راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترور» ثبت شده است

لعنت به دستی که دراز شده...
لعنت به مشامی که بوی خون نمی شنود از این دستکش های مخملی...
دشمن نتواند سست کند، می شکند. 
رسم چنان بود و چنین خواهد ماند.
از قبیل حاج محسن ها کم به خود ندیده این وطن!
همین وطن دل آشوب از دلتنگی ها
امان ندادند زخم حاج قاسم خوب بشود!
راستی خوب می شود چنین زخم هایی؟
نه به خدا
هنوز که هنوز است زخم داغ احمدی روشن می سوزد،
وقتی گرگ دهن دریده گفت سیمان رو زخم بریزید و آن ها ریختند، بیشتر هم سوخت!
وقتی فوردو را نیمه تعطیل کردن دلتنگی بیشتر هم شد.
کاش اهل ناجوانمردی بودیم.
کاش اهل مسلسل کشی جلوی چشم زن و بچه بودیم...
کاش حاج قاسم زنده بود و در مراسم حاج محسن، سیدمان را سر سلامتی می داد
کاش بوی خونی که از مرکز واشگنتن به مشام می رسد را همه بفهمند
حاج محسن!ما دنبال محیا کردن مراسم سالگرد سردار بودیم
یک خانواده این همه داغ را چطور تحمل کند؟

پیامی دارم برای تمام توییت ها و پست ها و پیام های تسلیتشان!حرفی دارم با تمام هشتگ های سیاه شهید حاج محسن!
حاج محسن را کسی از ما گرفت که شما ادعا دارید حلال مشکلات ماست که ادعای کدخدا بودنش را دارید.
دین ندارید آزاده باشید
یا تسلی ندهید
یا اگر پیام تسلیت می دهید حرفی از مذاکره موشکی نزنید
بگذارید در خلوت تنهایی خود به عزیزانی فکر کنیم که بودند و از ما گرفتنشان!
بگذارید زخم آن پهپاد آمریکایی و این مسلسل اسرائیلی را خودمان
درمان کنید
کمک نمی خواهیم...

س. ایزد بخش

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۲۱
راهی به سوی نور

یک

دو

سه

چهار

پنج

شش

هفت

هشت

نه

ده

یازده

(خسته شدی؟!خوب با عدد می نویسم!)

۱۲

۱۳

۱۴

۱۵

۱۶

۱۷

چقدر زود حوصله ات سر رفت...

ادامه اش را نمی نویسم اما تو عددی که می خواهم بگویم را ‌تصور کن.

یعنی هزار بار دیگر از اول تا ۱۷بخوان...

خواندی؟

خوب طبیعتا نمیتوانی؟

حق داری 

اما...

قبل تر ها عده ای توانستند!

خواندن که چه عرض کنم

عملیاتی اجرایش کردند

واحد شمارششان  آدم بود... یک آدم، دو آدم، سه آدم و... ۱۷۰۰۰آدم.

توانستند ۱۷۰۰۰ موجود زنده را! آدم را! آن ها که نفس می کشیدند را به راحتی آب خوردن ترور کنند! به وحشت ناک ترین شکل ممکن.

 

خُب که چی..

 

تا دیروز شاید دانستنش انقدر مهم نبود

اما امروز باید بدانی 

 

چرا ؟

چون می خواهند از ندانستنت استفاده کنند تا جای #جلاد و #شهید را عوض  کنند‌.

(به بزرگوارانی که چیزی از این ماجرا نمی دانند یا فکر می کنند که می دانند و یا حتی واقعا می دانند هم توصیه می کنم فقط در حد یک دقیقه وقت بگذارند و در بخش جستجوی تصاویر  گوگل عبارت«جنایت مجاهدین خلق در ایران» را جستجو کنند. من جرأت استفاده از تصاویر را نداشتم!)

 

#هفته_حقوق_بِ_شَرّ_آمریکایی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۷ ، ۰۵:۱۶
راهی به سوی نور