فقط همین
چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۳۲ ق.ظ
مادر میثاق است، حدود ساعت ۴صبح سر درد و دلش باز شده، تقریبا از صبح که میثاق عمل داشته نخوابیده...
غر نمی زنه، شکایت هم نداره. می گه یک چیز از خدا خواسته ام، آن هم اینکه بچه ام بتونع راه بره. که بعد من محتاج برادراش برای انجام کارهای شخصی اش نشه
می گه نمی خوام دکتر ومهندس بشه، فقط راه بره...
پ.ن:
گاهی ساده ترین داشته هایمان، بزرگ ترین آرزوی دیگری است.
۹۸/۰۸/۲۹