راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انکسر ظهری» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


ای پیامبر ما.....

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ؟

 وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ؟

 الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَک؟

وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ؟

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا....

انگار هرآنچه موسی (ع) هنگام ابلاغ رسالتش برای دعوت فرعون از خدا خواست، همان ابتدا خدا به رسول دردانه اش داد.

شرح صدر، برداشتن وزر، یسر در امور محوله و...

همان دعای موسی....

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی

وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی

وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی

یَفْقَهُوا قَوْلِی

وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی

هَارُونَ أَخِی

اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی


پشت موسی(ع) به برادرش هارون گرم است؛

ظَهر و پشت پیامبر(ص) با داشتن علی(ع) سبک می شود.


پشت و پناه حسین(ع)، می شود برادرش عباس(ع). همان که با رفتنش الانُ انکسرَ ظَهری می شود حسین(ع)...



مدعی دروغ زَن انتظار.... تو چه؟ تو  چقدر باربردار سختی های امامت شده ای؟

چقدر در حمل بار هدایت امام-که از سنگینی اش،کمر خم کرده- کمک کرده ای؟!

من

و من های شبیه به من

همان لاف زن های در غربتیم...



تا من منم، ضمیر تو پیدا نمی شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۷ ، ۲۲:۴۱
راهی به سوی نور