راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




۱۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

#این_جبهه_نیرو_ندارد

#سید_ابراهیم_رئوف_موسوی


🔸آنکه آمده است دانشگاه و جوری درس می‌خواند که خدا راضی باشد، با این صبح کردن و شب کردن ها هم مشکلی ندارد، خوش بحالش. اما آنکه می‌خواهد آنجایی بایستد که پاسخ هل من ناصر امامش را داده باشد، باید به این سوال پاسخ بگوید که چرا از بین این همه کار و راه، دانشگاه را انتخاب کرده است؟

🔹....فکر کردیم شهدا چه کار می‌کردند و چرا می‌جنگیدند. دیدیم برای حفظ انقلاب اسلامی می‌جنگیدند. پرسیدیم امروز حفظ انقلاب اسلامی چگونه ممکن است؟ می‌گفتم ای کاش ما دانشجو نبودیم و نمی آمدیم دانشگاه. چون وظایفی که آقا برای دانشجو تعیین کرده است خیلی سنگین است. بعدش گفتم این چه فکری است؟! مثل این است که کسی در زمان جنگ بگوید خوب شد نرفتیم جبهه. وگرنه همه تکالیفی که امام بر دوش رزمنده می‌گذاشت بر عهده ماهم بود.

این جبهه نیرو ندارد

پ.ن: فرق است بین برای خدا کار کردن یا کار را برای خدا کردن...

کارتان را برای خدا نکنید!

برای خدا کار کنید!!

تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا

"شهید آوینی"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۶
راهی به سوی نور

#پسرک_فلافل_فروش

#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری

#گروه_فرهنگی_ابراهیم_هادی


یک شب از برادرم سؤال کردم چطور این‌قدر تغییر کردی؟

گفت: کتابی هست به نام معراج السعادة. واقعا اگر کسی می خواهد به معراج یا به سعادت برسد، باید هر شب یک صفحه از این کتاب را بخواند. بعد کتاب خودش را آورد و از روی کتاب برای ما می خواند و می گفت به این توصیه ها عمل کنید تا به سعادت برسید...

بخشی از وصیت نامه شهید:

از خواهرانم می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا(س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) نمی دهد. از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است...

پسرک فلافل فروش

پ.ن۱: سبک ‌کتاب های گروه ابراهیم هادی رو دوست دارم، از مطالب اضافه و تخصصی جنگ صرف نظر کرده، اینکه خیلی ساده می تونی با کتاباش همراه بشی...

پ.ن۲: شهدای مدافع حرم خیلی خاص و عجیبن برام...

پ.ن۳:  روز دختر ما پول عیدی ندادیم! کتاب عیدی دادیم! مسئول خرید وانتخابشم من بودم...رویای نیمه شب، پنحشنبه فیروزه ای، دختران آفتاب...

برای خودمم دوتا هدیه گرفتم! یکی این کتاب و یکی زن در اسلام بنت الهدی صدر....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۳
راهی به سوی نور

#دنیای_سوفی

#یاستین_گوردر


همه می دانیم دنیا فریب و نیرنگ نیست چون ما روی زمین کاملا فرق می کنیم و خودمان هم جزئی از آن هستیم. در واقع ما خرگوش سفیدی هستیم که از آن کلاه بلند بیرون کشیده شده است. تنها فرق ما و خرگوش سفید این است که خرگوش کوچکترین درک و‌فهمی از شرکت در شعبده بازی ندارد. ولی ما فرق می کنیم. ما خودمان فکر می کنیم که در چیزی مرموز شرکت داریم و می خواهیم چگونگی این رمز و راز را درک و افشا کنیم...

دنیای سوفی

بالاخره تموم شد! چققققققدر زیاد بود!

پ.ن۱: واقعا دنیا فریب و نیرنگ نیست؟

پ.ن۲: به فلسفه علاقه مند بودم...ولی این کتاب یه جوری بود، رَوشِش خلاقانه بود اما باید با دید نقادانه خونده بشه،برای اطمینان از راست و غلطش باید می رفتم سراغ کتابای دیگه!

پ.ن۳: حالا می فهمم چرا شهید مطهری، شهید مطهریه! فلسفه ای که اون میگه خیلی برام جذاب تره!

