راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

ناشنیده هایی درباره 
#قدرت_و_شکوه_زن
در کلام امام و رهبری
با مقدمه علیرضا پناهیان


یکی از چیزهایی که در دنیا در باور فرهنگ های غربی یک چیز مسلّمی  شده، این است که زن اگر چنانچه شغلی در خارج خانه نداشته باشد، زنیتش کم است. این غیر از «فعالیت اجتماعی» است، مسأله «شغل» داشتن است! یعنی به یک «ماشین نویسی» قانع بود، به یک کارمندی (در) یک گوشه ی از ادارات قانع بود. بحث این نبود که می خواست در یک «فعالیت اجتماعی» مشارکت کند، بحث این بود که می خواست آن هم مثل مردها، یک شغل داشته باشد. اکر فروشندگی یک مغازه یا یک سوپر مارکت را به او ‌می دادند هم خوشحال بود.
در حالی که ما این را یک فعالیت اجتماعی نمی دانیم، آنی که ما می گوییم و اسلام می گوید که «کار اصلی زن» توی خانه است، آن به این معنا است که کار اصلی زن هنگامی که امرش دائر باشد بین «شوهرداری و بچه داری و خانه داری» یا «اداره ی یک سوپر مارکت» برای اینکه «فلان قدر پول در بیاورد»، آن اولی مقدم است، آن اولی شغل زن است. سوپرمارکت رابگذارد مرد برود اداره کند، کارمندی فلان اداره را بگذار مرد برود بکند...نان در اوردن از یک کار توی بازار و ‌توی اداره و توی خیابان و توی نمی دانم فرض کنید که هر کگوشه ی دیگر، غیر از این است که انسان یک کاری را به عنوان یک «حرکت اجتماعی»، یک کار لازم، یک فریضه انجام می دهد، این دومی است که محترم است، این دومی است که بین زن و مرد مشترک است...


پ.ن: چند وقت  پیش یه وبینار شرکت کردم، از کل وبینار، یه چیز باعث شد حس کنم چقدر  شرکت توش برام مفید بوده، یه چیزی که حتما بارها و بارها هممون قبلا شنیدیم، و بعدا هم می شنویم، ولی اینکه باهاش دقیقا چطور رفتار می کنیم و چقدرش رو عملی می کنیم مهم تر از شنیدنش هست.
مضمون این جمله این بود : هرچند وقت یک بار بشینید دانسته ها و باور هاتون رو «نقادانه» بررسی کنید...
و آخ که چقدر از دانسته ها و «باورها»یی که حتی برامون «رفتار» ایجاد کرده نیاز به یه خونه تکونی اساسی داره...
مردم فلان شهر این جورین، فلان صنف این صفت رو دارن، روند زندگی، این شکلیش طبیعیه، داشتن فلان لوازم از بدیهیات یک زندگیه، فلان رشته، فلان مقطع تحصیلی، فلان دانشگاه رفتن از ضروریت های زندگیمه و...
چقدر به جای فکر کردن ، داریم دنبال فکرهای بقیه می دویم واقعا!!؟ 
یه وقتایی لازمه یه کلنگ دستت بگیری و بزنی به در و دیوارهای کاذب و بدون حجت دینی و عقلی و منطقی که دور و برت ساختی!
و اون وقت به یه جا برسی که پشت همه ی رفتارهای زندگیت یه «چرای» درست و حسابی باشه، حتی اگر غلط باشه اما ته تهش اینکه با فکر کردن، خودت بهش رسیدی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۱۸
راهی به سوی نور

بعضی در پیامبر ماندند، ولی حضرت عباس، «المطیع لله و لرسوله و لاامیرالمومنین و الحسن و الحسین» بود.
 فهم سلسله ی ولایت یعنی هرچه پایین تر می آیی، ولایت‌مداری ات مثل اول باشد. معمولاً تشکیلاتی ها در این ناحیه، دچار آسیب می شوند. وقتی تشکیلات به فرد دوم رسید، تبعیت نمی‌کنند. فهم این نکته بسیار مهم است. این ولایت مداری سخت‌تر از ولایت مبدأ است. 
استادش هم شیطان است! خدا را قبول دارد، سجده می کند، اما امر او را نه!
 به رسول الله گفتند: خدا را قبول داریم، اما تو را نه!
 به امیرالمومنین گفتند: پیامبر را قبول داریم، اما تو را نه! 
به امام خمینی گفتند: امام زمان را قبول داریم، اما تو را نه! 
به سید علی آقا می‌گویند: امام خمینی را قبول داریم، اما تو را نه! 

 

بی بصیرت ها همیشه یک قدم عقب اند!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۱۰:۲۲
راهی به سوی نور

#صحیفه_آفتاب

گزیده #صحیفه_امام_خمینی(ره)

جلد یک


«روح الله» روح خدا؛ نام «کوچک» خمینی بود. همان پیرمردی که نان و ‌پیاز می خورد، همان پیرمردی که به خاطر خدا ایستاد، به خاطر خدا قیام کرد و از سختی راه و قلّت یاران نهراسید... همان پیرمردی که در نخستین پیامش به ملت ایران و تاریخی ترین سند مبارزاتی اش در سال ۱۳۲۳ این گونه آغاز می کند که: «قال الله تعالی: قل اعظکم به واحده ان تقوم لله مثنی و فرادی.»...

حالا برای شنیدن روح خدا- همان پیرمردِ نان و‌پیاز خورِ تکان دهنده ی جهانِ آخرالزمانی- نشسته ایم در انتظار شنیدن خبری، خبری از زبان روح خدا...

آری؛ امام را باید با امام شناخت، امام را فقط و فقط باید با امام تفسیر کرد و لاغیر و برای فهم امام باید با او زندگی کرد، در فراز و‌نشیب های زندگی اش با او همراه بود...

و اگر بخواهیم با حقیقت داستان انقلاب نیز آشنا شویم، چه راهی بهتر از آن که با قهرمان آن داستان همراه شویم و چه خوشایند است که این همراهی، نقل ماجرا و‌ روایت گفته ها و‌شنیده ها از زبان غیر نباشد، بلکه خواننده خود را در بطن داستان ببیند و‌ راوی، روح خدا باشد..

پ.ن: نیت کردم تا رحلت امام(سال۹۸) کل صحیفه رو بخونم. متناسب وقتم، صحیفه ی آفتاب رو انتخاب کردم. این از اولیش...خدا تا ۲۲امین توفیق بده الهی...

پ.ن۲: خیلی خوبه! اگه بخوای نکته ی رفتاری از متن ها دربیاری، چقدر نکته ی به درد بخور گیرت میاد...

پ.ن۳: اولین قدم برای اینکه نگذاریم امام را تحریف کنند، اینکه با امام واقعی آشنا بشیم!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۶
راهی به سوی نور

#به_خودآ

#جواد_محدثی

بر کرانه ی شرح چهل حدیث امام خمینی(ره)


هان ای عزیز! تا وقت و‌عمر باقی است و‌ قوای جوانی در اختیار توست و‌تا اخلاق فاسد بر تو‌ غالب نشده است، بیدار شو و ‌راهی برای فرو نشاندن آتش شهوت و‌غضب پیدا کن.

بهترین علاج که علمای اخلاق گفته اند، این است که هر یک از رذایل اخلاقی را که در خود دیدی، مدتی مردانه بر خلاف آن رفتار کن و از خدا هم کمک بخواه، که پس از مدت کمی آن اخلاق زشت رفع شود...عاقبت زشت آن را در نظر آور، ملایمت به خرج بده، شیطان را لعن کن و به خدا پناه ببر. اگر چندبار چنین کنی، آن خلق زشت عوض می شود.

پ.ن: کتاب با هدف گسترش کتاب #خوب خوانی و‌کمک به نسل جوان دانشگاهی در امر خودسازی و‌مجاهده با نفس و‌شناساندن هرچه بیشتر بعد معنوی شخصیت امام خمینی(ره) در قالب نسخه ای، ١٠جلدی ،جذاب تر، کم حجم تر و‌قابل فهم تر از ٤٠حدیث امام خمینی(ره)منتشر شده.

پ.ن١: یه استاد اخلاقی گفته بودن چهل حدیث رو‌بخونیم! اما  خوندنش  سختم بود، صوتی کتاب رو هم ‌گوش کردم! همچنان فهمش سختم بود! ولی این کتاب فهمش رو آسون کرد...

پ.ن٢: ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۹
راهی به سوی نور