راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتقاد پذیری» ثبت شده است

حق می دهم به تو، می توانی هزار و یک مثال از بد جنسی و گرانی و بی عدالتی و نامسلمانی و چه و چه در اطرافت بگویی و به قول خودت من جوونِ بی تجربه ی سرد و گرم نچشیده ی پهلوی ندیده ی انقلاب نکرده ی چه و چه، چه می فهمم بی حیایی برخی هارا...

می توانی یک ریز و بی وقفه از انتقادهای به حقت از بهمان آقا و فلان مسئول بگویی، و من هم برایت بشمارم از ناشایستگی های اطرافم و با هم تا خود شب حرص بخوریم و غر بزنیم.

می فهمم

به خدا می فهممت!

اما...


عزیز من

هزار و یک دلیل هم که بیاوری

در آخر

آنچه از تو خواسته اند، *درست* زندگی کردن است.


اگر فکر می کنی بدی آن ۸۰میلیون نفر مجوزی برای بد زندگی کردن تو می شود.برای گران فروشی تو می شود، برای کتمان حق و حقیقت از جانب تو می شود، برای زیر پا گذاشتن درست می شود

شرمنده ام


اشتباه می کنی جان دلم... 

هرچند که با وجود چنین شرایطی برایت سخت تر می شود، اما لابد می توانی که ازت خواسته اند دیگر...




پ.ن: یه چیز جالب کشف کردم، اگه به یکی بگی عزیزم دین این رو گفته، این و خواسته، این طوری درسته، می گه آقا ولمون کنید! دین یه چیز شخصیه! دین یه امر فردی است! در حریم فردی ما دخالت نفرمایید!

به همون آدم بگی، عزیزم، تو خوب باش، از خودت شروع کن، می گه هر وقت بقیه خوب بودن، چشم منم خوب زندگی می کنم!

اون وقت یعنی چی؟ چی یا چی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۱۴:۰۹
راهی به سوی نور

 

با توجه به اظهارات رئیس جمهور، آقای روحانی در جمع مدیران وزارت اقتصاد؛ لازم دیده شد نکاتی صرفا جهت یادآوری ذکر شود.

کسانی که در دوران پیامبر ایشان را نقد می کردند یا افراد جاهل به جایگاه عصمت و مقام رسول خدا(ص) و معصومین بوده اند، و یا افرادی مغرض نسبت به ایشان، چرا که با توجه به معنای نقد که جدا کردن خوب  و سره از بد و ناسره است، مطرح شدن آن در زمان معصوم که قول و فعلشان عاری از خطا می باشد، بی معنا است.

 مسئله دیگر این است، آیا صرفا رفتار کسی در زمان پیامبر، مجوزی برای الگوبرداری و الگوسازی آن رفتار است؟

اگر نگاهی به سوره حجرات و نور بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که تذکر نکاتی مانند نحوه ی صدا کردن پیامبر، لحن و تون صدا، چگونگی رفت و آمد با ایشان، یعنی اشتباهاتی که قرآن سعی در اصلاح آن دارد. پس تقلید از الگوی رفتاری یک اعرابی، لزوما به معنای درست بودن رفتار نیست.

نکته ی بعد شأن و جایگاه معصومی است که ایشان او را نیز قابل نقد دانسته اند. درباره مقام پیامبر اعظم(ص)، آیات فراوانی است که ذکر چند مورد در رسیدن به مقصود، ما را کفایت می کند، ایشان پیامبری را ممکن النقد می دانند که قرآن در آیه 3 سوره نجم درباره ایشان می گوید که از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و گفتارش چیزی جزء وحی نازل شده به سویش نیست.

یا در آیه 65 سوره نساء گفته شده، مبادا مومنان در دلشان نارضایتی ای درباره حکم پیامبر داشته باشند، چه رسد به اینکه با زبان ایشان را نقد کنند!

در زیارت جامعه کبیره که سندی موثق دارد می خوانیم" والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم و انتم...." شما عین حق هستید، آن وقت حق را نقد کنیم؟

با توجه به آیه 159 سوره آل عمران آنچه در تعامل با معصومین وجود دارد "مشورت" است، آن هم با توجه به  ضمیر"تَ"  در "فاذا عزمتَ" که یعنی تصمیم گیر نهایی نیز پیامبر است. "نصیحت" معصومین نیز یعنی چیزی که جز خیرخواهی در آن وجود نداشته باشد، که مشخص است که با معنای نقد متفاوت است.

 نکته آخر نیز اثرات چنین صحبت هایی در جامعه است، جامعه ای که در آن به معصوم گفته شود سخنت از  کیست؟ اگر مال خداست، می پذیرم و اگر برای معصوم است نمی پذیرم، جامعه ی " نومن ببعض و نکفر ببعض"می شود، یعنی به بعضی چیزهای اسلام ایمان دارد، به بعضی از آن ها خیر، که نتیجه آن با توجه به آیات 150 و 151 نساء چیزی جز عذاب خوار کننده نخواهد بود.

 

ان شاء الله صحبت های ایشان در آن جلسه ناظر بر بی اطلاعی و سهو لسان بوده باشد که اگر با پشتوانه ی علمی و اعتقادی گفته شود باید گفت بر بسیاری از دانسته ای اعتقادی و قرانی ایشان باید شک کرد.

و امیدواریم این آخرین باری باشد که ایشان به بهانه های سیاسی، یک بحث اعتقادی و اصولی دینی مان را با تحریف سیاسی مطرح می کنند.

 

اما سوالی که برای نگارنده مطرح است، با توجه به اینکه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، هیچ رئیس جمهوری به اندازه ایشان به منتقدین خود توهین نکرده است( بیش از 50 توهین در سخنرانی های رسانه ای ایشان گفته شده است)،آیا آقای روحانی خود، به آنچه قائل است، فاعل نیز هست؟

و سوال مهم تر از ایشان این است، آقای روحانی شما یادتان می آید در سال 94 در باره برجام فرمودید "دوران نقد و انتقاد که در جای خودش ارزشمند بود، دیگر جایی در برجام ندارد"

در نگاه شما مقام و شأن برجام از رسول خدا(ص)بالاتر است؟  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۸
راهی به سوی نور