راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




أَرِنِی

يكشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۰۸ ب.ظ

می دانم حرف هایم جسورانه است، و شاید جسور واژه ی مودبانه ای است برای پر کردن جمله.

اما 

گاهی فکر می‌کنم مگر رسالت همه ی پیامبران و امامان و صلحای بعدشان هموار کردن هدایت برای مردم نبوده؟ 

مگر وظیفه ی نشان دادن راه درست را نداشته اند؟

مگر قرار بر این نبوده که بیایند تا خدا را نشانمان دهند 

 

پس اینکه من از همه شان بخواهم دستم را بگیرند و قدم قدم راهم ببرند و جمله جمله توصیه کنند که این کار را بکن و این راه را نرو و... چیز عجیبی نیست. 

در واقع جزء رسالت شماست

و چه بهتر که خواست من و رسالت شما هم سو باشد 

اینطور به اجابت نزدیک تر است 

من خیلی خیلی به شما چشم دوخته ام

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۳۱
راهی به سوی نور

نظرات  (۱)

پسندم آن‌چه را جانان پسندد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی