راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صحیفه سجادیه» ثبت شده است

گفتم: آخه تو چه می دونی شرایط منو؟ واقعا تو این شرایط چطور میشه خوب بود؟ اصلا چطور میشه این شرایط رو تحمل کرد؟

گفت: مسلمونی دیگه؟ 

- شوخیت گرفته؟ می بینی حال و روزمو ها!

- هستی دیگه؟ آره؟ به خدا و کتاب خدا و ائمه و اماما هم اعتقاد داری؟

- میشه بگی چه ربطی داره؟

- ببین، خدا راه همه ی عذر و بهونه ها رو بسته، نمی تونی بگی نشد! نتونستم! می خواستم درست زندگی کنم اما نمی تونستم! 

اینا که می گی، یه مشت بهونه است، که خدا قبلا حجت و‌تموم کرد و عذر و بهونه ای باقی نذاشته! مگه بگی اعوذ بالله، خدا اندازه تو عقلش نرسیده و یه سری عذر و بهانه رو در نظر نگرفته که فکر کنم انقدری بفهمی که اینو نگی!

- اوووم

- پس تو هر شرایطی که هستی و قدرت انتخابش با تو نبوده، (مثلا شرایط پدر و مادر، همسری که با معیار درست و عاقلانه انتخاب کردی و حالا فهمیدی اونی نبوده که نشون داده، شهری که ناچاری توش زندگی کنی و شرایط تغییرش رو نداری، همسایه هایی که امکان تغییرشونو نداری و...) یعنی بهترین فرصت رشدت توی همون شرایط قرار داده شده! یعنی تو باید درست ترین کار ممکن رو تو اون شرایط انجام بدی، حله؟!

- فهمیدنش سخته! ولی حرفت منطقیه! ان شاءالله که حلّه!


...لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ یُکَلِّفْنَا إِلا وُسْعا، وَ لَمْ یُجَشِّمْنَا إِلا یُسْرا، وَ لَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لا عُذْرا.

...هر چه طاقت نداشتیم از ما برداشت و جز به آن چه سهل بود تکلیف نفرمود و جز به کار آسان امر نکرد و براى هیچ یک از ما حجت و عذرى نگذاشت.

(دعای اول صحیفه سجادیه)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۹:۱۵
راهی به سوی نور

این چند وقت که آشناها افطاری دعوت می کردن و من یه وقتایی نمی تونستم برم، سهم منو ‌می دادن که بیارن خونه برام....

 یه بارم که رفتم افطاری و زورم نرسید از همه ی سفره ی پررونق صاحب خونه بهره مند بشم، بازم برام غذا  کشیدن و دادن که بیارم خونه سحر بخورم...

.........................................................................................................

شما همون میزبانی بودی که انتظارشو داشتم...بی کم و کاست

من...اما اون مهمونی نبودم که انتظار داشتی..می دونم...می دونی


خدا جونم اجازه؟!من یه وقتایی سر سفرت غایب بودم،انقدر که سرم گرم خودم بود...

خدایا یه وقتایی انقدر غذای کاذب و بی ربط خورده بودم،میلم به غذاهای شما نمی رفت...


خدایا،صاحب این ماه،کریم،غفار،ستار،میزبان نمونه....

میشه آذوقه امسالمو بذاری تو‌ کوله ام؟!میشه اون سهمی که باید از این سفره بر می داشتم و بر نداشتمو برام کنار بذاری؟!


دعای وداع امام سجاد(ع) رو می خوندم...

«اللهم اجرنا علی ما اصابنا فیه من التفریط»

خدایا!تو بر کوتاهی ماهم پاداش بده!!!


خدایا به رویم بیاوری یا نه خودم از کوتاهی هایم آگاهم...

خدایا راهم دراز است و‌توشه ام اندک...نکند بی آذوقه از ماه خودت بیرونم کنی...هر چه باشم،هرچه کردم هنوز که مخلوقِ ضعیفِ،فقیرِ نیازمندت که هستم...نیستم؟!

وداع ماه رمضان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۱:۴۸
راهی به سوی نور