راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقا مجتبی تهرانی» ثبت شده است


حدودا چهل ساله بود، تصادفی در یکی از روستا ها دیدیمش.موقع برگشت به محل اسکان، چون مینی بوس شون جا نداشت با ماشین ما اومد.

می گفت سه ماه هست که با همسرش از تهران  اینجا اومدن، یعنی از همون روزهای ابتدای زلزله.

پرسیدیم پس بچه ها رو چی کار کردید ؟

گفت که  بچه ندارن، گفت خدا به ما بچه نداده تا حواسمون به بچه های مردم باشه.

می گفت بعضی ها فکر میکنن فقط بچه دار شدن، یعنی مطیع امر رهبر و موثر بودن؛ اما حاج اقا مجتبی تهرانی هم موثر و مفید بود هم ولایی ولی بچه نداشت.

هر کاری از دستش بر می اومد انجام می داد، از مشت و مال بچه هایی که از صبح کار کرده بودن گرفته تا حتی همون لبخند همیشگی  شیرینش که کلی به آدم انرژی می داد.

خوش به حال زمین با این اهلش!

کهف۴۶

الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ، ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻋﻤﺎل ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۰
راهی به سوی نور