راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

#شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی

خاطرات #شهید_شاهرخ_ضرغام

 

با شلیک اولین گلوله یکی از تانک‌‌های دشمن هدف قرار گرفت.

#شاهرخ که خیلی خوشحال بود، داد زد: دَمِت گرم. مادرش رو!!

تا نگاهش به من افتاد، حرفش را قطع کرد. اعضا گروه مثل خودش بودند. اما بی‌ادبی بود جلوی #برادر کوچک‌تر.

سریع جمله‌اش را عوض کرد: بارک‌الله، مادرش رو شوهر دادی!

 

..........

 

 به شاهرخ گفتم: من خیلی خسته‌ام. خوابم می‌یاد.

گفت: برو پشت نفربر اونجا یک #پتو هست که یکی زیرش خوابیده. تو هم کنارش بخواب. بعد هم خندید!

من هم رفتم و خوابیدم. هوا سرد بود بیشتر پتو را روی خودم کشیدم!

ساعت چهار صبح بود. روز هفده آذر. با صدای یک انفجار از خواب پریدم.

بلند شدم و نشستم. هنوز در عالم خواب بودم. پتو را کنار زدم. یک‌دفعه از جا پریدم.

جنازهٔ متلاشی‌شده یک عراقی در کنارم بود

 

پ‌ن) داستان زندگی ۳۱ ساله‌ی شاهرخ یه درسایی توش داره و یه نکاتی که میشه باهاش زندگی کرد...

دونستنش هم باعث غبطه‌س... هم امید...

یه چیزی توی وجودشون هست که ارزشمنده و خدا خریدارش میشه!

شاید #معرفت شاید #ادب شاید #غیرت شاید زلالی دل ♡

امثال این آدما رو خدا خیلی دوست داره که دستشونو خودش میگیره و پروازشون میده ...

#حر #طیب #شاهرخ #دریاقلی و ...

خدایا ،من، بندهٔ خوبت اگر نبودم،

دوست هم نداشتم بندهٔ بدت باشم...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۰ ، ۱۳:۰۴
راهی به سوی نور

#بودن

#برژی_کاشینسکی

#مهسا_ملک_مرزبان

 

چنسی به خودش آمد. حس کرد ریشه ی افکارش به یکباره از داخل خاک مرطوب کنده شده و با فشار به سمت فضایی غریب رانده شد. به فرش چشم دوخت. بالاخره گفت “رشد گیاهان باغ فصل خاصی دارد. بهار و تابستان هست، اما پاییز و زمستان هم از راه می رسد. بعد دوباره بهار و تابستان می شود. تا زمانی که ریشه ها خشک نشدند، همه چیز درست است و ختم به خیر می شود.” نگاهش را از زمین کند. راند به او نگاه کرد و به تائید سری تکان داد. انگار رئیس جمهور هم خوشش آمده بود.

 

پ.ن: داستان کوتاهی درباره ی باغبانی به نام چنسی که بعد از مرگ پیرمرد صاحب خانه، مجبور است به دنیای دیگری پا بگذارد که در آن حتی ساده ترین حرف های او، نیاز بحران های حل نشده است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۱
راهی به سوی نور

#خانواده

#مقام_معظم_رهبری

به سبک یک جلسه ی مطول مطوی در محضر مقام معظم رهبری

 

خانواده، کلمه‌ای طیّبه است. کلمه‌ی طیّبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‌تراود و به پیرامون خودش نفوذ می‌دهد. کلمه‌ی طیّبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح بشر اهدا کرده...

جامعه‌ی اسلامی، بدون بهره‌مندی کشور از نهاد خانواده‌ی سالم، سرزنده و با نشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند. بالخصوص در زمینه‌های فرهنگی و البته در زمینه‌های غیرفرهنگی، بدون خانواده‌های خوب، امکان پیشرفت نیست. پس خانواده لازم است، حالا نقض نشود که شما می‌گویید در غرب خانواده نیست؛ پیشرفت هم هست. آنچه که امروز در ویرانی بنیاد خانواده در غرب روز به روز بیشتر دارد. نمودارهایش ظاهر می‌شود، اینها اثرش را خواهد بخشید؛ هیچ عجله‌ای نباید داشت. حوادث جهانی و حوادث تاریخی این‌جور نیست که زود بازده و زوداثر باشد؛ اینها به‌تدریج اثر خواهد گذاشت، کما اینکه تا حالا هم اثر گذاشته. آن روزی که غرب به این پیشرفت‌ها دست پیدا کرد، در آنجا هنوز خانواده سرجای خودش بود؛ حتی مسئله‌ی جنسیت با همان رعایت‌های اخلاقیِ جنسی- البته نه به شکل اسلامی، بلکه به شکل خاص خودش- وجود داشت. اگر کسی با معارف غربی آشنا باشد، هم در اروپا و هم بعداً در آمریکا این را می‌بیند و مشاهده می‌کند. این مسئله رعایت‌های اخلاقیِ دو جنس نسبت به یکدیگر، مسئله‌ی حیا، پرهیز از تهمت، اینها چیزهایی بود که آن روز یک زمینه‌هایی فراهم شد و به اینجا رسید. وضع امروز هم فردای بسیار تلخ و سختی را برای آنها رقم می‌زند،

اینی که می‌بینید غربی‌ها در داخل کشورهای شرقی، کشورهای اسلامی، کشورهای آسیایی، این همه سعی می‌کنند شهوت‌رانی را رواج بدهند، برای چیست این؟ یکی از عللش همین است که می‌خواهند با این کار خانواده‌ها را متلاشی کنند تا فرهنگ اینها را تضعیف کنند تا بتوانند سوار اینها بشوند. چون یک ملتی تا فرهنگش تضعیف نشود، کسی نمی‌تواند او را مهار کند، به دهان او دهنه بزند و سوار او بشود و او را براند. آن چیزی که ملت‌ها را بی‌دفاع می‌کند، دست اجانب اسیر می‌کند، از دست دادن هویت فرهنگی‌ست. این کار هم، با برهم خوردن بنیاد خانواده‌ها در جامعه، آسان می‌شود برای استعمارگرها و دشمن‌ها...

 

پ.ن: از بین تمامی کتاب هایی که یا موضوع خانواده خوندم، به جرأت می تونم بگم، موجزترینِ در عین حال کامل ترین، منطقی ترین، متناسب فطرت ترین، روشن‌فکرانه ترین و... این کتاب بود.

خدا حفظ کنه رهبر به این عالمی و دانایی و روشنفکری رو...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۲۵
راهی به سوی نور

#مامان_و_معنای_زندگی
#اروین_د_یالوم
#سپیده_حبیب

می‌دانم احساس خوبی نسبت به خونه‌ات، پاهات و پوستت نداری. ولی این‌ها «تو» نیستند. این‌ها فقط چیزایی «درباره‌ی» تو هستند، نه «تو»ی اصلی و حقیقی. به اصل خودت نگاه کن. آنجا چه چیزی را می‌خواهی تغییر بدهی؟


پ.ن مهم: کتاب روانشناسی با رویکرد اگزیستانسیالیستی است، رویکردی که در عین نکات مثبتش، نقد های جدی هم دارد و در حل خیلی از سوالات هنوز به نتیجه واحد نرسیده(پارادوکس های خود مکتب).
بیان آزادی مطلق، تکلیف گریزی، ارزش سازی بر اساس پسند انسان، انسان محوری، تاکید بر حیات دنیایی و تاریک خواندن مرگ و...
پس کتاب رو نقادانه باید خوند...
پ.ن۲: چند تا کتاب مرتبط با روان شناسی معناگرا رو برای پایان نامه ام خوندم. مقایسه ی عمق و گستره ی معنا, وجود، ارزش و... توی این مکاتب با اسلام خیلی پندآموز بود برام.
الحمدلله از دین اسلام که هرچه بیشتر می فهمیش، نه تنها از علاقه ات بهش کم نمیشه، بلکه بیشتر هم میشه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۹ ، ۲۲:۵۶
راهی به سوی نور

#دیالمه
#محمد_مهدی_خالقی
#مریم_قربان_زاده
نشر معارف

...اعتقاد داشت عدم شناخت اصول در بزنگاه های سخت مبارزه، هر انسان پُر ادعایی را دچار لغزش می‌کند... تسلط اش در مباحث نظری اعتقادی و سیاسی در کنار تقوا و قوّت نفس، برگ برنده اش بود. اعتماد به نفس وحید در صلابت و شجاعت اش نمود داشت. ایمان او به حقانیت اسلام بر قوت قلبش می افزود.
 وحید خودسازی فردی، کسب آگاهی دینی و آمادگی مذهبی را شرط اول ورود به عرصه‌های سیاسی می دانست. بعضی ها جنبه انقلابی قوی ای داشتند و از نظر مذهبی ضعیف بودند.‌ عده‌ای بچه مذهبی های خوبی بودند، اما کمیت انقلابی بودنشان می لنگید. وحید اما جمع هر دو بود، یک مسلمان انقلابی معتقد. به نظر او تا وقتی مبنای اعتقادی آدم درست نباشد، عرصه سیاست او را به انحراف می کشاند. نمونه اش سازمان مجاهدین بودند که به عنوان یک گروه اسلامی، تغییر ایدئولوژی دادند و‌مارکیست شدند. وحید می گفت کسی که می خواهد کار سیاسی بکند اول باید بُنیه اعتقادی اش را تقویت کند.


پ.ن: شهید دیالمه رو دوست داشتم. اما بعد از این که شروع کردم به خوندن و‌مباحثه ی کتاب هاشون خیلی بیشتر به هوش و شجاعت و کارآمدی شون پی بردم. 
پ.ن۲: به جرأت می تونم بگم خیلی از کسانی که وارد سیاست میشن، خیلی از تشکیلاتی هایی که بعدا موثر می تونن واقع بشن متاسفاته این جنبه ی تقویت بنیه اعتقادیشون می لنگه! و همین میشه نقطه ی ورودشون در وادی انحراف...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۱۴
راهی به سوی نور

#سرشار_زندگی
#جان_فانته
ترجمه: #محدرضا_شکاری

 

نشسته بودم کنار او و از حس نوع تازه ای از تفکر لذت می بردم. چون افکار آدم در اینجا فرق می کرد. بیرون، آن طرف درهای چوبی، به فکر مالیات و ‌بیمه بودی، به فکر حل شدن ها و ناپدید شدن ها، قضیه منهتن و مارتینی ها را سبک سنگین می کردی، مظنون می شدی به مدیر برنامه هایت که نکند نارو بزند، به دوستت که نکند خیانت کند، به همسایه ات که نکند حماقتی ازش سر بزند...در این مکان به مالیات و بیمه فکر نمی کردم و مدیر برنامه ها و دوست و همسایه ام به نوعی تجزیه شده و شکل روحانی و زیبایی به خود گرفته بودند؛ آن ها هویت های مستقل بودند نه موجودات زنده، انسان بودند نه خوک.

سرشارِ زندگی

 

پ.ن: کتاب زندگی یک زوج که در انتظار تولد فرزندشان هستند را روایت می کند؛ که به واسطه ی بارداری، زن خانه تصمیم جدیدی برای زندگی می گیرد که حتما بر زندگی شوهرش نیز تاثیر خواهد گذاشت...

پ‌.ن۲: کتاب خوبی بود، یعنی بد نبود، حرفای جدی داشت برای گفتن که گاهی لابه لای شوخی های کتاب، تلخیش گرفته میشد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۴۴
راهی به سوی نور

#در_جست_و_جوی_ثریا
#عبدالرسول_کشمیری

تصحیح و بازنگری: سعید عاکف
نشر ملک اعظم

یه شب از تنهایی حوصلم سر رفته بود که به خانمم گفتم بیا بریم یه کمی قدم بزنیم. اون موقع به ورزش نانچیکو علاقه مند شده بودم و همیشه دو تا نانچیکو تو دستم بود و دائما تمرین می کردم....بعد راه افتادیم سمت خونه سید مهدی که همون نزدیکیا بود. در حالی که دو تا نانچیکوهام تو دستم بود و داشتم باهاشون ور می رفتم، زنگ خونه شون رو زدم. از پشت آیفون یکی گفت بفرمایین. فکر کردم صدای قناده. خواستم سر به سرش بذارم؛ گفتم: سی دی، عکس، پاستور، عرق و هرچی خلاف بخوای دارم.

آیفون قطع شد و یه مرتبه دیدم صاحب خونه شون با خانمش در حالی که یه چوب بزرگ تو دستش بود، اومد دم در. فهمیدم خیط کاشتم و جای این که زنگ پایین رو بزنم، زنگ صاحب خونه رو زدم. یه مرتبه چشمش به من افتاد که دو تا نانچیکو تو دستمه، با ظاهری مذهبی، و با یه خانم بسیار محجبه که همرامه. بنده خدا منو نمی شناخت، حرفایی که از پشت آیفون شنیده بود، اصلا به ریخت و قیافه من و خانمم نمی خورد و برای همین کاملا هنگ کرد. من فقط آب گلوم رو قورت دادم و گفتم: منظورم سی دی خام، عکس آقا، کارت ملاقات رهبری و عرق بیدمشک بود.....

 

در جست و حوی ثریا


پ.ن: کتاب درباره ی رسول، دانشجوی شیطون و نخبه دانشگاه تهرانِ که در مسیر دانشگاه در حال کسب موفقیت های زیادی هست اما تصمیمی می گیره که باعث تغییرات مهمی در زندگیش میشه.

پ‌.ن۲: توی کتاب از همه چی گفته شده، از ارتباط آدم ها با خدا، از توجه هایی که باید به امتحان های خدا کرد، از مثال های خوب برای اتفاق های واقعی و دغدغه های نویسنده درباره حوادث دنیای اطرافش.

