راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۵ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

وقتی جنازه‌های بی‌جان نوزادان و زنان و پیران و جوانان را افتاده بر زمین می‌بینیم و عکس جوی جاری خون در مردمک چشمانمان می‌افتد، یاد تو می‌افتیم و آمدنت. این روزها چقدر احساس نیاز می‌کنیم به آمدن یک منتقم! 

ما هر چه قدر هم که انتقام خون این مظلومان را بگیریم، دلمان به اندازۀ انتقام گرفتن تو از این ظالمان آرام نمی‌گیرد. تو که بیایی، ریشۀ ظلم را می‌کَنی و تنها با ریشه‌کَن شدن ظلم است که دل‌ها تسکین می‌یابد.

کی می‌آیی آقا؟! بگو تا کی باید داغ بر دلمان بنشیند؟! می‌خواهی اگر ما مانع آمدنت هستیم، دعا کنی که خدا ما را از زمین بردارد تا راه آمدنت باز شود؟! بیا آقا! برای خاطر دل‌های پر از درد مظلومان هم که شده، بیا آقا!

شبت بخیر حضرت منتقم!

 

#شب_بخیر #بهانه_بودن 

#طوفان_الاقصی 

#محسن_عباسی_ولدی 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۲ ، ۲۱:۴۹
راهی به سوی نور

ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود

وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

 

گویند سنگ لَعل شود در مَقامِ صبر

آری شود، ولیک به خونِ جگر شود

 

خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه

کز دستِ غم خلاصِ من آن جا مگر شود

 

از هر کرانه تیرِ دعا کرده‌ام روان

باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

 

ای جان حدیثِ ما بَرِ دلدار بازگو

لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود

 

از کیمیایِ مِهر تو زر گشت رویِ من

آری به یُمْنِ لطفِ شما خاک زر شود

 

در تنگنایِ حیرتم از نخوت رقیب

یا رب مباد آن که گدا معتبر شود

 

بس نکته غیرِ حُسن بِباید که تا کسی

مقبولِ طبعِ مردم صاحب نظر شود

 

این سرکشی که کنگره کاخِ وصل راست

سرها بر آستانهٔ او خاک در شود

 

حافظ چو نافهٔ سرِ زلفش به دستِ توست

دم درکش ار نه بادِ صبا را خبر شود

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۲ ، ۲۳:۳۲
راهی به سوی نور

کم آهنگ گوش می دم.

اما گوش می دم

چند وقت پیش یه متنی نوشتم، دلم خواست اون آهنگی که حسش رو منتقل می‌کنه هم بارگزاری کنم، کردم.

رفتم بخوابم، یهو یادم اومد که آهنگ خریدنی بود! 

اومدم زود پاکش کردم.

شاید ندونید

مرجع قانونی دریافت آهنگ #بیب_تونز هست، خیلی از تک آهنگ ها اونجا رایگان هست.

فروش قانونی آلبوم های موسیقی هم همونجا هست. 

ما که اینقدر خرج چیزهای مسخره می کنیم، اگر اهل آهنگ هستیم حداقل در استفاده ی قانونیش کوشا باشیم و هزینه کنیم

 

پ.ن: (اون آهنگ از آلبوم علیرضا قربانی بود که رایگان نبود)

پ.ن۲: حق الناس گاهی همین چیزهایی هست که متوجه نمی شویم

 

#قسمت_اول

 

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۲ ، ۲۳:۴۱
راهی به سوی نور

تا الان فکر میکردم از این چله ها، حاجت می خواهم...

عین همان چه را تصور کرده ام

حالا 

فرق این با بقیه این می شود،همان چه را تو تصور کرده ای برایم مقدر کن.

اما...

قبلش ظرفیت پذیرش آنچه خواسته ای را در من ایجاد کن، این چله برای همین نیت...

#روز_پنجم

( مرا در راهی که خلق کرده ای به کار بگیر)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۲ ، ۲۳:۳۵
راهی به سوی نور

یه وقت هایی دلت از همه ی نشدن هایی که به زعم تو باید می‌شد، می گیره.

از دویدن هایی که یه وقت فکر می کنی به ناکجاآباد رسیده، خسته میشی.

گاهی می خوای به خودت حق بدی برای اینکه کم بیاری.

دلت می‌خوادکنار خودت بشینی و مفصل حرف بزنی.

بعد اون جاهایی که از حرف تهی میشی، به آینه نگاه کنی و نگاهت با خودت حرف بزنه... 

وای اگه تاییدت نکنه

وای اگه بگه اونی که می خواست،نبودی

نشدی...

وای...

امان از این اوهام پیچ در پیچ

 

کاش یه نفر با یه خبر خوب نزدیک جهان بشه... کاش این روند رو به اضطرار زودتر به نور ختم بشه...

همه کم کم باید بفهمیم مَرکب های قبلی راهمان نمی برند که هیچ،دارند مانع حرکت ها می شوند...

 

#شب_اول

_✓۲ _ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۲ ، ۰۰:۲۰
راهی به سوی نور