ابوحنیفه به راهی می گذشت؛
کودکی دید در گِل بمانده.
گفت:گوش دار تا نیفتی.
کودک گفت: افتادن من سهل است، اگر بیفتم تنها باشم. اما تو گوش دار که اگر پای تو بلغزد ،
همه مسلمانان که از پس تو آیند بلغزند و برخاستن همه دشواربود !
تذکره الاولیا
عطار نیشابوری
- ایوان: فقط یه بار بود
+ کاترینا: فرق بین یه بار و هرگز به اندازه یه دنیاست؛ فرق بین یه بار و هرگز مثل فرق بین بد و خوبه!
من چند ساله اینو حفظم که یادم نره، بعضی چیزها حتی یه بار هم نباید اتفاق بیفتن...
سی سال بود میگفتم:
خدایا! چنین کن و چنان ده!
چون به قدمِ اولِ معرفت
رسیدم گفتم:
الهی..
تو مرا باش،
هرچه خواهی کن!
- بایزید بسطامی
- تذکرة الاولیا
گفت: فقیرم.
گفتند: نیستی.
گفت: فقیرم! باور کنید.
گفتند نه! نیستی.
گفت: شما از حال و روز من خبر ندارید.
و حال و روزش را تعریف کرد. گفت که چقدر دست هایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد.
ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند.
گفت: به خدا قسم که چیزی ندارم.
گفتند: صد دینار اگر به تو بدهم حاضری بروی و همه جا بگویی که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد(صلی الله علیه و آله).
گفت: نه! به خدا قسم نه.
- هزار دینار؟
- به خدا قسم نه.
- ده ها هزار؟
-نه باز دوستت خواهم داشت.
- گفتند: چطور می گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی؟
« چطور می گویی فقیری وقتی کالای عشقِ به ما، در دارایی تو هست؟»
- ترجمه آزاد از امالی، ج۷,ص۱۴۷
روایت مردی که خدمت امام صادق(ع) رسید-
❤️تو تنها دارایی ما هستی
پر از برکت...
عیدتان مبارک🌹
یکی از پادشاهان پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد میآید؟ گفت: بلی، هر وقت که خدای را فراموش میکنم.
هر سو دَوَد آن کَش ز بر خویش براند
وان را که بخواند به درِ کس ندواند
حکایات سعدی
اگر بدانیم
اصل حواس متعلق به #نفس است
جور دیگری می بینیم
جور دیگری می شنویم
...در واقع حضور مسلم می توانست فرصتی باشد برای مردم کوفه تا ننگ گذشته را از دامان خود بزدایند و برای همیشه در طول تاریخ خود را سرافراز کنند اما مردم کوفه در این امتحان هم موفق نشدند.
حضور نایب امام فرصتی است برای مردم هر عصر تا لیاقت خود را برای حضور امام معصوم(ع) ثابت کنند.
آری اگر امام معصوم در آمدنش تاخیر می کند، یعنی مردم برای نایب الامام کم گذاشته اند...