راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید دیالمه» ثبت شده است

یک نکته ی جالب که تازه یادگرفتم، این بود که قبلاً فکر می کردم اینکه مردم در  هر سطحی و با هر تخصصی به خودشون اجازه می‌دهند که درباره ی سیاست حرف بزنند، نقد و بررسی کنند و ایده بدهند، چیز خوبی نیست.
اما الان فهمیدم که اتفاقا  خوب هست و نشان از رشد بُعد سیاسی آدم ها دارد و باید برای این اتفاق خوشحال بود.
اما مشکل اونجاست که فاصله ی این رشد سیاسی با رشد ایمانی و اعتقادی زیاد بشود و آدم ها رشد اعتقادی خودشان را کندتر طی کنند، این فاصله کم کم می‌شود همان جدایی دین از سیاست. جدایی صبر به منزله ی سر ایمان از بدنه ی اجتماعی...


امروز بعد از اتمام مباحثه ی کتاب صبر شهید دیالمه، یاد گرفتم «نفع گرایی» بزرگ ترین مانع حرکت های توحیدی هست.
اینکه آدم ها با مقیاس خودشان خوب و بد چیزی را مشخص کنند.
اینکه نتیجه بخش بودن چیزی فقط با خط کش و معیار اینکه چه نفع و سودی برای من داشته، بررسی شود، اشتباهی هست که معمولا ما در تحلیل ها و صحبت ها و رفتارهایمان زیاد مرتکبش می شویم.
و طبیعی است که این نتیجه گرایی خصوصا در جوامع شرقی که سال ها زیر استعمار بوده اند شایع تر باشد زیرا عادت کرده اند که حتما نتیجه ی کارشان را خودشان لمس کنند.
اما دولت های استعماری چه کردند؟
صد سال،دویست سال برنامه ریزی کردند، سرمایه گذاری کردند و پای برنامه شان هم ایستاده اند و مقاومت می کنند تا به نتیجه برسند...


صبر در رسیدن به حکومت اسلامی مهم ترین و اصلی ترین مولفه است... صبر بر طاعت،بر مصیبت و بر معصیت...

 

پ.ن: ربط مقدمه و موخره اگر خیلی واضح نبود تو کتاب صبر شهید دیالمه می تونید درباره اش بیشتر بخونید...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۰ ، ۱۳:۴۱
راهی به سوی نور

#صبر

#دکتر_عبدالحمید_دیالمه

ضابطه حرکت بر صراط مستقیم

 

ما اگر در این مرحله پایانی، احیاناً بُغض معاویه را در نظر داشته باشیم و نه حُبّ علی را، کار خراب می‌شود؛ چون مبارزات ما دو شکل دارد: گاهی به دلیل حُبّ علی کار می‌کنیم، اما گاهی به دلیل بغض معاویه!

 آیا اساساً می دانیم تفاوت این دو در چیز؟

 بُغض معاویه الزاماً حُبّ علی را به همراه ندارد؛ یعنی ناراحتی و خشم ما از معاویه، دلیلی بر داشتن محبت علی علیه السلام نیست؛ مثل خوارج. آن‌ها همان گونه که نقشه کُشتن علی را کشیدند، نقشه کشتن معاویه و عمروعاص را هم کشیدند. این‌ها بُغضی دارند که علی یا معاویه برایشان فرقی نمی‌کند، هر دو را می کشند. ولی زمانی هست که فرد به دلیل داشتن حُبّ علی علیه السلام می‌جنگد و قتال می کند. در آن زمان است که حُبّ علی، حتماً بغض معاویه را هم در درون خودش دارد؛ یعنی امکان ندارد در اسلام در کنارِ شعار توَلّی، تبَرّی نباشد.

 

 

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۰۰
راهی به سوی نور

#فقر
#شهید_دیالمه

به همین دلیل آیه ی قرآن می فرماید اگر در جامعه ی شرک زده ای قرار گرفته اید و می‌خواهید حرکتی در آن انجام دهید، فقط در ضمن مجموعه ی افراد خاصی می‌توانیم این ایستایی نفسانی را داشته باشید و اهداف خودتان را محقق کنید؛ اگرچه آن ویژگی ها فقط در یک فرد باشد که خود شما هستید، قرآن می گوید: «ان تقوموا لله مثنی و فردی» (در راه خدا قیام کنید، چه به صورت انفرادی، چه به صورت جمعی). این قیام کردن مجموعه‌ی همه‌ی کارها و فعالیت‌ها را در برمی‌گیرد. می‌گوید اگر در جمع متقین قرار بگیرید، احساس غنا و ثمربخشی می کنید. اما اگر این جمع را رها کنید و در جمع عموم مردم قرار بگیرید، که مسلماً هم باید باشید و برای نجات همین جامعه تلاش کنید،احساس می کنید که جامعه بخشی از امکانات را از شما گرفته است و بخش دیگر را هم مجبورید خودتان قربانی کنید؛ لذا در موقعیت و حالتِ فقر مآبانه حرکت می کنید و همه وابستگی هایتان را قطع می کنید. حتی بسیاری از امکاناتی را که برای شما مجاز و رواست، با اختیار خودتان کنار می گذارید.

 

پ.ن: کتاب فقر یکی از ضابطه های دیگر حرکت بر صراط مستقیم از شهید دیالمه است.
پ.ن۲: در این کتاب فقر را به دو نوع بیرونی و درونی تقسیم کرده. فقر بیرونی که فقر مذموم است همان‌که اگر از دری بیاید ایمان از در دیگری می رود.
 اما فقر درونی فقر ممدوح است. که خودش به دو دسته تقسیم شده یک: ناشی از محرومیت های ایجاد شده از بیرون، به خاطر جبهه حق بودن 
دو: ناشی از درک فاصله خود با خداست (اشاره به انتم فقرا الی الله) که این فقر، بالاترین درجه فقر و بسیار ممدوح است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۹ ، ۲۰:۱۱
راهی به سوی نور

#زهد_و_آزاداندیشی
ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
#دکتر_عبدالحمید_دیالمه

یکی از همین اصطلاحات، «خودسازی انقلابی» است. دیگری، اصطلاح «اسلام انقلابی» است که در بین پرسش‌های شب گذشته مطرح شده بود. این اصطلاحات چه تفاوتی با هم دارند؟ وقتی ما پسوندی را به واژه‌ای می افزاییم، نشان دهنده آن است که در محدوده خود اسلام وجود ندارد. مثلاً در اصطلاح اسلام انقلابی، قصد دارد ادعا کند در اسلام انقلاب وجود ندارد؛ مگر اینکه مفاهیمی را به آن بیافزاییم تا انقلابی شود. باید بنیادها یا قالب ها یا رهبری های سنتی را بشکنیم تا اسلام، انقلابی شود. این‌گونه است که مفاهیم تغییر می کند ولی زمانی که اسلام از ظهر صحبت می‌کند، می‌گوید: زهد، نداشتن نیست؛ زهر آن است که به آنچه دارید، وابسته نباشید، که این بسیار مشکل‌تر است. یعنی فقیری زیستن در عین وجود همه ی فراوانی ها. اگر فردی امکانات یا توان انجام کاری ندارد، اما ادعا کند که از آن کار خوشم نمی‌آید هنر نکرده است.

 

 

پ.ن: دیروز تولد شهید دیالمه بود 

ما تقریبا از مهر سال قبل مباحثه ی کتاب های شهید رو شروع کردیم...
حتما پیشنهاد می کنم اگر نیاز به مرور سریع مباحث اعتقادی تون دارید از خوندن مجموعه کتب ضابطه ی حرکت بر صراط مستقیم غافل نشید.

پ.ن۲: چقدر از ضربه های جاهلانه یا مقرضانه ای که می خوریم، از این عدم دقت در واژه ها یا واژه سازی های اشتباه است... 
کاش یه کم بابت دونستن معناهاشون وقت بذاریم:)

خصوصا این تشکلات دانشجویی که به عنوان موتور یه قطار باید خط دهی کنند:(

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۰:۰۴
راهی به سوی نور

#صیرورت_انسان_بر_صراط_مستقیم
#شهید_دکتر_عبدالحمید_دیالمه
#نشر_معارف

مسیر و بستری که انسان در آن حرکت می‌کند، جریان و حرکتی است از بی نهایت کوچک به سمت بی‌نهایت بزرگ... در این مسیر، بُعد مادی انسان او را به «بودن» وا می دارد؛ به گونه‌ای که خواستش این است که در آن محدوده ای که وجود دارد، باقی بماند و آنچه به دست آورده، در همان دستاوردهایش مرور کند و گاهی اوقات هم به وسیله ی آن ها سرگرم باشد و اما اگر قرار شود که از این محدوده ی قالب گیری شده خارج شود، باید به نوعی «شدن» دست بزند و برای این «شدن» که در مفهوم بسیار وسیع تر با اصطلاح «صیرورت» مطرح می شود، نیازمند یکسری ضوابط است و اگر آن ضوابط در اختیار انسان نباشد، یا در حالت رکود باقی می‌ماند یا در حرکتش به انحراف کشیده می‌شود. مهم‌ترین عاملی که برای «شدن» انسان اهمیت بسیار دارد، چیستی و چگونگی «راهی» است که در آن حرکت می کند. اگر این راه راهی بسیار عریض باشد، زمینه‌های انحراف در آن فراوان خواهد بود... امروز یکی از مثال های بسیار ساده برای این موضوع «خط امام» است. در مفهومی کلی دائم شنیده ایم که همه ی گروه ها و همه ی طرز تفکرها... مدعی حرکت در این مسیر و پیروی از «خط امام» هستند و چون این مسیر که به خط امام مشهور شده، به صورت بزرگ راه وسیع و عریضی ترسیم شده است، گاهی اوقات می‌بینیم که حتی گروه ها و طرز تفکر های غیر اسلامی هم در محدوده ی این بزرگ راه جا گرفته‌اند. به تعبیر دیگر، امروزه محک و ضابطه ی مشخصی برای تعیین این که چه کسی در خط امام هست و چه کسی نیست، وجود ندارد؛ یعنی معیاری در دست ما نیست که بیانگر این موضوع باشد که چطور میشود سره را از ناسره تشخیص داد. به تعبیر دیگر، ما جاده ی پهنی را به جای یک خط ترسیم کرده ایم و مسلّم است که در چنین جاده ی عریضی، هزاران طرز تفکر جای خواهد گرفت و اینجا به خوبی روشن می شود که اگر از این جاده کم شود و به سمت یک خط می کند، هرچه این خط ظریف تر و نازک تر و حساس تر شود، از طرفی شناسایی افرادی که روی این خط حرکت می‌کنند، آسان تر می‌شود و از دیگر سو، حرکت روی چنین خطی مشکل تر خواهد بود.

 


پ.ن: متن رو طولانی انتخاب کردم، چون کل حرف شهید در مجموعه کتاب های ضابطه شون، حول این موضوع مهمِ و این موضوع همچنان دامن گیر جامعه ما هست. یه سری مفاهیم رو درست تعریف نکردیم و همه توش جا شدن.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۴۹
راهی به سوی نور

#دیالمه
#محمد_مهدی_خالقی
#مریم_قربان_زاده
نشر معارف

...اعتقاد داشت عدم شناخت اصول در بزنگاه های سخت مبارزه، هر انسان پُر ادعایی را دچار لغزش می‌کند... تسلط اش در مباحث نظری اعتقادی و سیاسی در کنار تقوا و قوّت نفس، برگ برنده اش بود. اعتماد به نفس وحید در صلابت و شجاعت اش نمود داشت. ایمان او به حقانیت اسلام بر قوت قلبش می افزود.
 وحید خودسازی فردی، کسب آگاهی دینی و آمادگی مذهبی را شرط اول ورود به عرصه‌های سیاسی می دانست. بعضی ها جنبه انقلابی قوی ای داشتند و از نظر مذهبی ضعیف بودند.‌ عده‌ای بچه مذهبی های خوبی بودند، اما کمیت انقلابی بودنشان می لنگید. وحید اما جمع هر دو بود، یک مسلمان انقلابی معتقد. به نظر او تا وقتی مبنای اعتقادی آدم درست نباشد، عرصه سیاست او را به انحراف می کشاند. نمونه اش سازمان مجاهدین بودند که به عنوان یک گروه اسلامی، تغییر ایدئولوژی دادند و‌مارکیست شدند. وحید می گفت کسی که می خواهد کار سیاسی بکند اول باید بُنیه اعتقادی اش را تقویت کند.


پ.ن: شهید دیالمه رو دوست داشتم. اما بعد از این که شروع کردم به خوندن و‌مباحثه ی کتاب هاشون خیلی بیشتر به هوش و شجاعت و کارآمدی شون پی بردم. 
پ.ن۲: به جرأت می تونم بگم خیلی از کسانی که وارد سیاست میشن، خیلی از تشکیلاتی هایی که بعدا موثر می تونن واقع بشن متاسفاته این جنبه ی تقویت بنیه اعتقادیشون می لنگه! و همین میشه نقطه ی ورودشون در وادی انحراف...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۱۴
راهی به سوی نور

#امام

ضابطه ی حرکت بر صراط مستقیم

#شهید_دکتر_عبدالحمید_دیالمه


معنای امین این است که فقها تمامی اموری را که اسلام مقرر کرده، به طور امانت اجرا کنند، نه اینکه تنها، مسئله بگویند، مگر امام مسئله گو بود و تنها بیان قانون می کرد که امروز همان افرادی که می گفتند روحانیان باید قیام کنند و‌بیرون بیایند، حالا می گویند «بله...، این هاله ی قدس باید باشد و‌باید مسئله بگوید.» یا شبهه می کنند که « در این صورت استبداد ایجاد می شود.»

در حالی که همه ی این شبهه ها را امام قبلا جواب داده بود. اگر فقیهی بر خلاف موازین اسلام کاری انجام داد، یعنی نعوذ بالله فسقی مرتکب شد، خود به خود از حکومت عزل شده است...

پ.ن: شهید دیالمه عمار زمان انقلاب بود. نیازهای روز را متوجه می شد و برای آن ها پاسخ داشت. فضای ازاداندیشی  را برای ارتقاء فهم عمومی جامعه ایجاد می کرد و... درست همان چیزهایی که جایش هنوز که هنوز است به شدت در دانشگاه ها خالی است.

پ.ن۲:کتاب درباره ی لزوم وجود ولایت فقیه ، تبیین آن و‌ بیان ویژگی های آن است.

پ.ن۳: در قسمتی از کتاب، شهید نقدی به افرادی وارد می کند که تا قبل از پیروزی انقلاب کتاب «ولایت فقیه» امام(ره) را توزیع و تبلیغ می کردند، اما الان که آن مطالب بر خلاف مصالح و پُست و مقامشان است، منکر می شوند و ایراد می گیرند،  چقدر این ها شبیه این روزهای بعضی ها هستند، آن ها که حزب بادند، همان «همج رعاع» های دیروز و امروز...

پ‌.ن۴: چقدر شهید دیالمه شبیه دکتر غلامیه ماست! خدا به هر دو علوّ درجات عنایت بفرماید ان شاءالله... و دکتر غلامی رو برامون حفظ کنه و‌طول عمر با عزت بده 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۰
راهی به سوی نور