راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

در پژوهشی که «لی ونگ آن» در سطح آسیا انجام داده، ۱۳ ویژگی برای شهروند موثر نام برده یکی از آنها «حس وطن پرستی» است. ویژگی ای که در سایر نقاط دنیا هم بر آن تاکید فراوانی شده. واقعا اگر این حس را از آدمی بگیرند، دیگر چه چیزی را جامعه اش پیوند می‌دهد؟

 ما برای آن‌که ایران گوهری تابان شود خون دل‌ها خورده ایم، خون دل‌ها خورده ایم 

ما برای آن‌که ایران خانه خوبان شود

 رنج دوران برده ایم، رنج دوران برده ایم...

 

این سرود را همه‌ی ما با صدای پر صلابت مرحوم محمد نوری بارها شنیده ایم. حتی وقتی میخوانی هم حس غریبی ته قلبت حس می‌کنی، چه برسد به آنکه بشنوی...

در یک جامعه، حفظ آداب و رسوم و فرهنگ های ملی با توجه به این موج بزرگی که به سمت جهانی شدن می‌رود، یک دغدغه است. در واقع حفظ هویت ملی و ارزش های میهنیِ درست، یک اصل اساسی است و یک قانون شهروندی. برای اجرای آن لازم است در هر شهری که زندگی می‌کنیم، بهارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی و اصیل خودمان پایبند باشیم و آنها را بشناسیم تا بتوانیم به نسل‌های بعد آموزش دهیم...

در جامعه ای که شهروندان آن حس میهن پرستی ندارند، باید فاتحه خیلی از نکات را خواند؛ استقلال و عدم وابستگی، تولید داخلی، همبستگی، مشارکت عمومی، هویت ملی و قانون مداری.

 

ما برای بوسیدن خاک سر قله ها

 چه خطرها کرده‌ایم، چه خطرها کرده‌ایم

 ما برای خواندن این قصه عشق به خاک

 خون دل‌ها خورده ایم، خون دل‌ها خورده ایم

 ما برای اینکه دنیا خانه خوبان شود 

رنج دوران برده ایم، رنج دوران برده ایم

 

( شعر «سفر برای وطن» از مرحوم نادر ابراهیمی)

 

پ‌ن۱: حالا بهتر میشه فهمید چرا کسانی که از استقلال ما میترسند، دوست دارند وطن پرستی ما رو نشونه بگیرند.

پ.ن۲: خیلی جاها که صدای بلند ضبط در طبیعت، سر و صدای مهمونی ها در آپارتمان، آسیب زدن اموال عمومی، عدم رعایت قوانین شهری و... ما شبیه یه شهروند بی فرهنگ می شیم راستش!

پ.ن۳: خواندن این کتاب رو به هرکس در شهر زندگی می‌کنه توصیه میکنم، به نظرم لازمه یه سری نکات برامون یا یادآوری بشه یا از این طریق، آموزش بهمون داده بشه، خیلی جاها عدم رعایت قوانین شهروندی تو زندگی شهری اختلال ایجاد می‌کنه.

 

 

#مثبت_شهر

#سمیه_اصلانی

#نشر_معارف

#معرفی_کتاب

#شهروندی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۴۵
راهی به سوی نور

چند بار از مادرم خواستم تا وسایل کنده کاری برام بگیره، اما هربار یه جواب داشت: «پسره‌ی بی عقل! کنده کاری را ببری در مغازه‌ی سبزی فروشی چند کیلو سبزی بهت می‌دن؟ هان؟»

و من کم کم یاد می گرفتم قبل از انجام هر کاری با سبزی فروش محلموپ مشورت کنم و ببینم حاضر برای اون کار کمی جعفری یا تربچه به من بده؟!

 

پ‌ن۱: کتابی با زبان طنز از دو پسر مدرسه ای در دهه شصت

 

#بچه_مثبت_مدرسه

#یاسر_عرب

#عهد_مانا

#معرفی_کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۳۵
راهی به سوی نور

پدربزرگم عادت به سفر داشت.

زیارت های یک روزه مشهد مقدس...

دست خالی می‌رفت، انگار که کسی بخواهد تا سر کوچه برود و برگردد.

چیزی با خودش نمی‌برد. بارش را سنگین نمی‌کرد.

پشت‌بندِ نگاه‌های پرسشگرِ ما که: "اینجوری رفتید مشهد آقاجون؟!"

این دو بیت را زمزمه میکرد:

*وفدت على الکریم بغیر زاد

 من الحسنات و القلب السلیم

و حمل الزاد اقبح کل شى‌ءٍ

 اذا کان الوفود على الکریم*

 

بی توشه و دست خالی مهمان وجود کریمش شدم... بی کارِ خوب! بی قلبِ سالم!

اصلا چی از این زشت‌تر که آدم در ملاقات با بخشنده‌ی کریم، با خودش چیزی بردارد ببرد؟! 

 

ما آمدیم!

بی توشه

بی آمادگی

چشممان به دست‌های خودت است. ما را بساز و بنواز! برسان و بچین! 

 

پ.ن۱: معروف است که این بیت را امیرالمومنین بعد از دفن جناب سلمان روی قبر او نوشته‌اند... 

پ.ن۲: دست خیلی‌ها به رمضان امسال نرسید. دعایشان کنیم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۲ ، ۲۳:۰۱
راهی به سوی نور

در دنیایى که شب و روز و بهار و پاییز و زمستان و تابستان با هم است، نمى ‏توان از شب رنجید، که روز در راه است.

 نمى ‏توان به روز دل‏خوش بود، که گرفتار شب است.

 نمى ‏توان در بهار غزل ‏خوان شد، که پاییز در راه است. 

نمى ‏توان در پاییز غصه ‏دار ماند، که بهار مى ‏آید.

 پس در این دنیاى بى ‏آرام، نمى ‏توان نشست. نمى ‏توان مغرور و مأیوس بود. 

آن‏ها که شب و روز را و بهار و پاییز را مقصد گرفته ‏اند، هر دو به پوچى مى ‏رسند.

  آن‏ها که حرکت را و کوچ را و رحیل را فهیمده ‏اند و بانگ رحیل را شنیده ‏اند، آماده ‏اند و بهره ‏بردار. 

این‏ها در رنج، راحت هستند و دیگر به انتظار موقعیت ‏هاى خوب نیستند؛ که فهمیده ‏اند باید در هر موقعیت، کارى کرد و بهره ‏اى برداشت. به ‏جاى موقعیت و امکانات، به موضع ‏گیرى ‏هاى مناسب روى آوردند. 

 

 عین‌صاد

 

 #نامه_های_بلوغ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۵۱
راهی به سوی نور