راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۸ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

تمام می شوم

شبیه یخ

ذره ذره ذوب می شوم

همین برای #در_خُسر بودنم کافی است...


 #امید دارم که شاید جایم دهی در زمره ی  #اِلّا هایت

#سوره_عصر

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۴
راهی به سوی نور

هر وقت فکر کردی همه چی رو داری مدیریت می کنی

#باید خرابکاری کنی

تا بفهمی بالاتر از اراده ی تو در جهان هست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۸ ، ۰۲:۳۱
راهی به سوی نور

#شرح_اسم

زندگی نامه آیت الله سید علی حسینی خامنه ای

#هدایت_الله_بهبودی


در قسمتی از کتاب، علی آقا(مادر اینطور صدایشان می زده) گرفتار تصمیمی می شود که گرفتنش سخت و شاید برایشان آن زمان سرنوشت ساز بوده، ادامه ی حضورشان در قم و تحصیل در آنجا و‌ یا بازگشت به مشهد برای مونس پدر کم بینایشان شدن!


«پاسخی شنید که او ‌را به فکر فرو‌ برد، تا جایی که تصمیم گیری را برایش آسان کرد. او‌گفت: از قم دست بکش و به مشهد برو، می دانم که دنیا و آخرتت در قم است و نمی توانی آن ها را رها کنی اما خدا می تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند، گره ای که داشت کور می شد باز شد

...بعدها گفت که اگر توفیقی در  زندگی داشته، ناشی از گوش شنوی ها، نیکی ها و عمل به وظایفی بوده که می بایست در حق پدر و مادر ادا شود.»


پ.ن: یه بار یه استادی به جمع هم دانشگاهی و هم تشکلی مون گفت، شما چه جور مدعی هایی هستید که این کتاب رو نخوندید! 

بعدش خوندن کتاب یکی از آرزوهام شد حقیقتا! حجمش حدود ۷۰۰صفحه بود و همین باعث میشد اصلا طرفشم نرم

به لطف یه جمع با برکت، جمعی خوندنش رو شروع کردیم. اون جمع منحل شد، اما خوندنش رو ادامه دادم و خداروشکر تموم شد!

پ.ن۲: چقدر آقای دوست داشتی ام، برایم دوست داشتنی تر شد

سیاست و کیاست، اقتدار و شجاعت، رأفت و شفقت، شوخ طبعی و هوش و مدیریت و همه چی با هم به ندرت در یه نفر جمع میشه، الحمد الله، هزار بار شکر که برکت حضورشون رو داریم.

آخر کتاب به شکرانه داشتنشون سجده کردم


پ.ن۳: علینا به والدین!  خیلی تلاش کردم یاد بگیرم که این احترام و حرف شنوی رو از پدر و مادرم داشته باشم و واقعا که هرچی خیر تو زندگیم هست از دریچه ی دعاهای اوناست...دست کم نگیریمشون که راه حل میان بر خیلی از اتفاق های سخت و نشدنی زندگیمونن

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۸ ، ۲۲:۳۵
راهی به سوی نور

#به_سپیدی_یک_رویا

#فاطمه_سلیمانی_ازندریانی

همیشه این سخن ابوالحسن را به یاد داشته باش
" مومن، مومن واقعی نیست، مگر انکه سه خصلت در او باشد:
سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش. سنت پروردگارش، پوشاندن راز است،
سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است و سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان‌حالی است."

سلطان! به سنت امامت وفادار باش. در پریشانی‌حالی صبر پیشه کن.
ناله کردم: این پریشانی مرا می‌کشد!

پ.ن: خوندن داستان تاریخیِ موثق خیلی برام جذاب تر از تاریخ تنهاست! 

