راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشگاه» ثبت شده است

#به_دخترم
#ابوالفضل_اقبالی

-در آمریکا در هر ۹۰ثانیه یک نفر مورد تجاوز قرار می گیرد (سازمان عفو بین الملل، ۱۳۸۲)
- در سال ۲۰۰۵ بیش از ۲۰۰ هزار دختربچه کودک و نوجوان در آمریکا مورد آزار جنسی قرار گرفتند که ۴۴درصد آن ها نوجوان بین ۱۲تا۱۸سال هستند.(سازمان بهداشت جهانی ۲۰۰۶)
- بر طبق آمار وزارت دادگستری آمریکا هر دو دقیقه یک زن در این کشور مورد تجاوز قرار می گیرد، یک زن آمریکایی در طول زندگیش ۲۵تا۲۶ درصد احتمال دارد که مورد تجاوز قرار گیرد(۱از۴) 
-طبق برآورد اف بی آی (پلیس فدرال آمریکا) تنها ۳۷٪ از کسانی که مورد تجاوز قرار می گیرند به پلیس گزارش می کنند و...

 

پ.ن: کتاب نامه های یک دختر دانشجو است به خانواده در مورد شبهاتی که درباره ی حجاب و‌زنان برایش پیش امده و جواب های خانواده به او
پ.ن۲: از ابوالفضل اقبالی قبل این از گشت ارشاد تا چادر المیرا رو خونده بودم، این کتاب هم در همون روند منطقی، بدون تکلّف و حاشیه های غیر مرتبط خوب وارد بحث شده بود
پ.ن۳: میدونید، به نظرم چون اصل رو در عدم پوشش گرفتیم، حالا باید جواب بدیم چرا باید جلوی پسر عمو و‌ شوهر خاله و ... باید پوشش داشت، یا چرا اصلا پوشش؟ در صورتی که اگر سیر منطقی رحمت، بیت و... رو پیش می رفتیم باید می گفتیم چی میشه که خدا اجازه داده این جا پوشش نداشته باشیم؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۶
راهی به سوی نور

#دانشگاه_نامه

#عباس_احمدی

منظومه طنز



همان گونه که می دانید امروز

بود تولید علم، مبحث روز

ولیکن عده ای بد فهم کردن

از این تعبیر، وارون وهم کردن

گمان کردند ایشان بی مقاله

رسیدن تا به غربی ها محاله

بکوشیدند و آی.اس.آی دادند

و در رنکینگ، خود را جای دادند

خلاصه کمک کم افزون شد مقالات

شد آباد از ریال ما، مجلات

بسا ژورنال هندی یا فرنگی

بدون داوری، فوری پلنگی

گرفته پول و فورا چاپ کردند

به شادی سایت خود را آپ کردن

دل کفّار و استکبار خون شد

به دنیا رتبه ی ایران فزون شد

.

.

.

و دارالعلم ما این سان فشل شد

به دارالترجمه گویا بدل شد

به کار مملکت شاید نیاید

ولی در جیبشان اسکن بزارید

تقلب باب شد با داده سازی

که شد با آبروی علم بازی

نباشد معنی تولید علم این

اگر این است، صد رحمت به داروین


پ.ن: اینجاست که شاعر میگه: جانا سخن از زبان ما می گویی!

پ.ن۲: من می دونم چطوری وزیر بهداشت می تونه پنجاه تا مقاله در سال بده! 

وقتی مای دانشجو مجبوریم اسم استاد هیچ کاره در مقاله رو نویسنده اول بزنیم واگرنه واحد رو پاس نمیشیم، یا برای نمونه گیری ها، مسئول بخش نمی ذاره کاری کنیم مگر اینکه اسمش به عنوان نویسنده همکار اضافه بشه، آیا جناب وزیر نمی توانند از این گونه کارها بنومایند؟!

البته که ممکنه با این وقت شلوغ و مسئولیت سنگین ماهی سه تا مقاله هم بده! ما چه می دونیم...

پ.ن۳ فقط اینو بگم من برای دفاعم مجبورم یه مقاله آی اس آی بدم! شیش ماهه تو پروپوزالش موندم! تازه به قول استاد: موضوعت عالیه ولی ممکنه مجلات غربی استقبال نکنن!چاپ نشه، اونوقت نتونی دفاع کنی!!! 

یعنی رفع نیاز مملکت خودمون کشک!

پ.ن۴: در ادامه پی نوشت سوم، من می دونم بیماری های شایع آمریکای جنوبی چیه! می دونم طبق فرهنگ مردم فلان کشور اروپایی، فلان مدل درمان کردن درست نیست و دیدگاهشون نسبت به یه سری موارد درمانی چیه، ولی  نمی دونم فرهنگ مردم دماوند درباره ی مثلا تزریق خون چطوریه؟ من حتی نمی دونم بیماری شایع فلان استان چی هست!

چون تمامی text های گرامی ترجمه شده هستند و یا در بهترین حالت گردآوری شده!!!😞

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۸
راهی به سوی نور

#این_جبهه_نیرو_ندارد

#سید_ابراهیم_رئوف_موسوی


🔸آنکه آمده است دانشگاه و جوری درس می‌خواند که خدا راضی باشد، با این صبح کردن و شب کردن ها هم مشکلی ندارد، خوش بحالش. اما آنکه می‌خواهد آنجایی بایستد که پاسخ هل من ناصر امامش را داده باشد، باید به این سوال پاسخ بگوید که چرا از بین این همه کار و راه، دانشگاه را انتخاب کرده است؟

🔹....فکر کردیم شهدا چه کار می‌کردند و چرا می‌جنگیدند. دیدیم برای حفظ انقلاب اسلامی می‌جنگیدند. پرسیدیم امروز حفظ انقلاب اسلامی چگونه ممکن است؟ می‌گفتم ای کاش ما دانشجو نبودیم و نمی آمدیم دانشگاه. چون وظایفی که آقا برای دانشجو تعیین کرده است خیلی سنگین است. بعدش گفتم این چه فکری است؟! مثل این است که کسی در زمان جنگ بگوید خوب شد نرفتیم جبهه. وگرنه همه تکالیفی که امام بر دوش رزمنده می‌گذاشت بر عهده ماهم بود.

این جبهه نیرو ندارد

پ.ن: فرق است بین برای خدا کار کردن یا کار را برای خدا کردن...

کارتان را برای خدا نکنید!

برای خدا کار کنید!!

تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا

"شهید آوینی"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۶
راهی به سوی نور

#دانش_و_دانشگاه_اسلامی_وضعیت_کنونی_و_راهکارهای_وصول_به_آن

#علی_بهادری_جهرمی

#رضا_نیازی


فرزندان عزیزم! شما در دانشگاه ها به نام اسلام و برای تأمین هدف های عالیه‌ی اسلامی، فعالیت می کنید. این خصوصیت اگر در عمل تحقق یابد، می توان گفت که کمتر فعالیتی، از لحاظ ارزش با آن برابری تواند کرد...نیت های خود را خالص کنید و با هر نامی که در دانشگاه به فعالیت اسلامی سرگرمید، آن فعالیت را منتظم، هوشمندانه، همراه با حکمت و‌کاردانی و به دور از جنجال های بیهوده و تعارض های بد فرجام شکل دهید.


علم یعنی «سلاح»، ایمان یعنی «به کار برنده»، ایمان است که جهت علم را مشخص می کند.

باید تلاش کنید#کار_دست_شما_دانشجویان است

پ.ن: دانشگاه اسلامی، نمیشه تا وقتی دانشجوهاش اسلامی نباشن!

پ.ن۲:کاریکاتوری ترین نظر درباره دانشگاه اسلامی فقط جدا کردن جنسیت و خواهرم حجابت و برادرم نگاهت هست!این همه ی آنچه می خواهیم قطعا نیست....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۴
راهی به سوی نور

#سلامت_معنوی

چیستی،چرایی و چگونگی

#دکتر_فریدون_عزیزی


این سوال مطرح است که آیا کشورهایی که توانسته اند به ماه بروند و یا نقشه ژنوم انسانی را مشخص کنند اولی تر هستند که سلامت معنوی را تعریف کنند؟ 

برخی نویسندگان غربی بر این باورند که همانگونه که در سایر علوم فیزیکی پیش قراول علمی بودند(!)، در مورد سلامت معنوی نیز چنین خواهد بود، در حالی که با تفکر عمیق می توان به این نتیجه رسید که کلید حل مشکل در دست جوامع مذهبی است که تبعیت کامل از دین و معنویات در امور فردی و اجتماعی را برای رسیدن به جامعه نمونه و آرمانی موثر می دانند.

سلامت معنوی

پ.ن:چقدر دلم می خواد یه کار مفید تو این زمینه بکنم....دعا کنید 

پ.ن۲: یه سری حرف ها قشنگه، وقتی از زبون ادم های علمی مملکتت زده بشه قشنگترم میشه...خدا امثال دکترعزیزی رو حفظ کنه واسه این مملکت...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۱
راهی به سوی نور

#نشت_نشا

#رضا_امیرخانی


حالا اصلا باورمان نمی شود که علم بتواند رنگ دینی بگیرد. فی الفور فریاد می کشیم که دو دو تا چهارتا که دینی و غیر دینی ندارد. هندسه که اسلامی و غیر اسلامی ندارد. اما نمی فهمیم که اگر زنده گی دانشمند، دینی باشد، نمی تواند برای پول بیشتر داروی بدتر بسازد، نمی تواند رضای خدا را نادیده بگیرد، نمی تواند...

