز پیش تو‌ تدبر آیه ٤٠سوره بقره داشتیم به معنای «اوفوا بعهدکم» فکر می کردیم. وفای به عهد از یه کار بزرگ  مثل عبودیت هست تا یه کار کوچیک مثل محکم بستن پیچ فلان ماشین تو فلان کارخونه.

هر کی هر جایگاهی که داره اگه درست به عهدش وفا کنه، همه چی درست میشه...و صد البته که از خودمون باید شروع کنیم، وفای به عهد از مظاهر حیا است و کسی که بدعهده، بی حیاست(یه حدیثه،فکر می کنم از امام صادق(ع))، فرقی نمی کنه،چه این بدعهدی  در رابطه با ساعت قرار باشه، چه تلاش برای خوشبختی خودش و اطرافیانش، چه انجام دقیق و‌پر کیفیت کارش و چه در عبودیتش »



«یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ

ﺍﻯ ﺑﻨﻰ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ! ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻯ ﻣﺮﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩم ، ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻧﻢ [ ﻛﻪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺒﻴﺎ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﺍﺳﺖ ] ﻭﻓﺎ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎ [ ﻛﻪ ﺗﻮﻗﻊ ﺛﻮﺍﺏ ﻭﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ] ﻭﻓﺎ ﻛﻨﻢ ، ﻭ  [ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻨﻰ ]ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ »٤٠

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۶ ، ۱۹:۳۸
راهی به سوی نور

#شرحی_بر_دعاهای_روزانه_حضرت_زهرا_(س)

#استاد_علی_صفایی_حائری


🔸عنایت های حق، نه تنها در نعمت و رحمت او، حتی در بلاها و مصیبت ها جلوه کرده است...در هر گرفتاری نیز سه نعمت وجود دارد: یکی اینکه نقطه ضعفت را شناخته ای و دوم اینکه تعلق و وابستگی ات قطع شده و سوم اینکه برایت دلشکستگی آمده و این سه نعمت، نعمت های کم و کوچکی نیستند.

🔹در برابر بلا و گرفتاری به سه گونه می توان رفتار کرد، اول جزع و ناله و فریاد، دوم صبر و 

 سوم شکر؛ و شکر مختص کسانی است که به این حد از معرفت و توجه رسیده باشند و زیادتی شکر لازمه اش شناخت وسعت نعمت است حتی در بلاها.

پ.ن: اگه این دعاها این همه پر بار و پر مفهوم هست که هست، پس وای به حال من با این درکم از معنای دعاها...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۶ ، ۱۳:۱۰
راهی به سوی نور

٥٣#_سال_عصر_پهلوی_به_روایت_دربار

#ریحانه_درودی


✏ «نتیجه اصلاحات ارضی شاه به آنجا کشید که در اوایل دهه ٥٠ شمسی، ایران از یک کشور خودکفا در محصولات کشاورزی، به صورت وارد کننده مواد غذایی درآمد...(مینو صمیمی، منشی امور بین الملل فرح پهلوی)»

✏«...در سراسر تهران فقر و بدبختی و مرض بیداد می کرد...جلوی در ورودی باشگاه های سربازان متفقین هم اغلب تابلویی دیده می شد که رویش نوشته شده بود: «ورود ایرانی و سگ قدغن است. »(فریدون هویدا)»

✏«ما ادعا می کنیم که ایران را به دروازه های تمدن بزرگ رسانده ایم. اما کشور دائما در معرض قطع برق است و‌ما حتی نمی توانیم، تأمین آب و برق را در پایتخت تضمین کنیم.(اسدالله علم)»

 ✏« زمان رضا شاه هم که کارهای صنعتی و راه آهن کشیدن و‌مدرنیزه شدن مملکت شروع شد، همه اش با شرکت سنتاب سوئدی بود یا شرکت دانمارکی کامپساکس بود یا نمی دانم از آمریکا مهندس مشاور آمد یا از فلان کشور آمد. در هر صورت در آنجا تمام کار فنی زمان رضا شاه؛ چه در زمینه ی صنعت؛چه در زمینه ی ارتباطات؛ چه در زمینه ی هر تحول دیگر؛ مدرنیزه شدن ایران با فکر و راه حل خارجی ها بود که اجرا شد.(عبدالمجید مجیدی-وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه).»

✏«در سال١٣٤٢،بین١٦تا٢٤ درصد کودکان در ولایات به مدرسه می رفتند و بقیه بی سواد می ماندند. در حالی که، در شهرها ٧٤ درصد کودکان به مدرسه می رفتند. قانون تعلیمات اجباری در ١٣٢٢، به تصویب رسیده اما به علت فقدان وسایل اجرایی ، به صورت کاغذ پاره ای بر جای مانده بود. در مقیاس ملی ٨٥.١در صد مردم بی سواد بودند.(محمد رضا پهلوی).»

✏«هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنه ی داخلی آن قدرها هم آرام نیست. مردمان عمیقا ناراضی اند. مردم، خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند.(اسدالله علم).»

پ.ن: از نظر من هر آدمی قابل تحمل هست تا زمانی که معاند نباشه!

اگر از روی جهل حرفی زده میشه بازم قابل قبول تره! ولی انقدر لج بازی برای گل و بلبل نشون دادن زمان شاه، حتی وقتی خود نزدیکان شاه طور دیگه ای می نویسند، چقدر غیر قابل تحمله...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۶ ، ۰۱:۵۸
راهی به سوی نور


روزهای انتخابات ۸۸ را به خاطر دارم، گرچه آن زمان حتی حق رای هم نداشتم ، اما یادم هست، در مدرسه هرکدام از ما با اطلاعات اغلب کپی پیس شده خانواده هایمان از یکی از نامزد انتخاباتی طرفداری می کردیم،  دو ناظم مدرسه یمان طرفدار دو نامزد متفاوت بودند و یادم می آید شوخی هایی که سر صف با هم می کردند و خنده های تمامی دانش آموزان مدرسه را.

ساعت ها بحث و ارائه نظر مادر و خاله، دایی و خواهر زاده را در دورهمی ها، هم به خاطر دارم.دیگر مهمانی هایمان هم جو سیاسی داشت، اما بعد از ساعت ها حرف و‌بحث، همه سر یک سفره شام می خوردیم و می خندیدیم.

یادم هست معلم آمار آن سال را، وقتی درس می داد برای یادگرفتن تفاوت فراوانی ها، از اختلاف های آمارهای مطرح شده توسط دو نامزد ریاست جمهوری میگفت و دلیل اختلاف های اعداد و ارقام، طرفدار نامزد پیروز نبود، اما خوب به خاطر دارم  بعد از  انتخابات و مشخص شدن نتایج می گفت، اشتباه، تخلف، تقلب و هرآنچه می خواهید اسمش را بگذارید، ۱۱۰۰۰۰۰۰ رای را نمیشود جابه جا کرد، می گفت ما باختیم اما من جنبه باخت راه هم دارم. می گفت زندگی هم مثل ریاضی باید دو دوتا، چهارتا، پیش برود، میگفت نمیشود هر جا خواستی قوانین بازی را به نفع خودت تغییر دهی.

آن روزها درک عمیقی از فتنه نداشتم، اما خوب به خاطر دارم شبی که عکس امام را پاره کردند و من تصاویرش را دیدم، گریه کردم، یادم هست وقتی روز عاشورا شنیدم به مردم عزادار حمله شده، عصبانی شدم، بگذریم از اینکه صدا و سیما در آن زمان نه خوب کار کرد و نه اتفاقات اطراف شهر را خوب بازتاب داد، من نه میدانستم و نه خواستم حالا که «زخم تازه» تصاویر وحوش رمیده در خیابان را نشان می دهد ببینم چه کردند با جان و اعتقاد مردم.

چشمانم را بستم، صداها هم آزارم داد، از حساس بودنم نبود، من که بارها و بارها زخم و خون دیده ام، بارها ناله و جیغ و فریاد شنیده ام، چرا برای تمام کردن مستند، ده هابار توقف کردم، چرا هر بار که صحبت از ۸ماه قشون کشی خیابانی و اتفاقات آن روزها می شود، قلب من سنگین می شود؟

فکر می کردم ، هر آنچه باید از ۸۸و حوادث بعد آن بدانم را می دانم، اما نه! من هنوز خیلی نمیدانم ها را باید ببینم و بشنوم. غبارها نشسته است، حالا می شود به بیرون ماجرا آمد و همه چیز را از اول با دور کند مرور کرد، آن احترام و عقلانیت طرفداران دو جبهه چه شد؟ ۸سال از انتخابات گذشته، چه کسی فاصله ی ایجاد شده ی بین خواهر برادر قصه یمان را پر خواهد کرد؟ فاصله بینشان را با چند سال روشنگری می تواند پر کرد؟ چه کسی اولین بار برای نوجوان دبیرستانی، ترس از خیابان های نا امن شهر را رقم زد؟ این همه حقد و بغض و‌کینه نسبت به نظام و‌ ولایت را چه کسی در دل ها شعله ور کرد؟ این همه حیوانیت و وقاحت راچه کسی دید و‌سکوت کرد؟ جمعیت خداجوی کجا بود؟ نکند همین هایی را می گویید که من حتی نتوانستم فقط «صدا»های باقی مانده از آن روزهایشان را بشنوم، تصویر اعمال شنیعشان که بماند.


تمام این زهرخاطره هارا لحظه ای از یاد ببر، یاد روزی بیفتید که در اقیانوس بصیرت ملت رها شده اید و امواج خروشان خشم به حق مردم، رفت تا آتش حماقت و عناد این جماعت را خاموش کند.

تمام افتخار من این است که روزی به نوادگانم بگویم من هم در حماسه یوم الله ۹دی حضور داشتم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۶ ، ۱۵:۵۴
راهی به سوی نور

#نگاهی_به_تاریخ_معاصر_ایران

#علی_صفایی_حائری

#عین_صاد


برای ارزیابی استقلال و امنیت رشد ایران در این دوره(پهلوی) اشتباه است که آن را با دوره ی قاجار مقایسه کنیم و‌ رقم ها را جمع بزنیم و خندان باشیم.

سرعت یک ماشین نیرومند را با مقایسه ی با ماشین های اوراق از دست رفته نمی توان سنجید، بلکه باید ماشین را با قدرت خودش، با استعداد خودش سنحید. این ماشینی که می تواند در ساعت ٢٠٠کیلومتر برود بیش از ٢٠کیلومتر راه نرفته و ١٨٠کیلومتر کوتاهی کرده و از قدرت خود جلوگیری نموده است. گرچه نسبت به ماشین های راکد قاجار ٢٠ کیلومتر خیلی زیاد است، اما نسبت به آنچه که باید چیزی نیست.

پ.ن: افتادم رو دور تاریخ خوندن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۶ ، ۱۱:۵۳
راهی به سوی نور

زلزله اومده...تو‌اون گیرو ویر،پسر دایی کوچک عزیزمان که اولین باره زلزله رو‌ تجربه کرده، می پرسه

زلزله مرده یا زن؟!

خدایا من جواب این بچه رو‌ چی بدم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۷
راهی به سوی نور

#دیالوگ

« زندگی مثل بازی‌های کامپیوتری، هر غولی رو بکشی غول بزرگ‌تری میاد ولی تو دیگه توان جنگیدن رو داری.»

پ.ن: از معدود فیلم هایی بود که واقعا«عالی» بود...پیشنهاد می کنم حتما ببینید.

ممنون از کارگردان اولی، اقای #سید_محمدرضا_خردمندان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۱۱:۵۰
راهی به سوی نور