اژدودو
شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ ب.ظ
#اژدودو_و_دو_داستان_دیگر
#کلر_ژوبرت
هر روز بچه های بیشه به صف می ایستادن تا با سرویس مخصوصشان به مدرسه بروند. اما مینی بوس مدرسه برای همه صندلی نداشت. چند نفرِ ته صف مجبور بودند تمام راه بایستند. یک روز اژدودو، اژدهای کوچولو، دیر رسید و نفر آخر صف شد. آه کشید و با خودش گفت:« حالا چی کار کنم تا بتوانم توی راه بنشینم؟»...