پ.ن۴: تایید می کنم پی نوشت کتاب بادبادک باز رو باز هم! کتاب به اندازه معروف بودنش برای من جذاب نبود

پ.ن۵: یه نذر گروهی کردیم.۱۰۰۰صفحه کتاب تو تابستون. واسه من تموم شد! اول...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۵
راهی به سوی نور

#تربیت_کودک

#علی_صفایی_حائری


بچه ها البته با تشویق و جایزه و انجمن های پر سرو صدا و با عکس و تفصیلات، زود تحریک می شوند، مخصوصا اگر برنامه‌ی تفریح علمی هم ضمیمه اش شود و گردش های مذهبی بر آن اضافه گردد، اما این ها همه در دوره‌ی رویایی کودکی است. در جامعه‌ی بسته و یا در خانه‌ی بسته است، اما همین که همین ها به آزادی و استقلال برسند، به شخصیت برسند و با تضادها همراه شوند و با تبلیغات به اصطلاح ضالّه و مضلّه رو به رو شوند دیگر تمام حرف ها و عکس ها و تفصیلات، می شود همان طنزها و مسائل  خنده دار دوره ی بچگی که پیرمردها و‌پدربزرگ ها با آب و تاب برای بچه هایشان از آن صحبت می کنند، اما در زندگی حاضرشان از آن ها خبری نیست و اثری به چشم نمی خورد.

تربیت کودک

پ.ن۱: مادری که اینهمه برای انواع و اقسام کارا وقت می ذاره نامردیه اگه واسه انسان سازی وقت نذاره!

پ.ن۲: کار با کودک در عین جذاب بودن، ترسناکم هست...نکنه یه رفتار اشتباه از مسیر منحرفش کنه؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۸
راهی به سوی نور

نکته: خواننده گرامی شما آزادید در آخر متن انواع برداشت ها را از نویسنده بکنید،مواردی مانند:

چقدر گیر میده، حسودی می کنه، بیکاره، فضول همه هست و... 


توی چند روز گذشته یه جمع مذهبی برای انجام کاری دور هم جمع شدیم واسه حدود یه هفته...

یه رفتار مشترک و مسری بینمون بود که خیلی تو ذوق میزد، چی؟بحث جذاب فضای مجازی.

اینکه کوچک ترین اتفاق دو ثانیه بعد در فضای مجازی اطلاع رسانی می شد. اینکه تا دور هم جمع می شدیم که مثلا اون روز و نقد و بررسی کنیم یه لحظه که غافل می شدیم، همه سرمون تو‌گوشی‌ بود و مشغول انجام رسالت خطیر انتشار اخبار با روش های مختلف!

 یه مدل  حوادث روز بود، از مثال های اونم میشه به نمایش درب شکسته و‌دستگیره خراب و لوله ی آشپزخونه ی گرفته اشاره کرد تا غذاهای پخته شده و  تردد حیوانات وحشی در ساختمون، مدل دیگه با عنوان ما چقدر خوبیم تعریف می شود، در این مدل نامردگان تلاش می کنند عکس کتاب هایشان را با عنوان ما همین الان در حال مطالعه و یا عکس مسجد رفتنشان را با هشتگ من و فلانی تو مسجد منتشر کنند، بر همگان هم واضح و مبرهن است که سوژه  تولد فلانی هم اصلا امکان نپرداختن ندارد....

خلاصه که خبرگزاری ها تمام تلاش خود رو برای انتشار با سرعت حداکثری انجام می دن...


تحلیل اول:

توصیف این افراد با این کلمات: افسر جوان جنگ نرم، فعالیت در فضای مجازی، لزوم تاثیر گذاری، جبهه انقلاب اسلامی، نباید خاکریز رو از دست بدیم....

عکس العملی هم که انتظار دارند: تقبل الله برادر برای این همه تلاش...


تحلیل دوم: fun قضیه باید حفظ بشه، سرگرمیه، مگه چه اشکالی داره؟ گناه که نیست؟ همین طوری دورهمی خاطره می شه و.‌‌..


تحلیل سوم:

مومن وقت بازی نداره! خیییییلیییی متعصب و خشک و تند رو و بی تربیتی بود نه؟!   حدیث از امام صادق(علیه السلام) هست.

بخش اول موضوع  اینکه یادمون رفته تو حال زندگی کنیم، انقدر دنبال عکس گرفتن و گذاشتن تو فضاهای مجازی هستیم که بستنیمون آب میشه(تازه نمی ذارید بقیه هم بخورن خوب!😜)، ادم های کناری سوژه مورد نظرو اصلا نمی بینیم، و صفحه ی مجازیمون پر میشه از خاطره های زیبای ثبت شده، چه عیبی داره مگه؟ عیب کار اینجاست که وقتی من میام تو صفحه ات و می بینم واااای چقدر مسافرت، چقدر رستوران، چقدر کافه گردی، چقدر تنوع و خلاصه کلام چقدر خوش بختی! عکس های زندگیتو می ذارم کنار فیلم های زندگیمو میگم چققققددددر من بدبختم. چقدر متفاوتم...چقدر سبک زندگی متفاوت دارم و در آخر انبوهی از حسرت و اندوه سوغاتی سفر مجازیم میشه...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۴
راهی به سوی نور