پ.ن۲:داستان زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) بعد از سفر اجباری برادرشون امام رضا(ع) و قصد ایشون برای سفر به خراسان رو  روایت می کنه،  و حقیقتا زیبا...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۸ ، ۰۱:۱۸
راهی به سوی نور

فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و تناول می کرد. ابلیس نزدیک او آمد و گفت: «هیچ کس تواند این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟» فرعون گفت:«نه!» ابلیس به لطایف سِحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت. فرعون تعجب کرد و گفت:«عجب استاد مردی هستی!» ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت: «مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه می کنی؟»

برگرفته از جوامع الحکایات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۸ ، ۲۰:۰۱
راهی به سوی نور

#مردی_از_جنس_نور

 #سید_مهدی_شجاعی


- ابان: خدا خود چگونه توانست این همه ستم را ببیند و سکوت کند؟

- سلیم: پاسخ این سؤال را هم پیامبر بیش از این فرمود. فرمود: هیچ امتی بعد از پیامبرشان اختلاف نمی‌کنند مگر آنکه اهل باطلشان بر اهل حقشان پیروز می‌شوند. اگر خدا می‌خواست می‌توانست همه را هدایت کند تا اختلافی در نگیرد و کسی به کسی ستم نکند.

می‌توانست انتقامش را زودتر بفرستد و ظالم را سر جای خود بنشاند، اما خدا دنیا را محل عمل و امتحان قرار داده‌ است و آخرت را محل استقرار.

تا آنانکه بدی کردند، به بدی‌هایشان مجازات شوند و آنانکه نیکی کردند، پاداش نیک بگیرند.

- ابان: صبر خدا حیرت‌انگیز است.

- سلیم: و صبر این مخلوقات برتر خدا حیرت انگیزتر...

پ‌ن) این #فیلم‌_نامه شرح ماجرای نگهداری و حفظ کتاب اسرار آل‌محمد(ص) توسط #سلیم‌_بن_قیس و تعقیب و گریزهایش از#بنی‌_امیه و در زمان #حجاج‌_بن_یوسف است.

گِره داستان تا اواخر آن باز نمی‌شود و خواننده نمی‌داند که آن کتاب چیست و چرا تا این حد برای حکومت اهمیت دارد!

پ‌ن۲) مردمی که دنیاپرست و منفعت‌طلب باشن اصلا براشون فرقی نمیکنه که خود پیغمبر(ص) شخصا و صراحتا چندین و چند بار راه هدایت رو نشونشون داده باشن.

#جنایت می‌کنن....#خیانت میکنن... دست به #تحریف و#سو_استفاده می‌زنند و قطعا تباه می‌شوند.

به قول سلیمِ داستان:

وقتی بزرگان قومی رو بتوان استمحار کرد، فریفتن عوام که کار دشواری نیست، بخصوص که #زر_و_زور هم این #تزویر را همراهی می‌کند.

🏴🏴 شهادت امام صادق علیه‌السلام رو تسلیت میگم و التماس دعای فراوون🙏

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۸ ، ۲۱:۴۹
راهی به سوی نور

اصول و مهارت های #حسن_گزینی 

خلق زیباترین رخداد «نو» جوانی

#احمدرضا_اخوت


حُسن مفهومی در هم تنیده با مفاهیم خلاقیت، خوبی، نیکویی، شایستگی و آراستگی است که نتیجه آن بروز شادابی و طراوت است، همان مفهومی که برای جوانی در نظر گرفته شده است. بدون تحقق حُسن، جوانی نیز محقق نمی شود.

پ.ن: این کتاب برای دوره ی سوم رشد هست! خیلی خوب حسن رو‌ در ‌موقعیت های مختلف معرفی می کنه،‌ و البته از اون کتاب هاست که کند پیش میره

ولی اگه تو رفتارت هم پیش ببریش، واقعا به محسن شدن نزدیکت می کنه...

فصل چهارش عالی بود واقعا...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۲۳:۰۹
راهی به سوی نور

صدای زن همسایه است

جیغ می کشد

باکسی دعوایش شده؟!


نه

پدرش...

پدرش ناگهان #مرده است


از بعدازظهر تا الان، فکر می کنم

این #سومین هشدار جدی است


چقدر معیار #ارزش_گذاری هایت در این زمان ها تغییر می کنند.

انگار تازه می فهمی برای چه‌چیزهایی باید وقت می گذاشتی، باید چه می کردی، چه نمی کردی...



هِی به خودت بیا...لطفا

قبل از اینکه #دیر شود

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۲۲:۲۰
راهی به سوی نور