راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۴ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ آبان ۰۱ ، ۱۳:۳۶
راهی به سوی نور

می‌گوییم استقلال، آزادی و بعد گفتیم جمهوری اسلامی. آن‌ها تاکید می‌کردند این اسلامی اش را بیندازند. اگر می‌انداختند، معنای استقلال عوض می‌شد و معنای آزادی هم چیز دیگری می شد. چون استقلال در مفهوم اسلام که پشتوانه ی توکل دارد، درست در می آید. در هیچ جای دیگر امکان ندارد و مستقل باشیم. محال است...

پ.ن: توکل یعنی از هیچ کس جز خدا نترسی

 

#توکل

ضابطه حرکت بر صراط مستقیم

#عبدالحمید_دیالمه

#معرفی_کتاب

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۱ ، ۲۱:۴۲
راهی به سوی نور

یکی میگفت همه می‌توانند لای پر قو، آدمِ بزرگی بشوند اما آزمون حقیقی شخصیت این است که آدم در شرایط سخت تصمیم های درستی بگیرد. از ته دل به این گفته اعتقاد دارم. من اشتباهات زیادی کردم و زندان افتادم اما آن طور که همه می گفتند خودم را تباه نکردم. وقتی آب خنک می‌خورم، خودم را جمع و جور کردم و تصمیم های مهمی گرفتم.

پ.ن: کتاب سرگذشت یک نویسنده از زبان خودش است، پسری بلند پرواز که برای رسیدن به خواسته اش در تلاش است

 

پ.ن۲: نشر اطراف را دوست می دارم❤️

 

 

#حفره

ماجرای خلافکاری که نویسنده شد

#جگ_گانتوس

#نشر_اطراف 

#نوجوان_پسر

#معرفی_کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۱ ، ۲۱:۴۰
راهی به سوی نور

یک روز خسته میشویم ، یونس !

- از مبارزه ؟!

- از آنکه تیرهایمان همه به خطا میرود.

- شاید!

- وحشتناک است.

- خستگی حتی از استبداد هم وحشتناک تر است. خستگی تن دادن است ‌، پذیرفتن است ، کوتاه آمدن است ، کوتاه آمدن وحشتناک است؛ آدم میتواند نجنگد و کوتاه هم نیاید ، اما آن که جنگیدن را برمی‌گزیند و دست آخر آن را رها میکند کوتاه آمده است ؛ سربازی که از جنگ می‌گریزد از آن که پا به جنگ نمی‌گذارد نفرت انگیزتر است..

 

پ.ن : #ارتداد ؛ روایتی از یک فاجعه!!!

فاجعه ای که از یک مخالفت کوچک شروع میشود... اما در نقطه پایان به قدری بزرگ است که مسیر تاریخ را تغییر میدهد...‌ ‌

یک عاشقانه سیاسی مبارزاتی جذاب که بر اساس تخیل نویسنده، در سه بخش «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت» نوشته شده.

‌‌داستان با اوج شروع میشه و من حقیقتا شوکه شدم دائم برمیگشتم تاریخ روز و سال و ماه رو میخوندم میگفتم مگه ممکنه!!!؟؟؟؟؟

مو به تنم راست شد و بغض گلومو فشرد

و از تصور انچه نویسنده روایت میکرد غصه خوردم و ترسیدم...

راستش خیلی نمیخوام توضیح بدم که اگه میخوایین برین سراغ این کتاب براتون همونقدر پر هیجان باشه که برای من بود!

 

 

#ارتداد

#وحید_یامین_پور

#سوره_مهر

معرفی_کتاب

#انقلاب_اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۱ ، ۲۱:۳۸
راهی به سوی نور