راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




دعبل و زلفا

شنبه, ۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۵۶ ب.ظ

فرض کن من چوبه ی دارم را به دوش کشیده ام تا ببینم کجا برپایش می کنند و مرا بر آن می‌آویزند. آن وقت تو مرا از مأموران مخفی می ترسانی!؟ شجاعتِ حق گویی نداریم که گرفتار باطل شده ایم.

- من که جرأت نمی‌کنم در سرداب یا پستوی خانه هم این گونه بی پروا سخن بگویم.

- تا دقیقه ای دیگر از هم جدا می شویم. این را به یادگار از من داشته باش: 

زبانی که به حق نچرخد، به درد همان لقمه در دهان و چرخاندن می‌خورغ و بس!

پ.ن: افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست، از حق که گذشتی، دیگر هرچه هست باطل است... ( از متن کتاب)

 

#دعبل_و_زلفا

#مظفر_سالاری

#معرفی_کتاب

#نوجوان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۷/۰۹
راهی به سوی نور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی