راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تو می آیی» ثبت شده است

#تو_می_آیی

#استاد_علی_صفائی_حائری

#عین_صاد


به جان تو! که این دل گرچه خواستار است، ولی بازیگوش هم هست. بازیگر هم هست. بازیچه هم هست و تماشاچی هم هست. این دل، لاهی و غافل هم هست، مگر اینکه بلایی بیدارش کند و تازیانه ای وقوفش  را برانگیزد و مدام، او را یاداوری کند و با فکر و ذکر، این عشق بی قرار را بارور سازد. تو از رعایت و چوپانی این دل سرگشته، دست بر ندار و بر جست و خیزهای این فراموشکار غافل که گاه به مرتعی چشم می دوزد و گاه با گرگی پیمان می بندد و در نهایت از خودش و از اندازه هایش و استمرار و ارتباطش و از تو که آموزگار عشق و‌ پرستار رنج هایش هستی،چشم می پوشد، خشم نگیر...

پ.ن:حضور تو پیداست، من غائبم، آیا امید ظهوری هست؟

پ.ن۲: یادم بده که از تو، جز تو نخواهم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۲۶
راهی به سوی نور