راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




استاد

جمعه, ۴ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ

رفته بودم به اتاق دکتر و زبان درد دلم باز شده بوداز اوضاع بد محیط کار و عدم دلسوزی و بی کفایتی برخی مسئولین و ... خلاصه حسابی حرص و جوش می‌خوردم. حرفهایم که تمام شد، سکوت کردم. ایشون ، با آن لبخند همیشگیش با دست به پای راستش اشاره کرد و گفت: می‌فهمم چی میگی، اما بدون که ماجرا، ماجرای یک پای لنگه ... اگر با انقلاب هستی، باید این پای لنگ رو بکشی... بشین با خودت حساب کتاب کن، دو دو تا چهارتاهایت رو بکن. اگر می خوای برای این انقلاب کار کنی، باید این پای لنگ رو به هر سختی شده ، بکشی.

پ.ن: چقدر حضور این اساتید در دانشگاه امیدبخش ‌و پیش‌برنده است، خدا زیادشون کنه

 

 

#استاد

#فاطمع_شایان_پویا

#نشر_شهید_کاظمی

#شهید_مجید_شهریاری

#شهدای_هسته‌ای

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۴
راهی به سوی نور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی