راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چرا دین؟» ثبت شده است

#اندیشه_من

#علی_صفایی_حائری

#عین_صاد


هنگامی که انسان عظمت خود را شناخت، به کم قانع نمی شود و‌حتی به بهشت دلخوش نمی گردد، که:«رضوان من الله اکبر».

هنگامی که وسعت هستی را شناخت و‌ دوری راه را شناخت، در تنگنای یک مرحله نمی ماند و آرام پیش نمی رود.

هنگامی که دنیا را یک راه دید، در آن نمی‌ایستد و هنگامی که آن را کلاس دید، از آن درس می گیرد و هنگامی که آن را کوره دید، از دردهایش عقده نمی آورد.

و هنگامی که کارش را شناخت، بی کار نمی نشیند.


پ.ن: بی کار نیستم، اما دنبال یه کاری هستم که کارستون باشه...

اندیشه من

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۲۱:۳۷
راهی به سوی نور