نمی فهمیم که سلوک دینی، علمی می سازد مقدس. علمی که پیشرفتش معادل نیست با نابودی محیط زیست و شکاف طبقاتی. نمی فهمیم که علم مبتنی بر بازار  روندش، جهتش، سمت و سویش، پیش رفتش و همه چیزش متفاوت است با علم مبتنی بر قناعت...

نشت نشا

پ.ن:بعد خوندن کتاب دو تا حس کاملا متفاوت بهم دست داد

از این که تو این مدل دانشگاه هایی دارم درس می خونم بی انگیزه شدم؛

و برای موضوع پایانامه و درس خوندن به امید ایجاد تغییر، پر از انگیره....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۵۸
راهی به سوی نور

تجربه مربی گری برام خیلی درس و نکته داشت. از تجربه های شیرین و بعضا خنده دارش گرفته ( مثلا اینکه دانشجوهام فکر کردن من ترم بالایی افتاده ام! و منتظر استادشون بودن! یا اینکه آقایون دانشجو با دو برابر قد و سن، استاد صدات بزنن و خودت خنده ات بگیره!) تا اتفاقاتی که نگرانت و یا حتی ناراحتت می کنه.

پوسته ی استاد و شاگردی، پوسته ای جدا است از همکلاسی بودن و دوست بودن و آشنا بودن. وقتی بتونی اعتماد جلب کنی، اونوقت کلی حرف یواشکی هست که دنیای دیگه ای رو برات باز می کنه.

تجربه ای جدید از حس مسیولیتِی که هرگز تجربه اش نکرده بودی، نگران پرورشِ کنار آموزش بودنی که یه عمر نبودشو حس کردی،... و الان باید بیش از محتوای علمی حواست به راه و پیام این پرورش باشه.


استاد بودن سخته...

استاد خوب و موثر بودن سخت تر...


باید یاد بگیری خستگی های کارهای دیگه ات هرگز مانع راهت نباید بشه که هیچ، تازه  انگیزه بشه برای ادامه راه....

نباید فکر کرد و فکر کرد و همیشه زیر آب موند، نباید همیشه تو انتزاع موند. یه روز باید سرتو از آب دربیاری و بفهمی چطور می خواهی افکارت رو عینی اش کنی.. عینیتی که قطعا از تفکرات و وظایفت خارج می شه.

مگر نه اینکه انفاق پر کردن خلاء ها است.. خلاء های دانشگاه اسلامی که تا اسلامی نشه مملکت اسلامی نمی شه، دانشگاهی که مرکز تحولات جامعه هست کجاست؟

چرا انقدر ساده داریم از کنار این نهاد رد می شیم؟

نگاه کن! به اطرافت نگاه کن!

چقدر از دوستانت و آشناهات مسیر زندگیشون به قبل و بعد دانشگاه اومدن تقسیم شده؟

چقدر این تغییرات رو دیدیم و برامون مهم بوده؟

چرا فکر می کنیم در برابر این مادر و پدرهای فردا مسیولیتی نداریم؟ چرا این تلاش ها رو سطحی می دونیم؟

اولویت های فردی رو کاری ندارم. ممکنه یه روز به خاطر حفظ وطن و امنیت نظامی کشورم مجبور باشم دانشگاه رو در برهه ای رها کنم و برم دفاع کنم، ممکنه یه روز به خاطر حفظ خانواده و تربیت فرزندم در شرایط تزاحم و اولویت های زن بودنم نیاز رو جای دیگه تشخیص بدم؛ اما آیا علم و تسخیر مراکز علمی که اولین قدم تغییر نظام آموزشی فشل فعلی هست، اولویت امت حزب الله انقلابی ما محسوب میشه؟

سطحی نگری است اگر عینی، مصادیق ذهنی یمان را دنبال نکنیم....

 

 



پ.ن: آدم خوب به عقیده خوب داشتنه...عقیده هایی که توی تک تک رفتارهات معلوم باشه...

توی اخلاقت، رفتارت، نوع انتقاد پذیری و انتقاد کردنت، روی نحوه و کیفیت و هدف درس خوندنت، روی برخورد با خانواده و دوست و همکار و آشنات، توی اولویت بندی هات و...

نمیشه فکر کنی چون عقاید خوبی داری دیگه حله! پس کو نماد بیرونیش؟؟

پ.ن 2: استاد شهید مطهری به معنای واقعی استادم بودن. هرچقدر که بیشتر ازشون یاد می گیری بیشتر می فهمی چقدر نمیدونی...خدا بر درجاتشون بیفزاید ان شاء الله...شادی روحشون صلوات

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۰۱
راهی به سوی نور