راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیره نبوی» ثبت شده است

#همنام_گل_های_بهاری

#حسین_سیّدی


نگاهی نو به زندگی و‌شخصیت پیامبر گرامی(ص)


پاکیزه ترین درآمد، کسب تاجرانی است که:

هرگاه سخن می گویند، دروغ نمی گویند؛

و هر زمان امینشان قرار دهند، خیانت نمی ورزند؛

و اگر وعده دهند، تخلف نمی کنند؛

و ‌زمانی که می خواهند چیزی بخرند،[برای ارزان خریدن] از آن کالا بد نمی گویند؛

و هنگامی که بخواهند  بفروشند [آن کالا را] بیش از اندازه نمی ستایند؛ 

[برای تحویل کالا با بدهکاری] معطل نمی کنند؛

و زمانی که طلبکارند، بدهکار خود را در تنگنا قرار نمی دهند.

ثروت اندوزی از هر راهی را نکوهش می کردند و می فرمودند:

هرکسی که برای امت من یک شب آرزوی گرانی کند، خداوند چهل سال عبادت او را باطل می کند.

پ.ن: کتاب، سبک زندگی پیامبر در ۴حوزه ی ارتباط با خود،خدا،دیگران و هستی رو مطرح کرده است.

پ.ن۲: اداب اسلامی اقتصاد نمیدونیم شاید که اقتصادمون این جوریه!

پ.ن۳: یادمه زمان دولت فخیمه قبل، اینا که میومدن بیرون بانک ها شبا میخوابیدن که صبحش دلار و سکه بخرن رو شطرنجی می کردن، این چند وقت که دلار ارزون تر شد، تو روز روشن مردیکه ای رو تلوزیون نشون می داد که از کاهش قیمت و‌ضرری که برای خرید دلار کرده بود حرف می زد، خوب چرا شطرنجیش نمی کنن این وقاحتو!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۷ ، ۱۰:۱۴
راهی به سوی نور

فضا شناسی آن زمان

قبل از پرداختن به زمان امام حسین(ع) و‌فضای آن موقع، بیایید قبل ترش ببینیم آیا ریشه چنین انحرافی می توانسته در زمان پیامبر(ع) بوده باشد؟ یعنی بدون جهت گیری قبلی ببینیم کم کاری منجر به انحراف مربوط به پیامبر(ع) بوده و یا دلایل دیگر منجر به این انحراف شده اند.

برای این کار سیره پیامبر(ع) را بررسی می کنیم.( برای مطالعه بیشتر در مورد مفهوم کلمه سیره، و سیره پیامبر به کتاب سیره نبوی، از شهید مطهری مراجعه کنید)

خطوط اصلی زندگی ایشان بر مبنای ۴ چیز بنا شده بود

۱- معرفت: 

معرفت شفاف و بدون ابهام، در چه چیزهایی؟ در همه چیز، شناخت و‌معرفت در دین، احکام، توحید، تکلیف و حتی طبیعت.

جریان مرگ پسر پیامبر، ابراهیم و خورشید گرفتگی همزمان با آن را که احتمالا شنیده اید،؟

پیامبر نمی توانست بگوید، این اتفاق به خاطر مرگ فرزند من بود؟

چرا می توانست.

 اما این کار را نکرد، نکرد تا مردم معرفت بدون ابهام به دست بیاورند، به دور از خرافه.

چرا قرن ۴و ۵هجری اوج اقتدار علمی مسلمانان است؟ تا به حال به این فکر کرده اید پیامبر از چه جماعتی، این چنین جامعه ای را ایجاد کرد؟ همان جامعه ای که اوج استدلالشان به چرایی کارهایشان این بود که چون پدرانمان کردند، ما هم ادامه می دهیم!

۲- عدالت

عدالت مطلق و بدون اغماض حتی قبل از رسالت،این پیامبر همان کسی است که قبل از رسالتش پیمان «حلف الفضول» را برای جلوگیری از ظلم به مردم ایجاد کرده است، همان که گفت اقوام قبل هلاک شدند، چون مجازات ها را برای ضعفا اجرا کردند و برای اغنیا نکردند...

۳- عبودیت

عبودیت کامل و بدون شرک. و ما حصل آن تربیت افرادی بود که زبان زده عبودیت در جامعه شدند. باز هم به یاد بیاورید در چه جامعه ای؟ در جامعه ای که برای خدا شریک قائل بودن که هیچ، شرکشان در حدی بود که اگر برای بت ها سهم کم می آمد از سهم خدا به او می دادند!( سوره انعام آیه۱۳۶). در این جامعه جوانی از اصحاب صفه صبح می کند در حالی که خود را موقن می داند(از اینجا بیشتر بخوانید)

۳-محبت

عشق و عاطفه ی جوشان به خود، خانواده، مردم و...

در چه زمانی؟ آن زمان که دختر زنده به گور می کردند. پیامبر چه ساخت از این آدم ها؟ کافی است داستان آب بردن جابر برای مجروحین جنگ احد و امتناع آن ها از آب خوردن و سفارش به بردن آب برای دیگری را تجسم کرد، کافی است داستان مرد انصاری را یادآوری کرد، همان که مهمانی به خانه دعوت کرده بود و چون غذا کافی نبود، چراغ را خاموش کرد و تظاهر به برداشتن لقمه و غذا خوردن کرده بود....


پس پیامبر در تربیت این امت کوتاهی نکرده بود...

پس برای جامعه چه اتفاقی افتاده؟...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۷ ، ۲۳:۱۳
راهی به سوی نور