راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




با اجازه بزرگ تر ها بله

چهارشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۴۷ ب.ظ

#با_اجازه_بزرگ_تر_ها_بله

(خاطراتی از خواستگاری به سبک شهدا)

#مسعود_دهقانی_پیشه



قبل از آن که ماشین را روشن کند، دست مرا گرفت و بوسید. می بوسید و همانطور با گریه از من تشکر می کرد. من گفتم:"برای چی مصطفی؟" گفت: "این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده، برای من مقدسه و باید اون رو بوسید." گفتم:" از من تشکر می کنی؟ خب، این که من خدمت کردم، مادرم بود، مادر تو نبود که این کارها رو می کنی."

گفت: "دستی که به مادرش خدمت می کنه مقدسه و کسی که به مادرش خیر نداره به هیچ‌کس خیر نداره. من از تو ممنونم که با این محبت و عشق به مادرت خدمت کردی."

گفتم: "مصطفی! بعد از همه ی این کارها که با تو کردن این ها رو داری می گی؟"

گفت: "اون ها که کردن حق داشتن، چون تو رو دوست دارن، من رو نمی شناسن و این طبیعیه که هر پدر و مادری می خواد دخترشون رو حفظ کنه."

هیچ‌وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم.

بعد از این جریان مادرم منقلب شد، می گفت:"من اشتباه کردم این حرف ها رو زدم...."

پ.ن: کتاب داستانک هایی از خاطرات خواستگاری ٢٠شهید از جمله شهید  یاسینی،ستاری، مدق،باکری،آبشناسان، امام خمینی (ره)، بابایی، شهریاری،چمران، کلاهدوز و... است و چگونگی شروع زندگی مشترک آن ها

پ.ن١:  کتاب زنونه و‌مردونه نداره، 

چه مرد،چه زن کلی چیز می تونن یاد بگیرن از کتاب.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی