راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




وارونگی

سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۲۶ ب.ظ

هنوز کوچک است، قدرت حرکتی و عضلانی اش کامل نشده است،  پدر و مادرش برای چند ساعتی او را پیش ما گذاشتند که به کارشان برسند.

وسایل و اسباب بازی ها و لیوان مخصوص اش را هم آورده بودند.

...در آشپزخانه بودم که آمد پیشم و لیوانش را به طرفم گرفت که یعنی آب می خواهم.

هم لیوانش را بر عکس گرفته بود هم بعید می دانستم نگه داشتنش بعد پر شدن، در توانش باشد. از یخچال پارچ را برداشتم، خواستم لیوانش را بگیرم که آب برایش بریزم، شروع کرد  جیغ زدن، برایش توضیح دادم که لیوانش را بر می گردانم، فقط می خواهم داخلش آب بریزم! اما نداد، اصرار داشت که دست خودش باشد. بهش گفتم لیوانش سر و ته است، متوجه نمی شد سر و ته یعنی چه! خواستم با دستم کمکش کنم که لیوان را برگرداند، مطمئن شد که نه تنها قصد آب ریختن را برایش ندارم، لیوانش هم می خواهم بگیرم پس با حداکثر توان گریه کرد، صدایی که لا به لایش حتما صدای من که سعی در آرام کردنش داشتم گم شده بود. در لیوان دیگری برایش آب ریختم، اما فایده ای نداشت، با وجود اینکه طلب او آب بود، اما آب را فقط در همان ظرف مد نظرش می خواست...


یاد خودم افتادم:

چه وقت ها که با پیمانه برعکس از خدا طلب آب کرده ام...

چه وقت ها که کنترل خواسته هایم را دست خدا نسپرده ام....

چه وقت ها که لا به لای غر زدن ها و بهونه جویی هایم، صدایش را نشنیدم

و چه وقت ها که به اصل خواسته ام رسیده بودم، اما بهانه های از جنس رنگ و طرح مانع از پذیرشش شد...


خدایا کمک کن که به برکت این ماه قد بکشیم...

بزرگ بشیم...

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۲۴

نظرات  (۱)

سلام مومن. جزاکم الله خیرا


طاعاتتون قبول

رحلت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها و آلها بر شما تسلیت باد


می فرماید: "چیزی نیست که چشم تو ببیند و در آن موعظه ای نباشد"


عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم
طاعات شما هم قبول

اتفاقا اخیرا یه کتاب می خوندم که می گفت، آیات افاقی و آیات انفسی، نظیر به نظیر به هم ربط دارند، و در اصل برای کسب آفاق و جهان آیه می شه که این ارتباط ها رو کشف کنه...


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی