دررابطه با بحث ده ونک، به نظرم لازمه یه کم مطلع باشیم که خدایی نکرده موضع گیری اشتباهمون، حقی رو به گردنمون نیاره که قابل جبران نباشه.
تو این زمینه از یکی از اساتید دانشگاه امام صادق ع که دکترای حقوق دارند و برای گفتگو در این زمینه با حضور هر دو طرف در دانشگاه الزهرا دعوت شده بودند، سوال کردیم(استاد غلامی) ایشون این طور پاسخ دادند:
اول اینکه ایشون فرمودن، قاضی نیستن، حَکَم هم نیستن که همه مدارک رو کامل دیده باشند، ولی وقتی قوه ی قضایی جمهوری اسلامی ایران، حکمی را اعلام می کند، باید پذیرا باشیم واگرنه خلاف عدالت قضایی رفتار کرده ایم.
- اگر کسانی به هر شکلی احساس کرده اند، حُکم، حکم عادلانه ای نیست، همه ی اسناد دیده نشده یا برخی امکان وکیل گرفتن نداشتن یا اسناد جدیدی در دسترس قرار گرفته که می تونه موثر باشه یا... ، راهکار این موضوع در قانون در نظر گرفته شده، درخواست اعمال ماده ۴۷۷، که موجب ورود مجدد و بررسی می شه، که استاد فرمودند اعلام کردند حاضرن خودشان پیگیری این موضوع را انجام دهند.
- وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا
ﻭ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻠﻢ ﻧﺪﺍﺭﻯ [ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻫﺎ ، ﺳﺎﺩﻩ ﻧﮕﺮﻯ ﻫﺎ ، ﺧﻴﺎﻟﺎﺕ ﻭ ﺍﻭﻫﺎم ﺍﺳﺖ ]ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻣﻜﻦ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ [ ﻛﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﺍﻧﺪ ] ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻧﺪ .(اسرا 36) ، هر کس نمی تواند خلاف قوه قضاییه هر کاری که خواست انجام دهد! اینکه ادعایی موجب شود تا حکم اعلام شده ی قوه قضاییه اجرا نشود، قانونا و شرعا معنا ندارد.
- وظیفه ی ما چیست؟تمکین، در هر حالت...
- نباید در انتهای این ماجرا کسی مدیون کسی شود، آخر این موضوع باید هرکس مطمئن باشد دروغ نگفته، افترا نزده، هیچ خلاف اخلاقی از او سر نزده است.
و در آخر این کلام از رهبر عزیزمون در مورد عدالت خواهی:
ببینید، شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند. قوهی قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگی کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبهی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانهی این فکر هم با همهی وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداقسازی نکنید. وقتی شما روی یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من میبینم دیگر. من مواردی را مشاهده میکنم - نه در دانشگاه، در گروههای اجتماعی گوناگون - که روی یک مصداق خاصی تکیه میکنند؛ یا بهعنوان فساد، یا به عنوان کجروی سیاسی، یا بهعنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلاً اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و میبینم اینجوری نیست و آن کسی که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است. بنابراین وقتی شما روی شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیلهای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن - که من گفتهام قانوندانهای قانون شکن خطرناکند - بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گلهای میتوانید بکنید؟ اگر یک نفری بهعنوان مفتری یک شخصی را معرفی کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضی این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، مادهی قانونی آن قاضی را ملزم به انجام یک کاری میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگی کنید، شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتی پرچم را بلند کردید، آن کسی که مجری است، آن کسی که در محیط اجراء میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسی هم که فریاد مربوط به محتوای این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمی میکند و کار پیش خواهد رفت.
پ.ن: یه حسی بهم می گه این فرمونی که برای عدالتخواهی گرفتیم دستمون، احتمالا به هیچستان ختم بشه! مصداق سازی و ورود غیر تخصصی، بیشتر موجب دستمالی عدالت میشه تا عدالتخواهی!