قسمت پنجم
انواع نگاه به عاشورا
1-علل و انگیزه قیام: (مثل اصلاح دین،امر به معروف، نهی از منکر)
2- درس های عاشورا: راه حل ها و درمان را نشان می دهد (مثل فداکاری،عزت، خانواده دوستی، ادب و...)
3- عبرت های عاشورا: پیشگیری را نشان می دهد
(هر 3 نگاه مفید و آموزنده است اما آنچه ما در این سلسله مطالب دنبال خواهیم کرد نگاه سوم است)
بهترین منبع اینکه چه اتفاقی افتاده را از کجا پیدا کنیم؟
از خود اصل منبع، از خود سخنان امام حسین(ع)، و روایات ائمه اطهار(س)
بررسی صحبت های امام حسین در منا(دو سال قبل عاشورا)
" شما ای بزرگان که در علم و دانش پرآوازه و در نیکی و خیرخواهی معروفید، و به وسیلة خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب می برد و ناتوان شما را گرامی می دارد و آنان که هم درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش می دارند، شما واسطة حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حقّ خدا قیام کنید؟ اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده اید از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟"
خطاب به چه کسانی است؟ خواص جامعه
خواص: کسانی که بر اساس فکر و آگاهی تصیم می گیرند
و
بر اساس شناخت ،عمل می کنند
در برابر خواص چه کسانی هستند؟ عوام
عوام: کسانی که بر اساس فکر و شناخت، عمل نمی کنند.
علم منظور مدرک نیست. ممکن است کسی از نظر علمی جایگاه بالایی داشته باشد اما عوام باشد و برعکس.
یک سوال؟
چیزی که برای من خیلی جالب بود این بود که چه می شود که مردم کوفه هرگز یک سوال ساده را نپرسیدند!
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا بزرگانمان یک روز گفتند که ما باید به امام حسین(ع) نامه بنویسیم و دعوتش کنیم؟ چرا گفتند با فرستاده اش بیعت کنیم؟ چرا یک روز دیگر فرستاده اش را می کشند؟ چرا روز بعد ما را به کشتن امام حسین(ع) دعوت می کنند؟
شدت عوام زدگی آن روز جامعه به حدی است که اگر امروز بگویند برو چپ فردا بگویند راست برای کسی سوالی پیش نمی آید که چرا؟
این موضوع در زمان ما هم صدق می کند؟
قطعا بله...
ارزش ها و هنجارهای ما سرعت تغییرش چقدر است؟ چرا؟
امروز می گویند فلان کار را بکن فردا می گویند تکذیبش کن.کسی هم برایش سوال پیش نمی آید چرا؟
اینطور است که ما می شویم عوام. جوی ایجاد می شود و ماهم به دنبالش می دویم بی هیچ سوالی، بی هیچ پشتوانه آگاهی و شناختی
ویژگیهای خواص از منظر قرآن:
1-اهل تجزیه و تحلیل هستند:
وَتِلْکَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلا الْعَالِمُونَ ﴿عنکبوت-۴۳﴾
و این مثلها را برای مردم میزنیم و جز دانشمندان کسی درباره آنها تعقل نمیکند.
2- روحیه گزینش گری:
" وَمَا تَفَرَّقُوا إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ....﴿شوری-۱۴﴾
و تفرقه پیدا نکردند مگر پس از آنکه علم [وحی] برایشان آمد...
یعنی می شود علم عامل تفرقه می شود؟ بله. گاهی علم مان حجاب می شود.
آن زمان که کمتر می دانستیم ، به محض اینکه می گفتند این گناه است نکن، می پذیرفتیم .حالا علممان توجیه المسائلمان شده است به جای اینکه تقویت ایمان کند، هزار دلیل علمی بی اساس می آوریم که نپذیریم...