راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۴ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

#ده_نکته_از_معرفت_نفس
#اصغر_طاهرزاده

آری، ما احساس خودیت و‌منیت در مقابل خدا داریم که او خود را به جان ما نشان نمی دهد. وقتی متوجه شدیم هیچ‌چیز در این جهان، ملک ما نیست، و جملگی ملک خدائیم و بنده ی او، و وقتی خود را به درجه ی خدمت گزاران تنزل دادیم و از خاکِ زیر پای خود متواضع تر شدیم، حجاب های بین ما و‌خدا مانند دود به هوا می رود و خدای را رو در روی خود خواهیم دید.
آری: «گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی»
پس تزکیه؛ حرکت از خود و در خود به سوی خود است، ولی به سوی خودِ برتر و از حجاب خودِ نازل عبور کردن، تا با خدای خود روبه رو شویم...

 

 

پ.ن: کتاب با مهارت تونسته بود مطالب فلسفی رو با مثال های قابل فهم منتقل کنه، چقدر خوندنش لذت بخش بود. 

پ.ن۲ : گوهری در میان این سنگ است
یوسفی در میان این چاه است
پَسِ این کوه، قرص خورشید است
زیر این ابر، زهره و‌ماه است

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۸:۴۷
راهی به سوی نور

من به واسطه ی علاقه ام به دونستن،کشف کردن و جستجو کردن تقریبا آدم ها و مکاتب و عقاید زیادی رو باهاشون همراه شدم.

رفتم و برگشتم

رفتم و برگشتم 

تا آخر به جایی‌که حس کردم آب هست برای عطشم رسیدم، جایی که رفع دقیق طلبم بود 

و یکی از بزرگترین نعمت های خدا در زندگیم، قرار گرفتن  آدم های خاص و موثر و کم یاب بود.

 

از این آدم ها شهید مطهری برایم جنسش فرق می کند، تاثیرش، نفوذش و محبتش.

و جالبیش این است که حضرت علامه را با ایشان شناختم.

کم کم فهمیدم چقدر از این عمق کلمات را می شود لا به لای حرف های علامه طباطبایی هم پیدا کرد.

و این عمق تنها قطره ی کوچکی از دریایی بود که علامه به آن وصل بود.

و این سرنخ پیدا کردن ها و رفتن ها به منبع رسانید مرا

قرآن

از آن پس بزرگ ترین حسرت زندگی ام،دیر وارد شدن به این وادی بود. 

 

علامه از آن هاست که علو درجه اش همیشه جزء دعاهای روزانه ام هست..

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۹ ، ۱۹:۲۵
راهی به سوی نور

موسیقی دنیا، موسیقی جدیدی شده است.
می شنوی؟
صدای شکستن هیمنه ای که هرگز کسی فکر خط افتادن رویش را هم نمی کرد.
صدای فرو ریختن بنای تئوری های رنگارنگ.
خاموش شدن عربده های جهانِ تجربه. 
بی فایده شدن تکنولوژی در برابر اراده ای برتر.

درهم دریده شدن دموکراسی و لیبرالیسم در به اصطلاح کشورهای قدرتمند.

لا به لای این صداها 
صدای الغوث الغوث مردم جهان هم شنیده میشود.
باید هوشیارانه زیست.

حداقل ما که بشارتی داریم، ما که امید و آینده ای را منتظر هستیم.
جای آن نیست که گم شویم.
در این اوضاع که عجایبش بیش از پیش به چشم می‌آید


وقتی خدا بخواهد
می شود

اگردرمسیر درست هستید 
جدیتتان را بیشتر کنید

دنیا در دور تند تر قرار گرفته است.
همه جهان اتفاقاتی را حس کرده اند.

زمان، زمان توقف و خستگی و ناامیدی نیست.. 
عصر، عصر رها شدن کنترل عالم از دست اومانیست خاک خورده است.

ظلم، حساسیت برانگیز شده 
و...

آنقدر آماده باش که اگر گفتند یک ساعت دیگر ...

جا نخوری...

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۹ ، ۱۷:۳۳
راهی به سوی نور

*روحی لک فدا یا رسول الله*

ادعای آزادی بیان دارند جماعتی دهان دریده که از آزادی چیزی جز یله‌گی نمی‌فهمند و کار  را به جایی کشاندند که برهنگی حق مسلم شد و دفاع از اعتقاد جرم...
به طرز عجیبی جهان به سمت جاهلیت می دود. بوی تعفن زباله‌دان تاریخ از مغرب به مشام می‌رسید
چه فرقی است میان این کاریکاتوریست فرانسوی و آن اعرابی که شکمبه شتر بر سر رسول مهربانی ها خالی کرد؟!
هیچ...
و چه شد آن توهین ها و سختی ها...به کجا رسید؟ جز به فتح مکه؟!! جز به رواج دین؟!! جز به تابیدن نور رحمت محمد (ص)؟!!
عجیب است این حرکت از طلایه داران شیطان که ادعای دانای کل بودن می کنند
آن ها نمی دانند خورشید را نمی توان خاموش کرد،
دریا را نمی توان سر کشید...
عجیب است از فرانسوی ها!
مطرح ترین برند های عطر جهان را دارند 
و نمی دانند شیشه عطر را که بشکنند بوی عطرش بیشتر در فضا میپیچد...
کار خدا اینگونه است که تو می خواهی نام رسول را به متروک بکشانی و اسم محمد ترند اول جستجوی گوگل می شود.

آنها نمی دانند... ما می دانیم که نامت جاذبه ای دارد هزار برابر قوی تر از جاذبه زمین
چون حضرت الله تو را رحمت للعالمین قرار داد.و چه کسی است که در این وانفسای دلهره آرامش نام تورا نخواهد...
ابو جهل ها این روزها پشت میز هایشان نشسته اند و کراوات هایشان را بیخ گلو چسبانده اند و به اسم آزادی بیان جهالت را طرح میزنند. مگر جدشان توانست کاری جز تسلیم انجام دهد
مگر پدرمان توانست چاره ای جز رحمت بیندیشد.
ساز و کار جهان چنان بوده و چنین است. پدر امت! رحمت عالمیان! قلم که سهل است...شیره جانم را بنا باشد روی کاغذ می پاشم و طرحی از رحمتت می کشم عالم گیر...شما که رسمتان صبوری بوده..ولی از ما نخواهید صبوری که کاسه ی صبری برای مان نمانده که لبریز شود. روز میلادت روز اعتبار بخشی به تمام عالم است. روزیست که خلقت هویت گرفت. دعایی کن پدرانه در حق امتی که کوتاهی می کند و توقع بزرگی دارد. تو را قسم به لحظه عروجت! قسم به  قوس و قزحی که گذراندی! قسم به آن وادی امنی که رفتی!قسم به نور مشکاتی که دیدی! دعایی کن برای ما که به نفس حقت این میلاد آخرین میلادی باشد که بی مهدی جشن می گیریم.
قسم به یا مهدی میان در و دیوار کوثرت! قسم به تنهایی های حیدرت! 
قسم به غربت بقیع... قسم به عطر سیب کربلای حسینت
دلمان تنگ است و نفس های مان تنگ تر. این شهر دیگر هوایش را هم از ما دریغ می‌دارد
دعایی کن پسرت از راه برسد و فتح مکه را به فتح قدس پیوند بزنیم،

ان شا الله.

 

#محمد_رحمه_اللعالمین_است
#I_love_muhammad

🔰https://ble.ir/kheyrie_salman

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۹ ، ۲۰:۴۹
راهی به سوی نور