راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




مرغ مقلد

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ ق.ظ

#مرغ_مقلد

#کاترین_ارسکین

#کیوان_عبیدی_آشتیانی

 

 

-عزیزم...ما باید در یک دنیای واقعی زندگی کنیم. من دوستت دارم چون کیتلین هستی.
- اما تو گفتی آن فیلم یکی از بهترین ها بود
- اره به عنوان یک فیلم. اما این یک زندگی واقعی است. هیچ فیلمی به اندازه ی زندگی واقعی خوب نیست. حتی قابل مقایسه هم نیست.
 بابا در این مورد اشتباه می کند. فیلم ها بهتر از زندگی واقعی هستند چون در فیلم‌ها فقط آدم بدها می‌میرند. یا لااقل آدم می تواند فیلمی را انتخاب کند که در آن آدم بدها می میرند. اگر هم آدم گول بخورد و عوضی فیلمی ببیند که آدم خوب هایش می میرند، می تواند در مغز خودش دوباره آن را بنویسد و آدم خوب ها را زنده نگه دارد و بخش مردن را حذف کند مثل چیزی زائد.
-درست نمی گویم عزیزم؟
- بابا حرف زده بود و من آمادگی گوش کردنش را نداشتم. چی؟
-زندگی یک موهبت خاص است.
- یعنی اینکه... فقط من خواست نیستم؟ همه زندگی ها خاص است؟
-بله.
 چیز خوبی که فهمیدم این است که هر کس باید خاص بودنش را قبول کند برای اینکه زنده است و زندگی می‌کند


پ.ن: برای بچه های نوجوون که خیلی فضای مذهبی ندارن، دنبال هدیه ی کتاب مناسبم، و از اونجا که نسبت به کتاب باید مطمئن بشم کتاب هایی که متناسبشون معرفی شده رو سعی کردم تو کمترین زمان بخونم، این کتاب یکی از اونا بود.
پ.ن۲: کتاب زندگی یک کودک ۱۱ساله ی دچار بیماری آسپرگر(کیتلین) رو روایت می کنه که در خانواده دچار یک بحران شده و حالا کیتلین قصد داره که به این بحران «خاتمه» بده
پ.ن۳: به نظرم کتاب خوبیه اما برای نوجوان های من مناسب نیست، چون هم یه کم سن بزرگ تری نیاز داره هم تلخی اول داستان متناسب روحیه ی الانشون نیست.
پ.ن۴: من کتاب رو دوست داشتم، انقدر که دائم حتی توی مسیر و حین راه رفتن دستم بود، چقدر صداقت و خلوص و هوش و زاویه دید کیتلین دوست داشتنی بود، به نظرم مخاطب بزرگ سال لذت بیشتری از کتاب ببره(حداقل در مورد من و خواهر جان که اینطوری بود)
پ.ن۵: کتاب رو از بین پیشنهادات نویسنده کتاب وریا(خانم محمدی) پیدا کردم،از اینجا
ولی در آخر همون کتاب وریا رو هدیه دادم، به نظر  متناسب ترین گزینه ی موجود برای نیازهای دانش آموزام بود.

نظرات  (۲)

:))))

 

خب البته من دورهٔ نوجوونی خوندمش:) شاید الان اون طور جذاب نباشه به نظرم. ولی برای نوجوون‌ها به نظرم جذابه:)

«گرگ و ماه» محمدرضا یوسفی هم بسیار دوست‌داشتنیه برای نوجوون‌ها.

پاسخ:
سلام 

شما بگی دوست داشتنیه، احتمال اینکه منم دوست بدارم زیاده(مثلا نه آبی نه خاکی)... می خرمش ان شاءالله
تشکر از معرفیش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی