راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام هم ولایتی!
عیدت مبارک
روز ها و شب هایت را خدا به علی گره بزند که هر کس که علی وار زیست رستگار شد.امیدوارم به تو بر نخورده باشد که نوشتم هم ولایتی!آخر از امروز به بعد من و تورا زیر پرچم ولایت علی جا داده اند گفتند ولایت علی بن ابی طالب حصنی!امروز روز شادی ماست و روز فخر ماست و روزیست که خدا نعمت بر ما تمام کرد.
زیر سایه علی بودن کیف میدهد.خیلی زیاد.خنکایش عطر بهشت دارد...زیر سایه ی علی بودن حس خانه ی پدری به آدم میدهد.همانقدر آرام.همانقدر امن.روزگار چطور است؟

میدانم خسته ای.خستگی هم دارد.الدنیا سجن المومن.و سجن یعنی زندان.زندانی شدن خستگی هم دارد.اما چند لحظه.شاید قد خواندن این نامه.خستگی هایت را کمی آنطرف تر رها کن.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۴۲
راهی به سوی نور

#مرغ_مقلد

#کاترین_ارسکین

#کیوان_عبیدی_آشتیانی

 

 

-عزیزم...ما باید در یک دنیای واقعی زندگی کنیم. من دوستت دارم چون کیتلین هستی.
- اما تو گفتی آن فیلم یکی از بهترین ها بود
- اره به عنوان یک فیلم. اما این یک زندگی واقعی است. هیچ فیلمی به اندازه ی زندگی واقعی خوب نیست. حتی قابل مقایسه هم نیست.
 بابا در این مورد اشتباه می کند. فیلم ها بهتر از زندگی واقعی هستند چون در فیلم‌ها فقط آدم بدها می‌میرند. یا لااقل آدم می تواند فیلمی را انتخاب کند که در آن آدم بدها می میرند. اگر هم آدم گول بخورد و عوضی فیلمی ببیند که آدم خوب هایش می میرند، می تواند در مغز خودش دوباره آن را بنویسد و آدم خوب ها را زنده نگه دارد و بخش مردن را حذف کند مثل چیزی زائد.
-درست نمی گویم عزیزم؟
- بابا حرف زده بود و من آمادگی گوش کردنش را نداشتم. چی؟
-زندگی یک موهبت خاص است.
- یعنی اینکه... فقط من خواست نیستم؟ همه زندگی ها خاص است؟
-بله.
 چیز خوبی که فهمیدم این است که هر کس باید خاص بودنش را قبول کند برای اینکه زنده است و زندگی می‌کند


پ.ن: برای بچه های نوجوون که خیلی فضای مذهبی ندارن، دنبال هدیه ی کتاب مناسبم، و از اونجا که نسبت به کتاب باید مطمئن بشم کتاب هایی که متناسبشون معرفی شده رو سعی کردم تو کمترین زمان بخونم، این کتاب یکی از اونا بود.
پ.ن۲: کتاب زندگی یک کودک ۱۱ساله ی دچار بیماری آسپرگر(کیتلین) رو روایت می کنه که در خانواده دچار یک بحران شده و حالا کیتلین قصد داره که به این بحران «خاتمه» بده
پ.ن۳: به نظرم کتاب خوبیه اما برای نوجوان های من مناسب نیست، چون هم یه کم سن بزرگ تری نیاز داره هم تلخی اول داستان متناسب روحیه ی الانشون نیست.
پ.ن۴: من کتاب رو دوست داشتم، انقدر که دائم حتی توی مسیر و حین راه رفتن دستم بود، چقدر صداقت و خلوص و هوش و زاویه دید کیتلین دوست داشتنی بود، به نظرم مخاطب بزرگ سال لذت بیشتری از کتاب ببره(حداقل در مورد من و خواهر جان که اینطوری بود)
پ.ن۵: کتاب رو از بین پیشنهادات نویسنده کتاب وریا(خانم محمدی) پیدا کردم،از اینجا
ولی در آخر همون کتاب وریا رو هدیه دادم، به نظر  متناسب ترین گزینه ی موجود برای نیازهای دانش آموزام بود.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۵۴
راهی به سوی نور

#نامه_های_کوفی
#سعید_بیابانکی

 

خیال می کند این بغض ناگهان شعر است
 همین یقین فرو خفته در گمان شعر است
 همین که اشک مرا و تو را در آورده‌ست
 همین،همین دو سه تا تکه استخوان شعر است 
همین که می رود از دست شهر، دست به دست 
هم این شقایق بی نام و بی نشان شعر است
 چه حکمتی‌ست در این وصف جمع ناشدنی
 که هم‌زمان غم نانْ شعر و بوی نانْ، شعر است
 تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد
 همین که می چکد از چشم آسمان شعر است
 از اینکه دفتر شعرش هزاربرگ شده‌ست 
بهار نه، به نظر می رسد خزان شعر است
به گوشه گوشه ی شهر من نوشته‌ام بیتی
تو رفته ای و سراپای اصفهان شعر است
خلاصه اینکه به فتوای شاعرانه ی من
زبان مشترکِ مردمِ جهان شعر است

نامه های کوفی

پ.ن: عکس مقبره امام زاده شاهزاده حسین، کردان.(عاشق حس و حال امامزاده ام یعنی...)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۴۶
راهی به سوی نور

#انسان_در_جستجوی_معنا
#ویکتور_ای_فرانکل
#صوفی_فتیده

این منحصر به فرد بودن و بی همتایی است که افراد را از یکدیگر متمایز می کند و به وجود هر فردی معنای ویژه ای می بخشد...هنگامی که بپذیریم که هیچ شخصی نمی تواند جای شخص دیگری را بگیرد، مسئولیت هایی را که  در زندگی به ما واگذار شده می پذیریم و آن را ادامه می دهیم تا همه ی عظمتش را درک کنیم.
شخصی که از مسئولیت خود در قبال بشریت آگاه است و می داند انسان هایی وجود دارند که از صمیم دل و از ژرفای وجود در انتظار او هستند و یا این که یک کار ناتمام در انتظار اوست، هرگز قادر نخواهد بود زندگی اش را حرام کند. او که به «چرایی» وجودش پی برده، قادر است با تمام «چگونگی» ها بسازد.

 

پ.ن: اینکه بعد سال ها  مکتب  مهنادرمانی می گه نظریه روانکاوی و فروید اشتباه هست که می گن: «انسان چیزی نیست جز زاده ی شرایط»، اینکه بعد از سال ها می فهمن که  نظریه ی همه چی به نیاز جنسی ختم میشه و انسان ها وقتی نیازهای اولیه شون نرسن همه یه شکل می شن، این ها نظریه های جبرگرایانه  و اشتباهی است  خوبه، اما یه سوال؟ چطوری با عمرها و زندگی ها بازی می کنید با این نظریات من درآوردیتون؟ چطور قبل رو جبران می کنید.
پ.ن۲: نمی دونم ناراحت کننده است یا خوشحال کننده که کتاب در قرن بیست به این می پردازه که قرن حاضر، قرن« خلاء وجودی» هست، می گه انسان ها ارزش ها و معنی هایی دارند که حتی از نیازهای اولیه ی مازلو هم مهم تره، و برای رسیدن به اون معنا حاضرن خیلی از نیازهای مادی رو نادیده بگیرن، میگه معنویت گم شده ی قرن حاضر هست. میگه درد و‌رنج ها مسیرهای حرکت انسان به سمت معنا و هدف هستن و باید مبارک دونستشون، میگه مرگ اگاهی باعث زندگی زیباتر میشه و...
پ.ن۳: الحمدالله که بشر به این سمت داره میره
هر چند دیر
الحمدالله که دین من ۱۴قرن قبل اینا رو گفته بود
الحمدالله که حد و حدود معنا و معنویت دین من خیلی خیلی بزرگ تر و‌کامل  از معنویت تعریف شده برای اون هاست
شکر ...هزار بار شکر...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۲
راهی به سوی نور

#به_دخترم
#ابوالفضل_اقبالی

-در آمریکا در هر ۹۰ثانیه یک نفر مورد تجاوز قرار می گیرد (سازمان عفو بین الملل، ۱۳۸۲)
- در سال ۲۰۰۵ بیش از ۲۰۰ هزار دختربچه کودک و نوجوان در آمریکا مورد آزار جنسی قرار گرفتند که ۴۴درصد آن ها نوجوان بین ۱۲تا۱۸سال هستند.(سازمان بهداشت جهانی ۲۰۰۶)
- بر طبق آمار وزارت دادگستری آمریکا هر دو دقیقه یک زن در این کشور مورد تجاوز قرار می گیرد، یک زن آمریکایی در طول زندگیش ۲۵تا۲۶ درصد احتمال دارد که مورد تجاوز قرار گیرد(۱از۴) 
-طبق برآورد اف بی آی (پلیس فدرال آمریکا) تنها ۳۷٪ از کسانی که مورد تجاوز قرار می گیرند به پلیس گزارش می کنند و...

 

پ.ن: کتاب نامه های یک دختر دانشجو است به خانواده در مورد شبهاتی که درباره ی حجاب و‌زنان برایش پیش امده و جواب های خانواده به او
پ.ن۲: از ابوالفضل اقبالی قبل این از گشت ارشاد تا چادر المیرا رو خونده بودم، این کتاب هم در همون روند منطقی، بدون تکلّف و حاشیه های غیر مرتبط خوب وارد بحث شده بود
پ.ن۳: میدونید، به نظرم چون اصل رو در عدم پوشش گرفتیم، حالا باید جواب بدیم چرا باید جلوی پسر عمو و‌ شوهر خاله و ... باید پوشش داشت، یا چرا اصلا پوشش؟ در صورتی که اگر سیر منطقی رحمت، بیت و... رو پیش می رفتیم باید می گفتیم چی میشه که خدا اجازه داده این جا پوشش نداشته باشیم؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۶
راهی به سوی نور

 ایام اعتکاف امسال ، یاد گرفته بودم که آدم ها اندازه ی نیازهای درک شده شون رشد می کنن، یعنی فهمیدم  یه طرفِ رشد و بزرگ شدن، خواست و تقاضای ماست که با درک نیازهای واقعی مون فعال میشه. اون موقع دعا کردم خدا نیازهام رو بهم نشون بده و می دونستم نیاز های جدید با مواجه شدن با موقعیت های جدید ممکن میشه، یعنی تجربه هایی که قبلا نداشتی، و بعد قرار گرفتن در اون شرایط می فهمی خیلی چیز ها کم داری پس طلب کردن، درونت فعال میشه.

خلاصه این دعا و‌خواسته ام رو‌ تو ‌دفترچه ام نوشته بودم، اما یادم رفته بود. تا اینکه

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۳۳
راهی به سوی نور


قسم به دیده‌ی یعقوب و بوی پیرهنی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۸ ، ۰۳:۰۰
راهی به سوی نور
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۷
راهی به سوی نور