راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قران» ثبت شده است

تمام می شوم

شبیه یخ

ذره ذره ذوب می شوم

همین برای #در_خُسر بودنم کافی است...


 #امید دارم که شاید جایم دهی در زمره ی  #اِلّا هایت

#سوره_عصر

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۴
راهی به سوی نور

هر کس همانی می شود که باید بشود، چه "علف" باشی، چه "خرما"، نباید برایت فرق داشته باشد. مهم این است که دانه ی وجودت شکافته شود.

در پیکره ی امت، هر کس نقشی دارد.

 "نقش" تو چیست؟ مهم ترین مسئله زندگی تو این است که به این سوال جواب دهی.

جایگاه و رتبه و شغل نیست که اندازه ات را معلوم می کند، مهم شکُفتَنت در همان جایی است که باید بشکُفی.


قرار است کجا باشی؟ همان جا باش و درست کارت را انجام بده....


سوره عبس:

أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿۲۵﴾

که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم 

ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾

آنگاه زمین را با شکافتنى [لازم] شکافتیم 

فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾

پس در آن دانه رویانیدیم

وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿۲۸﴾

و انگور و سبزى 

وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿۲۹﴾

و زیتون و درخت‏ خرما 

وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿۳۰﴾

و باغهاى انبوه 

وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿۳۱﴾

و میوه و چراگاه 

مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿۳۲﴾

[تا وسیله] استفاده شما و دامهایتان باشد.

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۰:۰۴
راهی به سوی نور

#شفاعت

#شهید_عبدالحمید_دیالمه


«ولا یشفعون الا لمن ارتضی» شفاعت نمی کنند، مگر کسانی را که خدا از آن ها راضی باشد.

خدا از چه کسانی راضی است، با توجه به اینکه دینی که خدا آن را پسندیده و بدان راضی است، اسلام است؟« و رضیت لکم الاسلام دینا». بنابر این کسانی که مورد رضای الهی خواهند بود کسانی هستند که این دین را در قدم اول بپذیرند. این ها گروه اصلی هستند.

پ.ن: کتاب شبهات مربوط به «شفاعت» را مطرح کرده و به آن پاسخ می دهد.

پ.ن۲:  تفسیر المیزان علامه طباطبایی، ذیل آیه ۴۸ سوره بقره ، مفصل تر به این موضوع پرداخته

پ.ن۳: یه وقتایی، فکر می کنی داری تو زندگی پازل بازی می کنی، آدم های مهم‌و بزرگ و تاثیرگذار تو زندگیت، که ظاهرا هیچ ربطی به هم ندارند، دقیقا می شن دونه های یه تسبیح...

آخرِآخرِ حرفاشونم که بگردی، نخ تسبیحشون میشه یه چیز....قرآن

 (حرفای شهید دیالمه ،شبیه حرفای استاد غلامیه، شبیه حرف های استاد اخوت، استاد دژبخش،استاد فروتن، شبیه حرفای شهید مطهریه، شبیه استاد صفایی، شبیه حرفای علامه مصباحه، شبیه علامه طباطبایی!... و همشون شبیه حرف قران!)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۰
راهی به سوی نور

#خاطرات_ما_و_سوره_مبارکه_مُدّثّر

#سمیه_افشار

با همکاری: #احمدرضا_اخوت


آنقدر نشستیم و آیه خواندیم بی هیچ توجه و ‌توکلی که فراموشمان شد این کلمات، واژه ها، این حروف و‌ حرکات هر یک روحی دارند و ‌کارکردی. آنقدر بی هیچ هدف و غرضی آیه خواندیم و روایت، که فراموشمان شد قرار بود تک تک واژه ها دستگیرمان شوند و راه چاره ای برای بی چارگی مان. آنقدر در پس و ‌پیش کردن و چون و چراهایمان گیر افتادیم که فراموشمان شد غرض چه بود و قرار بود به کجا برسیم. آنقدر...

و برخی دیگر، آنقدر سوره های روی طاقچه را گرد گرفتند که فراموششان شد کتاب زندگی را باید خواند، نه آنکه گرد از آن زدود و گروهی از میان تمام سوره ها به الرحمان بسنده کردند و آن را بر سر قبرها خواندند، تا آنکه گمان کردند الرحمان تنها مرده هایشان را تسلی می دهد، نه قلب گرد گرفته آنان را. و در این میان، گروهی از خودِ ما، گروهی از همین آدم ها که گاه من و تو نیز با آنان همراهیم آیه ها و‌ روایت ها را چنان خواندند و معنا کردند که از پسِ هر روایت، روایتی نو رویید و حکمی جدید. حلال ها حرام شد و حرام ها حلال. باید ها نباید شد و نباید ها باید، و آنان که خاموش ماندند و تنها نظاره کردن را سهیم شدند، خود به دست خویش سند قتل وجودشان را مُهر کردند.


پ.ن: یا ایها المدثر...

انقدر از دایره زندگی بر محوریت امام دورم که باید

قُم...فانذر! کنی مرا!

پ.ن۲: قران کتاب زندگی است! پس زندگی کنیم با قرآن.

پ.ن۳: فکر کنم شونصدامین بار باشه که می گم تدبر در قران تو یه جای خوب مثل مدرسه قران دانشگاه تهران، خلاء زندگی همه مونه!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۳
راهی به سوی نور

#علق

خاطرات ما و سوره مبارکه علق

#سمیه_افشار

با همکاری#احمدرضا_اخوت


می خواند، می نویسد، درس می دهد، می آموزد و می آموزاند.

به سیمایش که نگاه می کنی، آرامش می بینی و اشتیاق. آنقدر بی وقفه تلاش می کند برای نجات و هدایت مردم که گاهی گمان می کنی خودش را فراموش کرده است، از خودش که می پرسی می گوید هیچ است در دستگاه کبریایی رب عالم. می خندد و می گوید دست و‌ پایی می زنیم برای آنکه شاید بعد مرگ بگویند دوست داشت در جرگه صالحان دراید ولی بضاعت اندکش مجالش نداد، پس بر اندک او خورده مگیرید.

به خود می‌گویی اگر سعی و تلاش او اندک است، پس زندگی کردن تو‌ چیست؟ اگر بضاعت او مجالی برای صالح شدنش نمی دهد، پس تو در کجای راهی؟!!!

ترس تا عمق جانت نفوذ می کند. می ترسی از آن روزی که بعد مرگت بگویند هیچ‌دست و پایی نزد و دوست نداشت در جرگه صالحان قرار گیرد پس از خوبان جدایش کنید که جایگاهش دوزخ است...

پ.ن۱:...

پ.ن۲: تلنگر خیلی خوبی بود! ترس تا عمق جان رو میفهمم، خدایا، اگر همه ی کِشته های ما در آخرت بشه باغِ اصحاب جنه سوره قلم چه کنیم؟‌‌...

پ.ن۳: با بضاعت مُزجاتم چه کنم؟ فاوف لنا الکیل می کنی در حقم؟

پ.ن۴: برای بار چندم می گویم، علیکم به مدرسه قران دانشگاه تهران رفتن...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۴
راهی به سوی نور

 

با توجه به اظهارات رئیس جمهور، آقای روحانی در جمع مدیران وزارت اقتصاد؛ لازم دیده شد نکاتی صرفا جهت یادآوری ذکر شود.

کسانی که در دوران پیامبر ایشان را نقد می کردند یا افراد جاهل به جایگاه عصمت و مقام رسول خدا(ص) و معصومین بوده اند، و یا افرادی مغرض نسبت به ایشان، چرا که با توجه به معنای نقد که جدا کردن خوب  و سره از بد و ناسره است، مطرح شدن آن در زمان معصوم که قول و فعلشان عاری از خطا می باشد، بی معنا است.

 مسئله دیگر این است، آیا صرفا رفتار کسی در زمان پیامبر، مجوزی برای الگوبرداری و الگوسازی آن رفتار است؟

اگر نگاهی به سوره حجرات و نور بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که تذکر نکاتی مانند نحوه ی صدا کردن پیامبر، لحن و تون صدا، چگونگی رفت و آمد با ایشان، یعنی اشتباهاتی که قرآن سعی در اصلاح آن دارد. پس تقلید از الگوی رفتاری یک اعرابی، لزوما به معنای درست بودن رفتار نیست.

نکته ی بعد شأن و جایگاه معصومی است که ایشان او را نیز قابل نقد دانسته اند. درباره مقام پیامبر اعظم(ص)، آیات فراوانی است که ذکر چند مورد در رسیدن به مقصود، ما را کفایت می کند، ایشان پیامبری را ممکن النقد می دانند که قرآن در آیه 3 سوره نجم درباره ایشان می گوید که از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و گفتارش چیزی جزء وحی نازل شده به سویش نیست.

یا در آیه 65 سوره نساء گفته شده، مبادا مومنان در دلشان نارضایتی ای درباره حکم پیامبر داشته باشند، چه رسد به اینکه با زبان ایشان را نقد کنند!

در زیارت جامعه کبیره که سندی موثق دارد می خوانیم" والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم و انتم...." شما عین حق هستید، آن وقت حق را نقد کنیم؟

با توجه به آیه 159 سوره آل عمران آنچه در تعامل با معصومین وجود دارد "مشورت" است، آن هم با توجه به  ضمیر"تَ"  در "فاذا عزمتَ" که یعنی تصمیم گیر نهایی نیز پیامبر است. "نصیحت" معصومین نیز یعنی چیزی که جز خیرخواهی در آن وجود نداشته باشد، که مشخص است که با معنای نقد متفاوت است.

 نکته آخر نیز اثرات چنین صحبت هایی در جامعه است، جامعه ای که در آن به معصوم گفته شود سخنت از  کیست؟ اگر مال خداست، می پذیرم و اگر برای معصوم است نمی پذیرم، جامعه ی " نومن ببعض و نکفر ببعض"می شود، یعنی به بعضی چیزهای اسلام ایمان دارد، به بعضی از آن ها خیر، که نتیجه آن با توجه به آیات 150 و 151 نساء چیزی جز عذاب خوار کننده نخواهد بود.

 

ان شاء الله صحبت های ایشان در آن جلسه ناظر بر بی اطلاعی و سهو لسان بوده باشد که اگر با پشتوانه ی علمی و اعتقادی گفته شود باید گفت بر بسیاری از دانسته ای اعتقادی و قرانی ایشان باید شک کرد.

و امیدواریم این آخرین باری باشد که ایشان به بهانه های سیاسی، یک بحث اعتقادی و اصولی دینی مان را با تحریف سیاسی مطرح می کنند.

 

اما سوالی که برای نگارنده مطرح است، با توجه به اینکه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، هیچ رئیس جمهوری به اندازه ایشان به منتقدین خود توهین نکرده است( بیش از 50 توهین در سخنرانی های رسانه ای ایشان گفته شده است)،آیا آقای روحانی خود، به آنچه قائل است، فاعل نیز هست؟

و سوال مهم تر از ایشان این است، آقای روحانی شما یادتان می آید در سال 94 در باره برجام فرمودید "دوران نقد و انتقاد که در جای خودش ارزشمند بود، دیگر جایی در برجام ندارد"

در نگاه شما مقام و شأن برجام از رسول خدا(ص)بالاتر است؟  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۸
راهی به سوی نور