راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسجد جوادالائمه» ثبت شده است

#اسماعیل

#امیر_حسین_فردی

اسماعیل اخم هایش توی هم رفت و گفت:« یعنی چی،ما شاه داریم، ارتش و هواپیما داریم، مگه میشه؟»

-حالا که شده، شاه رو که خود آمریکایی‌یا شاه کردن، ارتش و دولت و مجلس هم دست خودشون، چهار نعل دارن مملکت رو می چاپن! هرکس هم که مخالفت کنه، سرش بالای داره یا جاش تو زندان و تبعیده.

-یعنی...

- یعنی همین دیگه. آیت الله خمینی مرجع تقلید ما، با شاه و‌آمریکا مخالفت کرد. به نجف تبعید شد. الان آیت الله طالقانی چند ساله زندانه. اون وقت این آقا که از خودشونه، این طوری بادش کردن می فرستن بالای منبر، تا حواس مردم از مجاهدای واقعی پرت بشه و‌فکر کنن، این جناب همون ابوذر زمانه و‌قهرمان دورانه..

-یعنی...!؟

- یعنی مذهب علیه مذهب، یعنی دین علیه دین، یعنی کلاه گشادی که تا خرخره سرمون می ذارن. یعنی اینکه حواسمون خیلی باید جمع باشه...

اسماعیل

 پ.ن: آقای فردی رو به مسجد جوادالائمه میشناسم...روزگاری که مسجد سنگر بود به معنای واقعیش...خدایش بیامرزد...شادی اش صلوات

پ.ن۲: استکبار ستیزی به بهترین شکل در رمان های اقای فردی نمود داره چه این کتاب چه سیاه چمن چه گرگ سالی...

پ.ن۳: مساجد را دریابیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۳۰
راهی به سوی نور