راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید هادی ذوالفقاری» ثبت شده است

#پسرک_فلافل_فروش

#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری

#گروه_فرهنگی_ابراهیم_هادی


یک شب از برادرم سؤال کردم چطور این‌قدر تغییر کردی؟

گفت: کتابی هست به نام معراج السعادة. واقعا اگر کسی می خواهد به معراج یا به سعادت برسد، باید هر شب یک صفحه از این کتاب را بخواند. بعد کتاب خودش را آورد و از روی کتاب برای ما می خواند و می گفت به این توصیه ها عمل کنید تا به سعادت برسید...

بخشی از وصیت نامه شهید:

از خواهرانم می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا(س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) نمی دهد. از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است...

پسرک فلافل فروش

پ.ن۱: سبک ‌کتاب های گروه ابراهیم هادی رو دوست دارم، از مطالب اضافه و تخصصی جنگ صرف نظر کرده، اینکه خیلی ساده می تونی با کتاباش همراه بشی...

پ.ن۲: شهدای مدافع حرم خیلی خاص و عجیبن برام...

پ.ن۳:  روز دختر ما پول عیدی ندادیم! کتاب عیدی دادیم! مسئول خرید وانتخابشم من بودم...رویای نیمه شب، پنحشنبه فیروزه ای، دختران آفتاب...

برای خودمم دوتا هدیه گرفتم! یکی این کتاب و یکی زن در اسلام بنت الهدی صدر....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۳
راهی به سوی نور