دنبال نشونه بودم
آنقدر از نشونه های مستقیم شما شنیدم که اشاره و کشف و حدس، کارم رو راه نمیندازه
دعوت شدم
به تماشای فیلم اسفند
و از همه ی فیلم این دیالوگ برام نشونه شد:
_ چرا پیش نمی ره مادر؟
_ کار خدا پیش میره, پسرم...
و من دیدم چطور کار خدا پیش رفت
چطور هزار بار بالا پایینت کرد
هزار گره به کارت انداخت
بعد که عزم و اراده ی تو رو دید
خودش برات گشایش ایجاد کرد
من دیدم
من بارها در این سالها #برکت و #امداد_غیبی رو دیدم...