راهی به سوی نور

راهی به سوی نور

الهی به امید تو...
ما از نعمت های تو کفر را بیرون کشیدیم،
تو بیا از بدی های ما خوبی را به ما هدیه کن،
که آن کار ماست "بَدَّلوُا نِعمةَ اللهِ کُفراً"
و این کار تو "یُبَدِّل الله سَیِّئاتِهِم حَسَنات"...



در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود..

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن،
حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند.
و سرمایه ی هرکسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
حرف های بی قرار و طاقت فرسا
که همچون زبانه های بی تاب آتشند.
کلماتش هریک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جستجوی مخاطب خویشند.
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.


وبلاگ قبلیم
rahibesoyenor.blogfa.com

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر




مردم عادی عمر خود را از حرکت زمین به دور آفتاب به دست می آورند. مثلا کسی که می گوید من پنجاه سال عمر دارم، منظورش این است که من پنجاه سال روی زمینی  زندگی کرده ام که پنجاه بار به دور آفتاب گشته است؛ ولی این عمر زمین است، نه عمر کسی که بر روی آن زندگی می کند ؛ مگر این که فرد مزبور در این مدت، پنجاه مرحله علمی و عملی را بگذراند ؛ وگرنه چنین شخصی کودک پنجاه ساله ای بیش نیست. دلیل ندارد که زمین به دور آفتاب حرکت کند، ولی عمر این شخص زیاد شود؛

چون زندگی هر کس محصول حرکت خود اوست، نه محصول حرکت دیگری. بنابراین سیرت و سنت هر کس، شناسنامه اوست و اگر کسی بدون هیچ گونه حرکت علمی و عملی در مدت زندگی اش، حرکت زمین به دور آفتاب را عمر خود به حساب آورد، این وصف حال متعلق به موصوف است. اگر انسان تحولی در علم و عمل پیدا کرد، این تحول حقیقتاً محصول عمر اوست و مبنای محاسبه عمر به شمار می آید.

آیت الله جوادی آملی


با این حساب ماها الان چندسالمونه؟!




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۰۰:۳۰
راهی به سوی نور

 جلو تر می رویم، زمان امام حسین ع ...

خطبه ی منا یادتان هست؟ 


بررسی صحبت های امام حسین در منا(دو سال قبل عاشورا)

" شما ای بزرگان که در علم و دانش پرآوازه و در نیکی و خیرخواهی معروفید، و به وسیلة خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب می برد و ناتوان شما را گرامی می دارد و آنان که هم درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش می دارند، شما واسطة حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حقّ خدا قیام کنید؟ اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده اید از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟


امام ویژگی آدم های خاص جامعه و علت جانشینی یزید را ۶مورد می دانند:

۱-کوتاهی در ادای حق الهی و اهل بیت(ع)

۲-پایمال کردن حق ضعیفان و بی نوایان

۳- ناروایی در تصرف آنچه حق خود تصور می کردند

۴- عدم بخشش مال در راه خدا 

۵- عدم به مخاطره انداختن جان در راه خدا

۶- عدم بریدن از اقوام و خویشان برای رضای خدا


خلاصه ی این ۶مورد را بخواهیم بنویسیم چه می شود؟

همان ضایع کردن عبودیت و دنیا پرستی آیه ی قبل نیست ؟

نکته مهم:

ممکن است اگر این اتفاق ها مجددا افتاد، جامعه اتفاقات مشابهه را تجربه کند؟!



حوادث بعد از پیغمبر(ص)

بعد از پیامبر چه کردند تا بتوانند مسیر جامعه را منحرف کنند؟

۱-اولین قربانی، خودِ پیامبر بود.

از ممنوع کردن کتابت و‌نقل حدیث ایشان گرفته تا گفتن«حسبنا کتاب الله» خلیفه دوم.

چرا پیامبر باید حذف می شد؟ 

احتمالا حضور احادیث و بیانات باعث سوالانی در مردم و عوام و‌تازه مسلمان ها می شد که نباید بشود. مثلا شاید برایشان سوال می شد، اینکه پیامبر به امیرالمومنین فرموده اند، تو برای من چون هارون برای موسی هستی، یعنی چه؟ و احتمالا از این سوالات به چیزهای دیگری می رسیدند، مثلا خلافت بدون اذن پیامبر!!!


۲- آسیب بعدی دامن گیر راویان احادیث بود، کسانی مانند ابوذر، عمار و...کاملا تحت نظر بودند که حدیث خلافی(بخوانید خلاف مصلحت) را بیان نکنند.

۳- این دو اقدام کافی نبود، باید برای توجیه واضحاتی که خلاف سیره پیامبر بود، کاری می کردند، چه کاری بهتر از جعل حدیث؟

در تاریخ آمده، انقدر حقوق جاعلان زیاد بود که برخی کار سابقشان را رها می کردند!و به این شغل شریف روی آورده اند!

۵- نتیجه احادیث جعلی کاهش دادن جایگاه و تقدس پیامبر (ص) می شد. 

واضح است، پیامبرِ احادیث جعلی  ای که در آن، فراموش می کنند، خطا می کنند، امور دنیایی مردم را هم نمی داند، دیگر پیامبر عظیم الشان ابتدای اسلام نخواهد بود! (خواستید بفرمایید احادیث اینجوری رو چندتاشو مثال بز)

۶- و در کنار این کارها «بالا بردن شخصیت خُلفا، پازل را تکمیل می کرد.


پازلی که در تلاش بود حرف های زده شده توسط پیامبر را از میان راه بردارد،چون احتمالا مانع انجام دسته ای از اقدامات خلفا می شد. برای این کار چه باید می کردند؟

۱-گوینده را پایین بیاورند

۲- خود حرف ها را پایین بیاورند

۳- خلفا را بزرگ کنند


این اتفاقات، شما رو یاد چیزی نمی ندازه؟

مثلا بعد رحلت امام؟

چقدر امروز انتصاب حرف هایی رو به امام خمینی می شنویم که با امام جور در نمیاد؟

می گویند امام هم با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود! 

جان؟ امام؟

اگر می خواهید درستی این حرف را بسنجید، ببینید شیب تعامل امام بعد از قبول قطع نامه تا وفاتشان(حدود ده ماه) به چه سمتی است؟ به سمت تنش زدایی و‌دوستی و حذف شعار، یا دقیقا برعکس آن؟

 امام تندترین مواضعش را علیه آمریکا در ده ماه آخر دارد...


چرا امام باید تحریف شود؟ چرا بعضی ها خاطرات دو‌نفره خلاف سیاق امام می سازند؟ 

چون اگر مواضع امام باقی بماند، خیلی کار ها رو، خیلی ها نمی توانند انجام بدهند، امام نیم بند گزینشی، برای این عده مناسب تر است...


نکته و تذکر مهم: خداییش صرف انتصاب خونی به امام، می تونه باعث بشه، حرف صریح امام تحریف بشه؟ حرف هایی که سند و اتقانش کاملا مشخصه؟

اینجور‌جاها شنونده باید عاقل باشه! 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۷ ، ۲۲:۴۹
راهی به سوی نور

#احضاریه

#علی_موذنی


این هم جزء عجایب است که علی خود زنده و حیّ و حاضر باشد، اما برای یاران رسول خدا که از تشخیص حق از باطل عاجز مانده اند، عمار یاسر معیار شود. وقتی روایت های مربوط به عمار را می خواندم، برایم این سوال پیش آمد که چطور می شود بعضی اصحاب پیامبر روایت حضرت را در خصوص عمار به یاد داشته اند، اما آنچه را که او بارها به صورت های گوناگون درباره علی فرموده، فراموش کرده اند؟ به یاد دارند که پیامبر فرمود، عمار را ستمگرانی می کشند که بر باطلند، اما به یاد ندارند که فرموده علی و اصحاب او حق اند. حق با علی است. هرجا علی باشد، حق نیز آنجاست.

نکته ی شگفت و تاثیر بار این که برای تشخیص حق از باطل به آنچه عمار می گفته و بر آن تاکید می ورزیده، توجه نداشته اند یا به این که در جبهه ی چه کسی و علیه چه کسی می جنگیده، دقت نمی کردند. فقط منتظر بوده اند ببینند عمار توسط چه کسی و کدام جبهه کشته می شود! 

پ.ن: قلم علی موذنی‌ رو‌بعد خوندن کتاب«نه آبی، نه خاکی» شناختم و بسیار دوست داشتم.

این کتاب هم خوب بود، ولی نه به اندازه نه آبی! 

پ.ن۱: هر چه معرفت بالاتر، محبت بیشتر، کتاب ترغیبم می کرد برم تو خط مطالعات جدی این طوری...

پ.ن۲: یکی دوتا ان قلتم به داستان هست...مثلا قضیه حضور نیافتن عبدالله ابن جعفر رو من تا الان یه شکل دیگه خونده بودم! و فکر می کنم اون شکل متقن تر باشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۷ ، ۲۱:۵۶
راهی به سوی نور


جامعه ی بعد پیامبر چه شد؟ به کدام سمت حرکت کرد، آیا ۴مولفه آن زمان به کلی از بین رفت؟

۱-ظاهرا عبودیت هست

۲-ظاهرا عدالت هست

۳-تا حدودی معرفت هست

۴- محبت هم هست

پس اگر این ۴عنصر همچنان در جامعه هست، باید به روند قبلی اش ادامه می داد، پس چرا تغییر کرد؟؟؟؟؟؟

مشکل از اینجا شروع می شود.

این ۴عنصر، باید همراه «روح حاکم» همراه باشد، آن روح حاکم چیست؟ «ولایت»


خلفای بعد پیامبر، به ظاهر ۴خط پیامبر را ادامه دادند ولی، این رفتارها همراه روح ولایت نبود.

نکته اینجاست، ایمان آوردن های زمان پیامبر همراه با سیر تربیتی بود، اما شرایط بعد ایشان طوری است که ایمان می اورند اما خبری از تربیت نیست، ( یاد تشکلات دانشجویی می افتم، جذب می کنیم ولی خبری از تربیت نیست!)

شرایط آن روز جامعه این چنین است:

۱- گروهی اجبارا و به ظاهر ایمان می اورند(جریان فتح مکه)

۲- گروهی بادیه نشین ایمان می آورند ولی از اسلام چیزی نمی دانند،

۳- پیامبر هم از بینشان رفته و سیر تربیتی منظم و‌سازمان یافته وجود ندارد

نتیجه:

جامعه ای که از نظر کمیت بر تعدادش افزوده می شود اما از کیفیت در آن خبری نیست


این دردی است که نقاط مثبت موجود هم تحت تاثیر قرار می دهد.

چگونه؟....

به آیه ی زیر دقت کنیم:

مریم آیه ۵۹

فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا

ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺴﻠﻰ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ [ ﺁﻧﺎﻥ ] ﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺿﺎﻳﻊ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ؛ ﭘﺲ [ ﻛﻴﻔﺮ ] ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ ]ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﻳﺪ.


ویژگی جوامع دینی انحراف یافته دو‌چیز گفته می شود

۱-ضایع کردن نماز(ضایع کردن عبودیت)

۲- پیروی از شهوات (دنیا طلبی)


ویژگی جامعه زمان امام حسین ع چطور بوده است؟...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۷ ، ۲۲:۰۷
راهی به سوی نور

خُب نزدیک اربعین شد و بهونه گیری های نق نقو ها شروع شد!

چرا می رید زیارت؟ پولتونو خرج نیازمندای خودمون کنید!

پولتونو می ریزید تو‌ جیب یه مشت عرب! 

می رید مریضی میارید ایران و...



عزیزم

اولا شما جشن دندونی بچه ات چقدر خرجش شده بود؟ بهتر نبود اون تالار و کیک و خرج رو می دادی به همین نیازمندا!

یا دلبندم، بهتر نیست یه سال خرج مسافرت عید خارج کشورتو بدی همینا!؟


عارضم به خدمتتون که از قضا اونایی که زیارت های این مدلی می رن، غالبا به وضعیت مظلوم و‌نیازمند حساس ترن و بیشتر کمک می کنن، نمونه اش اینکه بزرگ ترین خیّر های مدرسه ساز ایران، بزرگ ترین نذری های ماه محرم رو هم تقبل می کنن!(فیلم مصاحبه باهاشون هست!)  خودشون می گن اگه این دومی نباشه، روحیه ی انجام دادن اون اولی هم نیست!



و‌... فکر‌نکنید اونا که می رن اربعین یه عده شکم سیرن که نمی دونن پولاشونو چی کار کنن ها! هستن زائرهایی که شده طلا بفروشن، می فروشن، ولی زیارت میان!


زیارت امام حسین(ع) کلی درس داره توش، که یکیش همونیه که می گی! کمک به نیازمند...وقتی معرفتت زیاد بشه، عمل بع دستور هم برات راحت تره، زیارت کردن یکی از روش های افزایش شناخت و گرایشه! پس احتمالا نتیجه های بزرگ تر از کمک به نیازمند، ثمره اش خواهد شد ان شاءالله...


بعد یه چیزی! شما که انقدر انسانیت برات مهمه! اونوقت نژاد عرب و عجم گفتنت تناقض توش نیست؟!


اگه نمی دونی بدون! اونجا عرب هایی هستند که تمام سرمایه ی سال رو جمع می کنن که همچین زمان هایی، بی منت، با افتخار و خواست قلبی، در راه امام حسین (ع) و زائراش خرج کنن، پس چششون دنبال پول من و‌تو نیست که هیچ! تازه پول غذا و‌ جا خوابمونم از جیب می ذارن!


اگر حرفاتون از سر جهالته، که ان شاءالله علم پیدا کنید

اما اگر مغرضانه است...

مخلص کلام اینکه، جمع کنید بساطتون رو!...


مشکل شما زیارت رفتن و نرفتن نیست!

فقیر و نیازمند هم اتفاقا براتون اولویت نیست...

مشکل پیوند و تحکیم ارتباط معنوی مردم با اهل بیت(ع) هست و‌بزرگداشت حادثه ی عاشورا! 


خوشحالیم که انقدر خار چشم شدیم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۷ ، ۰۱:۰۶
راهی به سوی نور

دریافت
حجم: 9 مگابایت
توضیحات: به ذهنتم خطور نکنه به خاطر مشکلات مالی امسال اربعین نری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۷ ، ۱۳:۴۲
راهی به سوی نور

فضا شناسی آن زمان

قبل از پرداختن به زمان امام حسین(ع) و‌فضای آن موقع، بیایید قبل ترش ببینیم آیا ریشه چنین انحرافی می توانسته در زمان پیامبر(ع) بوده باشد؟ یعنی بدون جهت گیری قبلی ببینیم کم کاری منجر به انحراف مربوط به پیامبر(ع) بوده و یا دلایل دیگر منجر به این انحراف شده اند.

برای این کار سیره پیامبر(ع) را بررسی می کنیم.( برای مطالعه بیشتر در مورد مفهوم کلمه سیره، و سیره پیامبر به کتاب سیره نبوی، از شهید مطهری مراجعه کنید)

خطوط اصلی زندگی ایشان بر مبنای ۴ چیز بنا شده بود

۱- معرفت: 

معرفت شفاف و بدون ابهام، در چه چیزهایی؟ در همه چیز، شناخت و‌معرفت در دین، احکام، توحید، تکلیف و حتی طبیعت.

جریان مرگ پسر پیامبر، ابراهیم و خورشید گرفتگی همزمان با آن را که احتمالا شنیده اید،؟

پیامبر نمی توانست بگوید، این اتفاق به خاطر مرگ فرزند من بود؟

چرا می توانست.

 اما این کار را نکرد، نکرد تا مردم معرفت بدون ابهام به دست بیاورند، به دور از خرافه.

چرا قرن ۴و ۵هجری اوج اقتدار علمی مسلمانان است؟ تا به حال به این فکر کرده اید پیامبر از چه جماعتی، این چنین جامعه ای را ایجاد کرد؟ همان جامعه ای که اوج استدلالشان به چرایی کارهایشان این بود که چون پدرانمان کردند، ما هم ادامه می دهیم!

۲- عدالت

عدالت مطلق و بدون اغماض حتی قبل از رسالت،این پیامبر همان کسی است که قبل از رسالتش پیمان «حلف الفضول» را برای جلوگیری از ظلم به مردم ایجاد کرده است، همان که گفت اقوام قبل هلاک شدند، چون مجازات ها را برای ضعفا اجرا کردند و برای اغنیا نکردند...

۳- عبودیت

عبودیت کامل و بدون شرک. و ما حصل آن تربیت افرادی بود که زبان زده عبودیت در جامعه شدند. باز هم به یاد بیاورید در چه جامعه ای؟ در جامعه ای که برای خدا شریک قائل بودن که هیچ، شرکشان در حدی بود که اگر برای بت ها سهم کم می آمد از سهم خدا به او می دادند!( سوره انعام آیه۱۳۶). در این جامعه جوانی از اصحاب صفه صبح می کند در حالی که خود را موقن می داند(از اینجا بیشتر بخوانید)

۳-محبت

عشق و عاطفه ی جوشان به خود، خانواده، مردم و...

در چه زمانی؟ آن زمان که دختر زنده به گور می کردند. پیامبر چه ساخت از این آدم ها؟ کافی است داستان آب بردن جابر برای مجروحین جنگ احد و امتناع آن ها از آب خوردن و سفارش به بردن آب برای دیگری را تجسم کرد، کافی است داستان مرد انصاری را یادآوری کرد، همان که مهمانی به خانه دعوت کرده بود و چون غذا کافی نبود، چراغ را خاموش کرد و تظاهر به برداشتن لقمه و غذا خوردن کرده بود....


پس پیامبر در تربیت این امت کوتاهی نکرده بود...

پس برای جامعه چه اتفاقی افتاده؟...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۷ ، ۲۳:۱۳
راهی به سوی نور

دو سال پیش محرم، به یه نیتی،‌ یه سیر مطالعاتی رو ‌راجع به قیام امام حسین(ع) و‌ دونستن بیشتر از این حادثه شروع کردم. خلاصه ای از اون مباحث هم در سلسله مطلب هایی با عنوان «عاشورا هنوز شب نشده»* در وبلاگ منتشر کردم. دو سال گذشت و‌من  به هزار و یک بهونه(دلیل نبودن ) وقت پرداختن به  ادامه اون کار رو‌ نداشتم. 

 

امسال به نیت دیگه ای، دوباره این سلسله مطالب رو ‌ادامه می دم...

برای خودم که خیلی مفید بود

ان شاءالله که برای بقیه هم مفید باشه...

 

 

برای مطالعه مطالب قبلی از موضوعات کنار وبلاگ «عاشورا هنوز شب نشده» رو انتخاب کنید...

--------------

شهید سید مرتضی آوینی اولین بار از این عنوان استفاده کرده بودند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۵۴
راهی به سوی نور




مدت زمان: 1 دقیقه 22 ثانیه 


ملت ایران،عاشق است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۸
راهی به سوی نور

#امام

ضابطه ی حرکت بر صراط مستقیم

#شهید_دکتر_عبدالحمید_دیالمه


معنای امین این است که فقها تمامی اموری را که اسلام مقرر کرده، به طور امانت اجرا کنند، نه اینکه تنها، مسئله بگویند، مگر امام مسئله گو بود و تنها بیان قانون می کرد که امروز همان افرادی که می گفتند روحانیان باید قیام کنند و‌بیرون بیایند، حالا می گویند «بله...، این هاله ی قدس باید باشد و‌باید مسئله بگوید.» یا شبهه می کنند که « در این صورت استبداد ایجاد می شود.»

در حالی که همه ی این شبهه ها را امام قبلا جواب داده بود. اگر فقیهی بر خلاف موازین اسلام کاری انجام داد، یعنی نعوذ بالله فسقی مرتکب شد، خود به خود از حکومت عزل شده است...

پ.ن: شهید دیالمه عمار زمان انقلاب بود. نیازهای روز را متوجه می شد و برای آن ها پاسخ داشت. فضای ازاداندیشی  را برای ارتقاء فهم عمومی جامعه ایجاد می کرد و... درست همان چیزهایی که جایش هنوز که هنوز است به شدت در دانشگاه ها خالی است.

پ.ن۲:کتاب درباره ی لزوم وجود ولایت فقیه ، تبیین آن و‌ بیان ویژگی های آن است.

پ.ن۳: در قسمتی از کتاب، شهید نقدی به افرادی وارد می کند که تا قبل از پیروزی انقلاب کتاب «ولایت فقیه» امام(ره) را توزیع و تبلیغ می کردند، اما الان که آن مطالب بر خلاف مصالح و پُست و مقامشان است، منکر می شوند و ایراد می گیرند،  چقدر این ها شبیه این روزهای بعضی ها هستند، آن ها که حزب بادند، همان «همج رعاع» های دیروز و امروز...

پ‌.ن۴: چقدر شهید دیالمه شبیه دکتر غلامیه ماست! خدا به هر دو علوّ درجات عنایت بفرماید ان شاءالله... و دکتر غلامی رو برامون حفظ کنه و‌طول عمر با عزت بده 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۰
راهی به سوی نور