راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علیرضا پناهیان» ثبت شده است

 #شهر_خدا 
#رمضان و راز‌های #روزه‌داری
#علیرضا_پناهیان
 #بیان_معنوی

 


خدایا! اگر مهمانی داده‌ای، پس دیگر چرا حضور در این مهمانی پرمهر را قهری و الزامی کرده‌ای؟
می‌گذاشتی هرکس دوست داشت، خودش بیاید؛
مانند احرام حج و اعتکاف در مسجد است؛
اما این مهمانی به گونه‌ای ترتیب داده شده است که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن وارد نشود.
چون این مهمانی در ظرف زمان است، خواه ناخواه به این ظرف زمانی مبارک وارد می‌شویم؛ چه از آن بهره ببریم و چه از آن غافل باشیم.
مانند اعتکاف و حج نیست که شرکت کردن در آن، اراده بخواهد و به میل افراد بستگی داشته باشد.
پاسخ به سؤال درباره تفاوت اول روشن است.
گاهی اوقات کسی که رفیقش را خیلی #دوست دارد او را طوری به مهمانی دعوت می‌کند که انگار می‌خواهد اختیار را از او سلب کند و او را به زور به مهمانی ببرد.
مثلاً به او می‌گوید:
«فردا مهمان من هستی، اما و اگر هم ندارد! فلان ساعت هم آماده باش، خودم با ماشین می‌آیم دنبالت، خداحافظ!»

 

رمضان شاید یک فرصت آشنایی است، برای ما غریبه‌هایی که از عالم حضور و تقرّب دوریم و با احوال آشنایان و عاشقان بیگانه.
پس اگر در ضیافت، آشنایی حاصل نشد بهتر است خود را معطّل نکنیم و شغل دیگری غیر از آدم شدن اختیار کنیم.
وقتی در خانه‌ایم بtه خدمت صاحب‌خانه نمی‌رسیم، می‌خواهید در خیابان از شرم حضورش به او خدمت کنیم؟!!

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۱
راهی به سوی نور

#رهایی_از_تکبر_پنهان

#علیرضا_پناهیان


آدمیزاد موجود زرنگی است، می داند اگر قیافه بگیرد هیچ‌کس او را تحویل نخواهد گرفت. لذا در ظاهر تواضع می کند و برای کسی قیافه نمی گیرد ولی در واقع قلبش پر از تکبّر است. افرادی که قلبشان پر از تکبّر است، ولی به ظاهر افراد مهربان و‌بعضا متواضعی هستند را باید از طریق نپذیرفتن حق شناخت. امام صادق (ع) می فرمایند:« به درستی که تکبّر چیزی نیست جز انکارکردن حق.»

بین سختی کشیدن و‌تکبّر چه رابطه ای وجود دارد؟ سختی کشیدن چگونه تکبّر را از بین می برد؟ سختی ها موجب می شود انسان ناتوانی خود را درک کند و با همه ی دارایی ها و توانایی هایش، نیاز خود را به دیگران و به ویژه نیاز خود را به خداوند متعال بیشتر دریابد.

پ.ن۱: کلا انَّ الانسان لَیَطغی، أن رآهُ استَغنی(انشقاق ۶)/ بلای همگانی است و‌تقریبا به جز انگشت شماری استثناء ندارد. فقط میزان و بروزات آن متفاوت است. نشانه هایش را در خودمان ببینیم!

پ.ن۲: مرز کمی است بین عزت نفس و تکبر!

پ.ن۳: حب اهل بیت(ع) و ولیّ زمان از راه های جلوگیری تکبر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۰۲
راهی به سوی نور