پ.ن۳:  من با یه سری حرفای کتاب موافق نیستم

پ.ن۴: انتشارات ملک اعظم خیلی کتابای خوبی داره چاپ می کنه، خدا خیر بده به آقای عاکف.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۳۱
راهی به سوی نور

هم کتاب بخونید

هم کار خیر کنید 

هم جایزه بگیرید

هم طبق برنامه ی مطالعاتی خودتون پیش برید 

کتابهار

فقط کمک می کنه یه کم منظم تر و عمیق تر و‌ در فضای رقابتی تر کتاب بخونید

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۶
راهی به سوی نور

#تولیپ
#رومن_گاری
#کاظم_سادات_اشکوری


دنیای ما به ایمان نیاز دارد، بشر بدون اعتقاد نمی تواند زندگی کند..
شاید علمای تاریخ به ما اعتراض کنند که سعی می کنیم موضوعی را تعمیم دهیم..
باید بگوییم که ما سریع تر این راه را پیموده ایم. می خواستیم قبل از اینکه خیلی دیر بشود، وجدان ها را بیدار کنیم.

پ.ن: تولیپ اصلا کتاب خوبی نبود!یا ترجمه ی بدی داشت یا واقعا همین قدر گنگ و‌پیچیده و در هم نوشته شده بود! نخونیدش😂منم در یه اشتباه محاسباتی خریدمش مجبور شدم بخونم ببینم چیه! 
حضرت آقا یه نویسنده فرانسوی که خوب می نویسه رو‌معرفی کرده بودند که بخونیم کتاباشو. منم تو‌طرح تخفیف کتاب رفتم دو تا از کتاباشو خریدم
ولی نگو آقا رومن رولان منظورشون بوده! من اشتباهی کتابای رومن گاری رو خریدم😂
دیگه تو‌ رودربایستی! خوندم ببینم چی میگن...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۴۴
راهی به سوی نور

#انسان_در_جستجوی_معنا
#ویکتور_ای_فرانکل
#صوفی_فتیده

این منحصر به فرد بودن و بی همتایی است که افراد را از یکدیگر متمایز می کند و به وجود هر فردی معنای ویژه ای می بخشد...هنگامی که بپذیریم که هیچ شخصی نمی تواند جای شخص دیگری را بگیرد، مسئولیت هایی را که  در زندگی به ما واگذار شده می پذیریم و آن را ادامه می دهیم تا همه ی عظمتش را درک کنیم.
شخصی که از مسئولیت خود در قبال بشریت آگاه است و می داند انسان هایی وجود دارند که از صمیم دل و از ژرفای وجود در انتظار او هستند و یا این که یک کار ناتمام در انتظار اوست، هرگز قادر نخواهد بود زندگی اش را حرام کند. او که به «چرایی» وجودش پی برده، قادر است با تمام «چگونگی» ها بسازد.

 

پ.ن: اینکه بعد سال ها  مکتب  مهنادرمانی می گه نظریه روانکاوی و فروید اشتباه هست که می گن: «انسان چیزی نیست جز زاده ی شرایط»، اینکه بعد از سال ها می فهمن که  نظریه ی همه چی به نیاز جنسی ختم میشه و انسان ها وقتی نیازهای اولیه شون نرسن همه یه شکل می شن، این ها نظریه های جبرگرایانه  و اشتباهی است  خوبه، اما یه سوال؟ چطوری با عمرها و زندگی ها بازی می کنید با این نظریات من درآوردیتون؟ چطور قبل رو جبران می کنید.
پ.ن۲: نمی دونم ناراحت کننده است یا خوشحال کننده که کتاب در قرن بیست به این می پردازه که قرن حاضر، قرن« خلاء وجودی» هست، می گه انسان ها ارزش ها و معنی هایی دارند که حتی از نیازهای اولیه ی مازلو هم مهم تره، و برای رسیدن به اون معنا حاضرن خیلی از نیازهای مادی رو نادیده بگیرن، میگه معنویت گم شده ی قرن حاضر هست. میگه درد و‌رنج ها مسیرهای حرکت انسان به سمت معنا و هدف هستن و باید مبارک دونستشون، میگه مرگ اگاهی باعث زندگی زیباتر میشه و...
پ.ن۳: الحمدالله که بشر به این سمت داره میره
هر چند دیر
الحمدالله که دین من ۱۴قرن قبل اینا رو گفته بود
الحمدالله که حد و حدود معنا و معنویت دین من خیلی خیلی بزرگ تر و‌کامل  از معنویت تعریف شده برای اون هاست
شکر ...هزار بار شکر...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۲
راهی به سوی نور