راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتشارات شهید کاظمی» ثبت شده است

#سرمشق
به کوشش موسسه #شهید_کاظمی
(مشقی از زندگی جهادی #شهید_حججی)


جنگ نرم، مرد می‌خواهد. محکم و استوار. شاید گلوله و ترکشی نباشد، اما...
طوری ذهنت را هدف گرفته اند که حواست نباشد خوردی.
 اگر فشنگت بزنند می‌شوی الگو، مایه‌ی افتخار، ما اگر نیرنگت بزنند چه...؟
خواهرم، برادرم، خیلی حواست به سنگرت باشد، چادرت، غیرتت، ایمانت، درست همه و همه را هدف گرفته اند. همه را.
دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدی تر گرفته است، مبادا تو به بازی بگیری که باخته ای. فرهنگ تو، ایمان تو، عقیده تو، همه و همه برای توست و دشمن فقط به فکر گرفتن آن از توست. ایمانت را ازت بگیرند چه چیزی دیگر داری؟ خیلی حواست باشد، دشمن تو جلوی خدای خودش ایستاده چه برسد به تو. جنگ نرم، جنگ نرم، جنگ نرم را جدی بگیرید.

 

پ.ن: شادی روی شهید صلوات....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۰۵
راهی به سوی نور

#سربلند

#محمدعلی_جعفری

روایت زندگی شهید مدافع حرم#محسن_حججی



پرسید: «چیکار کنم شهید بشم؟»

دست زدم روی شانه اش و با خنده گفتم: ان شاء الله ویژه شهید شی!»

گل از گلش شکفت.

- خب، حالا چیکار کنم؟

- به نظر من، ما خودمون نمی تونیم این راه رو بریم. باید یکی دستمون رو بگیره.

و بعد این شعر را برایش خواندم:

- گر میروی بی حاصلی / گر میبرندت واصلی / رفتن کجا؟ بردن کجا؟

مرتب گوشزد می کردم رفیقی از جنس شهدا داشته باشید. این حرف را از زمانی که تازه وارد مؤسسه شهید کاظمی شده بود، تکرار می کردم.

در مؤسسه طرحی راه اندازی کردیم به اسم «#رفیق_آسمانی».

خداوند در آیه ۶۹ سوره نساء می فرماید: (حسن اولئک رفیقا )

اینها رفیق های خوبی هستند.

بعد در ال عمران علتش را می فرماید: «زنده اند، از آنها کار برمی آید؛ چون عند هم یرزقون اند و آرامش بخش اند. به این سه دلیل، خداوند به شهدایش می بالد ...

پ.ن: شهید حججی برا خدا همه چیزشو آورد وسط خدا هم زیر دین کسی نمی مونه

پ.ن۲: چقدر اهل مطالعه بودن و دغدغه کار فرهنگی داشتن 

شهید حججی میگفتن:

اگه کتاب بخونید، معرفتتون زیاد میشه؛ اون وقته که ایمانتون قوی میشه....

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۴:۳۰
راهی به سوی نور

#درمان_دردم_آرزوست

(چند پرده از تجربیات جهاد پزشکی)

#زهرا_شکری

 

قرار شد با بچه های گروه برویم جهادی. همه شرایطشان را می توانستم قبول کنم الا چادر!

ولی چون همه دوستان صمیمی ام بودند، دلم نیامد نروم!

روز اول داشتیم آماده می شدیم برویم روستا که چادر سر کردم و داشتم بازی درمی آوردم و بچه ها را می خنداندم که یک دفعه یکی از بچه ها فال شهدا آورد!

«شما را قسمتان می دهم به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س)،حجاب را، حجاب را، حجاب را رعایت کنید»(شهید حمید رستمی).

و حالا من چادرم را با هیچ چیز دنیا عوض نمی کنم.

پ.ن: دلم جهادی خواست، دلم چند روز بدون دغدغه ی دنیای دودی شهر خواست!

دلم عدالت در سلامت خواست...چیزی که وقتی اردوهای این چنینی می روی، مطمئن می شوی نیست!

پ.ن۲: آدم های متحول شده همیشه برایم جذاب تر بودند، آن ها از یک مسیر طی شده برایت صحبت می کنند. عمده ادم های مذهبی اطراف من از این ادم ها هستند. یک اتفاق، مثلا جهادی، راهیان، کربلا، مکه و... می شود نقطه عطف زندگی شان...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۱۱
راهی به سوی نور