راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد کاظم مزینانی» ثبت شده است

#شاه_بی_شین

#محمد_کاظم_مزینانی


رفتار چنین زن هایی هنوز هم برایت باور نکردنی است. چگونه ممکن است آن ها به چنین محدودیت هایی تن بدهند؟ تو و دوستانت چنان آزادید که حتی ماهی ها به حالتان غبطه می خورند. لخت در آغوش دریا فرو می روید و تن و بدن خود را در اختیار امواج بازیگوش قرار می دهید؛ بدون توجه یه چشم های گرسنه و‌حیرت زده سربازان و افسران گارد. برای همین، نمی توانی درک کنی که چرا زن های کشور نمی خواهند یا نمی توانند از موهبت آزادی های به دست آمده استفاده کنند؟ عجیب تر از همه اینکه متاسفانه روز به روز تعداد زن های با حجاب بیشتر می شود؛ خصوصا در میان قشر تحصیل کرده.


پ.ن: از کسی که کتاب و خونده سوال دارم؟ کسی خونده؟!

پ.ن۲: دو‌ ویژگی مثبت کتاب، یکی اسمش بود، و استفاده ترجیح بند گونه از «آه» در متن کتاب و یکی زاویه دید دوم شخص، که باعث می شد کاملا خودتو جای محمدرضا پهلوی بذاری....

پ.ن۳: نمی گم!شاید تصور خودم باشه؛)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۱۲
راهی به سوی نور